جهانیشدن؛ راهبردهای دوگانه همگونسازی هویت و تنوع فرهنگی
فشرده شدن جهان و تشدید آگاهی جهانی (رابرتسون)؛ وابستگی متقابل اجتماعاتی که پیش از این در کره خاکی، دور افتاده و منزوی بودند (امانوئل ریشتر)؛ جابجایی عوامل تولید، منابع طبیعی، سرمایه، دانش فنی، نیروی کار و نیز کالاها و خدمات در سراسر جهان (لستر تارو)؛ همه اینها و چندین تعریف دیگر اشاره به مفهوم «جهانی شدن» دارد. با این وجود تعریف کامل و جامعی از پدیده جهانی شدن در میان اندیشمندان و صاحب نظران وجود ندارد اما در کل پدیده ای چند وجهی است که به بافت های گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، فناوری و محیط زیست و ... نفوذ کرده و بازگشت از آن غیر ممکن به نظر می رسد.
فشرده شدن جهان و تشدید آگاهی جهانی (رابرتسون)؛ وابستگی متقابل اجتماعاتی که پیش از این در کره خاکی، دور افتاده و منزوی بودند (امانوئل ریشتر)؛ جابجایی عوامل تولید، منابع طبیعی، سرمایه، دانش فنی، نیروی کار و نیز کالاها و خدمات در سراسر جهان (لستر تارو)؛ همه اینها و چندین تعریف دیگر اشاره به مفهوم «جهانی شدن» دارد. با این وجود تعریف کامل و جامعی از پدیده جهانی شدن در میان اندیشمندان و صاحب نظران وجود ندارد اما در کل پدیده ای چند وجهی است که به بافت های گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، فناوری و محیط زیست و … نفوذ کرده و بازگشت از آن غیر ممکن به نظر می رسد. در مورد پیشینه ی تاریخی جهانی شدن نیز نظریه های مختلفی وجود دارد؛ عده ای مبدا جهانی شدن را در تمدن های باستان دانسته و شکل گیری تمدن های بشری را آغاز جهانی شدن عنوان می کنند. مارکس و انگلس هم این فرایند را مستلزم درک و شناخت تاریخ سرمایه داری ذکر کرده و جهانی شدن را همزاد با سرمایه داری می دانند. با این حال اصطلاح جهانی شدن در دهه ١٩۶٠ میلادی رایج گردیده و برای نسختین بار در سال ١٩۶١ وارد فرهنگ «وبستر» شد که بر بازشناسی آشکار اهمیت فزاینده ی پیوند ها و ارتباطات جهان گستر دلالت داشت. جهانی شدن همان ابتدا در رشته اقتصاد به طور وسیع استفاده شده و سپس جامعه شناسی نیز این اصطلاح را پذیرفت. سپس در دهه ١٩٨٠ اعتبار علمی کسب کرده و امروزه در کانون اغلب بحث های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و جامعه شناختی قرار دارد.
دامنه فرایند جهانی شدن که حتی از آن به عنوان بزرگترین رخداد تاریخ
بشری نیز یاد می کنند آنقدر وسیع و گسترده است که تمام شئون زندگی انسان ها
را تحت تاثیر قرار داده است که یکی از تاثیرات مهم آن در حوزه فرهنگ و
هویت است. در سایه انقلاب فناوری و ارتباطات الکترونیک، مفهوم فضا و مکان
به گونه ای غیر قابل تصور در هم ریخته است. ارتقای دانش بشری، توسعه ی شبکه
های اقتصادی، رسانه، مبادله کالاهای فرهنگی و مسافرت ها و… موجب شده
مرزهای فرهنگی کشورها درنوردیده و فرهنگ و هویت های مختلف با یکدیگر و با
فرهنگ جهانی برخورد کنند که این پدیده چالش هایی را برای کشورها در پی
دارد. به طوری که با منطق مبتنی بر علم و عقل، فرهنگ ها و هویت های ساختگی
دولت ها برای حفظ یکپارچگی فرهنگی در مقابله با فرهنگ جهانی، در اولین
برخورد فرهنگی ملل فرو ریخته و گسترش آگاهی های ناشی از ارتباطات، تنوع و
تعدد فرهنگ ها و هویت ها را در جوامع برجسته کرده است. برخلاف نظریه «همگون
سازی» جهانی شدن که از مستحیل و حذف شدن فرهنگ ها در فرهنگ جهانی حکایت
دارد، انسان ها در تلاش برای دستیابی به هویت خود، شناخت فرهنگ و خودآگاهی
محلی هستند (نظریه «تنوع فرهنگی»). پس لزوما جهانی شدن به مفهوم همگونی و
ادغام کامل نیست بلکه به معنای گسترده تر شدن روابط، ارتقای دانش مردم و
درک متقابل فرهنگ ها و ملت ها و تغییر اهمیت مرزهاست نه از بین رفتن مرزهای
قومی و فرهنگی.
همچنین تاثیر جهانی شدن بر هویت در کشورهای مختلف نیز متفاوت است به طوری
که در کشورهایی همچون ژاپن، کره، آذربایجان و … که از فرهنگ و زبان نسبتا
یکسانی در داخل مرزهای خود برخوردار هستند با افزایش هویت جهانی
شهروندانشان، هویت قومی و ملی آنان نیز افزایش می یابد که این افزایش هویت
ملی به دلیل اشتراک مؤلفه های هویت قومی و ملی در آن کشورهاست. اما در
کشورهای کثیرالملله مثل استرالیا که به عنوان یک کشور چند قومی با فرهنگ
های گوناگون شناخته می شود، فرایند جهانی شدن باعث افزایش هویت های قومی و
محلی و کاهش هویت ملی شده است.
حال باید دانست در کشور چند قومی با فرهنگ های گوناگون ایران، هویت های
قومی در چه وضعیتی هستند. با در نظر گرفتن شاخصه های هویت ملی در ایران که
از زبان و ادبیات رسمی، مذهب رسمی، تاریخ و فرهنگ و دولت ملی تشکیل شده است
متوجه می شویم که هر چه تفاوت قومی با شاخصه های ملی بیشتر باشد، هویت ملی
در آن قوم کم رنگتر می شود. مطالعات نشان می دهد قوم فارس که تمامی شاخصه
های قومی آن با شاخصه های ملی همخوانی دارد بیشترین هویت ملی را کسب کرده و
میانگین هویت ملی در قوم فارس نسبت به قوم ترک و کُرد که اشتراکات کمتری
با شاخصه های ملی دارند، بیشتر می باشد.
هدف این گزیده بررسی هویت قومی ترکان ایران بوده و برای فهم بیشتر این
موضوع تکامل شاخصه های قومی ترک ها در ایران طی فرایند جهانی شدن را در دو
گروه شاخصه های «همگون ساز» و «متمایز کننده یا تنوع فرهنگی» مرور می کنیم.
١- همگون سازی: با در نظر گرفتن شاخصه هایی مثل نفوذ احزاب مرکزی در مناطق
ترک نشین، ورود کلمات از زبان سایر اقوام من جمله کلمات فارسی به زبان ترکی
و تحول زبان ترکی یا به اصطلاح تضعیف زبان ترکی، کاهش تعصبات مذهبی، کاهش
تعصبات قومی و ازدواج های بین قومی متوجه همبستگی قوم ترک با سایر اقوام
ایران در راستای تئوری همگون سازی هستیم. به طور کلی گفته می شود که اگر یک
فرهنگ شاخصه های: پشتوانه قدرت سیاسی و اقتصادی، میراث غنی مکتوب، عدم
انحصار به یک کشور خاص، پیوستگی با مذهب، ظرفیت های جهانی فرهنگ و زبان،
قابل فهم بودن گویش های مختلف یک زبان و یکسانی خط و الفبا را نداشته و یا
ضعیف باشد در فرهنگ غالب ادغام می شود و میزان بهره مندی از فاکتورها تنها
پروسه ادغام را طولانی می کند. فرضیه ای نیز مطرح شده که جهانی شدن در
کوتاه مدت منجر به خودآگاهی قومی شده و ممکن است جنبش های قومی را به همراه
داشته باشد اما در نهایت به همگون سازی در فرهنگ غالب منجر خواهد شد. حال
سوال اینجاست فرهنگ و هویت ترکی در ایران با داشتن بیشتر شاخصه های گفته
شده، در دراز مدت در فرهنگ غالب مستحیل خواهد شد؟ باید دانست که هویت قومی
را نمی توان به صورت ایستا تعریف کرد چرا که اقوام در موقعیت های زمانی و
مکانی مختلف تعاریف نوینی از هویت را ارائه داده و هویت قومی خود را با
تعریف و ترکیب جدیدی در عرصه جهانی شدن زنده نگه می دارند. همچنان که
امروزه شاخصه مرزهای سیاسی، مذهب (البته در اقوام سنی مذهب، مذهب نقطه قوت و
تمایز هویت می باشد) و … در تعریف هویت اقوام ایرانی میل به افول دارند و
شاخصه های فرهنگی- اجتماعی و سیاسیِ روز برجسته تر می شوند. از طرف دیگر چه
تضمینی وجود دارد که یک فرهنگ در گذر زمان شاخصه ای مانند قدرت سیاسی را
کسب نخواهد کرد؟!
٢- تنوع فرهنگی: در راستای پدیده تنوع فرهنگی شاهد توجه هر چه بیشتر قوم
ترک نسبت به مبانی هویتی و فرهنگی خود هستیم که شاخصه های متنوعی ازجمله؛
سروده های شعر به زبان ترکی آذربایجانی، تحول صنایع دستی، تحول صنایع
تزئینی، تحول موسیقی ترکی آذربایجانی، همگونی بیشتر با زبان ترکی رایج در
جمهوری آذربایجان، توجه بیشتر به خط نوشتاری خود، توجه به آداب و رسوم خود،
توجه به تاریخ و گذشته خود، توجه به داستان نویسی، توجه به آثار باستانی
خود، توجه به محیط زیست، توجه به لباس های محلی خود، توجه به نشریات و
رسانه های ترکی و … را شامل می شود. ما شاهد افزایش روز افزون این شاخصه ها
و تقویت آنها در چهارچوب جهانی شدن هستیم. با توجه به شرایط حاکم بر کشور
شاخصه های همگون سازی و تنوع فرهنگی سیر یکنواختی نداشته و با فراز و نشیب
هایی همراه بوده است که شاخصه های اول موجب ریزش و شاخصه های دوم باعث رویش
خودآگاهی فرهنگی و قومی گردیده است. ولی در کل میزان رویش ها بیشتر از
میزان ریزش ها بوده و این رویش ها خود را به صورت تجمعات اعتراضی قلعه
بابک، وقایع خرداد ٨۵، طرح تقاضاهای اقتصادی- فرهنگی- سیاسی و محیط زیستی و
تشکیل گروه های سیاسی و… بروز داده است.
در مجموع می توان گفت به واسطه حرکت جامعه جهانی از هویت سیاسی به هویت
فرهنگی- تمدنی، پژوهشگران معتقدند در چهارچوب پیامدهای جهانی شدن، حکومت
های ملی با توجه به عدم پاسخگویی به رفاه اقتصادی و توسعه اجتماعی- سیاسی
ملل تحت حاکمیت خود رو به ضعف بوده و دوره حاکمیت مطلق حکومت های ملی به سر
رسیده است. بررسی شاخصه های ملی- قومی در ایران نیز نشان می دهد که حکومت و
ارگان های دولتی ایران در مقایسه با سایر دولت ها، از منافع مشترک تمامی
اقوام و فرهنگ های قومی استفاده نکرده و فقط از منافع و ویژگی های یک قوم
خاص بهره جسته اند که امروزه شاهد کاهش هویت ملی و افزایش هویت قومی در
ایران هستیم. بنابراین با افزایش دانش و مبادلات فرهنگی اقوام و خودآگاهی
فرهنگی و قومی (تاکید بر تعلقات فرهنگی مشترک مانند زبان و فرهنگ و… به جای
تعلقات جغرافیایی و مادی مشترک مانند مرزهای سیاسی و…) در فرایند جهانی
شدن، حاکمیت ملی دولت با چالش جدی روبرو بوده و بازاندیشی در سیاست های
فرهنگی- اجتماعی کشور ضروری به نظر می رسد.
منابع:
١- احمدی پور، زهرا. (١٣٩١). «جهانی شدن و تاثیر آن بر هویت اقوام ایرانی (
نمونه موردی: دانشجویان قوم آذری)». جغرافیا. سال دهم. شماره ٣۴.
٢- محمد بخش، بهمن. (١٣٩٠). «جهانی شدن و هویت ملی دانشجویان دانشگاه
تبریز». فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی. سال یازدهم. شماره ۴٣.
٣- نساج، حمید. (١٣٨٨). «جهانی شدن و هویت اقوام ایرانی با تاکید بر مؤلفه
های اداب و رسوم». دو فصلنامه تخصصی پژوهش سیاست نظری. دوره جدید. شماره
پنجم.
۴- رحمت اللهی، حسین. (١٣٨۴). «جهانی شدن و تاثیر آن بر هویت های قومی و ملی». اندیشه های حقوقی. سال سوم. شماره هشتم.
دورنانیوز – جلیل کاردان