هارای نیوز

خبری - تحلیلی

نفرین بر‌سدها اگر معنایشان ‌بی‌آبی است

+0 به یه ن / بپسند

نفرین بر‌سدها اگر معنایشان ‌بی‌آبی است

منطقه‌ای خشک و بی‌آب و علف با طوفان‌های‌گردو‌غبار، مردم سال‌ها دوام آورده‌اند ولی جای فراری نیست؛ منطقه کاملا به خشک‌زار بدل شده است. این ورودی فیلم اینتراستلار نیست، سرنوشت محتوم مناطق حاشیه دریاچه ارومیه است در آینده‌ای نه چندان دور، شاید خدای نکرده همین ۱۴۰۰ شاید هم آن طرفتر. نه، این مطلب علیه امنیت ملی نیست، خشک شدن دریاچه و دست روی دست گذاشتن علیه امنیت ملی است.

سدها دورتادور دریاچه امان راه‌آبه و رودها و نهرها را بریده‌اند؛ بر ده و اندی رودخانه منتهی به دریاچه ارومیه چند ده سد زده‌اند. می‌گویند قرار، تامین آب زمین‌های کشاورزی بود. ما نیز باور می‌کنیم و چشممان را بر نام سازندگان و پیمانکاران سدها می‌بندیم.

ولی چشم را هم که ببندیم، نمی‌توان گرمای بی حدوحصر و طوفان‌های هوا را تحمل کرد. یک زمانی صحبت از تغییر اقلیم خاورمیانه بود، تصاویر ماهواره‌ای اما نشان دادند که در دوران خشک شدن آرال و هامون در منطقه و کوچک و کوچک‌تر شدن دریاچه ارومیه، خم به ابروی دریاچه وان ترکیه نیامده است؛ می‌دانید چرا؟ مهندسان عمران آنجا بخش دوم نام رسمی حرفه «مهندسی عمران و محیط زیست» را جدی گرفتند! و سودای سدسازی در ذهن نپروراندند. حال اما آبی نمانده است که سدی ساخته شود؛ نتیجه آنکه دوره، دوره تونل‌سازی است؛ تونل‌هایی که می‌خواهند نقش منجی را بازی کنند و آب این دریاچه را به آن دریاچه برسانند.
قرار است این بار هم چشممان را ببندیم؟ دیروز خبر آمده آب سد کانیسید را می‌خواهند با تونل به دریاچه ارومیه برسانند. گفته‌اند با توجه به حساسیت‌های زیست محیطی جوانب امر سنجیده می‌شود. نتیجه مطالعات هم سال آینده مشخص می‌شود و اگر مثبت بود، اجرایی می‌شود.
یک لحظه در خبر درنگ کنیم دو دستگاه حفاری مدرن برای این پروژه در نظر گرفته شده است. یکی در حال مونتاژ است و دیگری هم قرار است بهمن به ایران بیاید ولی نتیجه مطالعات که کار بشود یا که نه، سال بعد اعلام می‌شود! پس این همه سرمایه چه؟ آقایان خانم‌ها، ما گزینه بهتری داریم! می‌دانیم که سدها برایمان تقدیس شده‌اند و ما بلد نیستیم به سبک کشورهای توسعه یافته اشتباه را بپذیریم و آن‌ها را بشکنیم، تونل هم نمی‌خواهیم، دریچه آن سدها را بازکنید! دریاچه مرد از بس که آب ندارد.

محمد درویش، کارشناس محیط زیست در گفت و گو با هفت صبح در پاسخ به این سوال که آیا سدسازی بر روی رودخانه‌هایی که منتهی به دریاچه ارومیه می‌شود عاملی بر خشک شدن این دریاچه هست یا خیر می‌گوید: «سد سازی به صورت غیر مستقیم و مستقیم می‌تواند موثر باشد.

در حال حاضر ۷۲ سد روی ۱۱ رودخانه اصلی منتهی به دریاچه ارومیه وجود دارد. همین سد سازی ها نیز موجب تسهیل در دزدی آب می‌شود. از جمله سد‌‌هایی که روی رودخانه زرینه رود ساخته شده بیش از یک و نیم میلیارد متر مکعب آب را می‌تواند از طریق موتورهای پمپاژ آبی تنظیم کند و همه دشت های اطراف سد را به کشت آبی تبدیل کرده است.»

به گفته درویش سدها قوت قلبی است برای کشاورزها تا در زمان خشکسالی نیز به کار کشت شان ادامه دهند: «علاوه بر این، سدها یک اطمینان قلبی به کشاورزان می‌دهد که اگر خشکسالی شد، آب پشت سدها وجود دارد و می‌توانند به کشت شان ادامه دهند. اگر به روند تولید کشاورزی اطراف دریاچه ارومیه در این چند سال اخیر توجه کرده باشید می‌بینید که به رغم خشکسالی نه تنها تولید کشاورزی کم نشد بلکه افزایش هم پیدا کرد. بنابراین سدها عامل موثری در به وجود آوردن این فاجعه هستند و متاسفانه متولیان سدسازی و همچنین وزارت نیرو سعی می‌کنند با دلایل مختلف، سهم خودشان را از این تخریب وحشتناک کاهش دهند.» این کارشناس محیط زیست یکی دیگر از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه را علاوه بر سد سازی حفر چاه های اطراف این دریاچه می‌داند و می‌گوید: «علاوه بر سدها، حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق، گسترش اراضی کشاورزی و جایگزین کردن تولیدات پرمصرف آب مانند سیب به جای انگور(سیب ۵ برابر انگور آب مصرف می‌کند)، گسترش دامداری و… دست به دست هم دادند تا با فاجعه روبه‌رو شویم. البته وقتی این فاجعه اتفاق می‌افتد که با کاهش ظرفیت گرمایی ویژه منطقه نیز روبه‌رو هستیم در حدی که تفاوت دمای شب و روز افزایش پیدا می‌کند و مشخص است که روند به سمت بیابان زایی در حال سوق است. در چنین شرایطی که افزایش دما به وجود می‌آید تبخیر نیز افزایش پیدا می‌کند و برف به باران تبدیل می‌شود و شرایطی پیش می‌آید که اصطلاحا از آن به عنوان نوسان های تغییرات اقلیمی‌یاد می‌شود؛ اما باید متوجه باشیم این تغییرات اقلیمی‌بسیار تحت تاثیر عملیات‌های انسانی تشدید می‌شود.»

درویش معتقد است طرح های انتقال آب بین حوزه ای به هیچ عنوان کارساز نیست و در این زمینه توضیح می‌دهد: «طرح های انتقال آب بین حوزه ای به هیچ عنوان مورد تایید فعالان محیط زیستی نیست. به این خاطر که چنین کاری می‌تواند مشکلات دیگری ایجاد کند و نباید به بهانه آبادی یک منطقه، منطقه دیگر را نابود کنیم. خود شما ببینید که طرح انتقال آب چه بلایی بر سر خوزستان آورده است. سدهای متعددی که زده شده نیز بلای بزرگی بود که بر سر جلگه خوزستان آورده شد. اینها درس‌هایی است که باید آنها را عبرت قرار بدهیم و دیگر تکرارشان نکنیم. چاره دریاچه ارومیه در خودش نهفته است و با مدیریت مصرف و تغییر رفتار می‌توان جان دوباره به این دریاچه داد. البته کارهای دشواری است که نیاز به فکر، افزایش ظرفیت اجتماعی، ارزش قائل شدن به سرمایه های اجتماعی منطقه، شریک قرار دادن تشکل‌های مردم نهاد و…است که در حال حاضر نشانه هایی از چنین فعالیت هایی به چشم نمی‌خورد.»

*** تا زمانی که نوع مصرف تغییر نکند وضع همین است
مهدی زارع، رئیس کمیته مخاطرات طبیعی انجمن مخاطره شناسی ایران علاوه بر سدسازی‌ها یکی از مهمترین علت های خشک شدن دریاچه ارومیه را به خاطر مدیریت، مصرف و هدایت آب در این منطقه می‌داند و به هفت صبح می‌گوید: «دریاچه ارومیه به خاطر به این روزگار افتاده چون مدیریت منابع، مصرف و هدایت آب اشتباه بوده. همچنین وجود سدها و چاه های(مجاز و غیرمجاز) زیادی که در این منطقه احداث شده است موجب شده بیش از حد مجاز مصرف شود. کشاورزی نامتناسب در دو دهه اخیر نیز توسعه پیدا کرده و درصد کمی‌هم به مسائل خشکسالی و تغییرات اقلیمی‌کلان هم مرتبط است.»

او در زمینه راهکارها برای احیای دریاچه ارومیه می‌گوید: «فعالیت هایی که در حال حاضر در حال انجام است فعالیت های جبرانی است که در واقع می‌خواهند آب را به صورت فوری به سمت دریاچه هدایت کنند. اینکه چقدر موثر است نمی‌دانم؛ اما تا زمانی که نوع مصرف در منطقه تغییر نکند و همچنین چاه های غیر مجاز وجود دارند؛ این معضل هست. چون دریاچه ارومیه در لب مرز
برگشت ناپذیری هم قرار دارد که البته خوشبختانه هنوز به مرحله وخیم نرسیده است. همچنان شانس این وجود دارد که از نظر اکولوژیک، دریاچه را زنده کرد.» زارع درباره اینکه خشک شدن دریاچه ارومیه باعث مخاطرات طبیعی نیز می‌شود می‌گوید: «خشک شدن دریاچه ارومیه در به وجود آمدن مخاطرات طبیعی نیز می‌تواند موثر باشد. مثال عینی آن؛ ریزگردهاست و مسائل دیگر نیز مانند فرو نشست زمین و اثراتی که روی لرزه خیزی و گسل های اطراف دریاچه ممکن است به وجود آورد؛ نکاتی است که باید به آن توجه کرد. اینطور باید بگویم که به خشک شدن دریاچه ارومیه نباید مانند پر شدن و خالی شدن یک دریاچه مثل پر کردن و خالی کردن یک کاسه آب نگاه کرد. به هر حال دریاچه ارومیه قسمت قابل ملاحظه ای از کشور است و ۲۰ میلیارد مکعب آب دریاچه در این دو دهه از دست رفته. بنابراین تدبیر درستی در زمینه فرآیند احیا باید صورت بگیرد. البته اتفاقاتی در دو سال اخیر به دست آدم های علمی‌و صاحب صلاحیت افتاده؛ حالا چقدر این فعالیت‌ها موفق بوده یا خیر باید از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار بگیرد.»

رئیس کمیته مخاطرات طبیعی انجمن مخاطره شناسی ایران به کتابی اشاره می‌کند که در همین زمینه قرار است هفته اول شهریور روانه بازار کتاب شود:‌ «در همین زمینه آذرماه سال گذشته نشستی برگزار شده بود که حاصل این نشست به کتابی تبدیل شده به نام دریاچه ارومیه، گذشته حال آینده که در فرهنگسرای علوم، شاخه زمین شناسی گردآوری شده و هفته اول شهریور وارد بازار می‌شود.»

*** دریچه‌ها را باز کنید
اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست با اشاره به اینکه سال‌هاست علاوه بر خودش کارشناس‌های اکولوژیست نیز ساخت سدها روی رودخانه‌هایی که منتهی به دریاچه ارومیه می‌شوند را محکوم کرده‌اند به هفت صبح می‌گوید: «۱۳ سال است که می‌گویم اگر سدهای رودخانه‌های منتهی به دریاچه ارومیه را بردارید دریاچه احیا می‌شود.

علاوه بر من کارشناس‌های زیادی هم در این زمینه گفت‌و‌گو و اظهار نظر کرده‌اند که سدها مهمترین دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه هستند. البته یکسری سدسازهای بی‌وجدان هم بودند که می گفتند سد آب می‌آورد. تا آنجا که من می‌دانم هر چه اکولوژیست، متخصص محیط زیست داخلی و خارجی و… هستند معتقدند؛ سدها باعث خشک شدن دریاچه ارومیه شده است.»

مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست به این نکته اشاره می‌کند که تا قبل از وجود سدها در سال ۷ میلیارد مترمکعب به دریاچه آب ریخته می‌شد: «دریاچه ارومیه ۱۱ رودخانه دارد که اینها سالانه حدود ۵٫۵ میلیارد متر مکعب آب به دریاچه می‌ریختند. علاوه بر این از طریق بارش نیز یک میلیارد متر مکعب به دریاچه اضافه می‌کرد. نیم میلیارد متر مکعب نیز آب‌های سطحی مانند چشمه و نهر به دریاچه می‌ریخت که جمعا در سال ۷ میلیارد متر مکعب آب به دریاچه اضافه می‌شد.

در نتیجه دریاچه در بهترین شرایط‌اش حدود ۲۸ میلیارد متر مکعب آب داشت. با ساختن سد بر روی رودخانه‌های مشروب‌کننده دریاچه، جلوی ورود آب را بستیم. ۳۶ بند سد ساختند ۴تای دیگر هم ساختند که شد ۴۰ بند سد، بعد از آن ساخت ۴تا سد را رها کردند با وجود این تعداد سد؛ طبیعی است که جلوی ورود آب به رودخانه را بگیرد و دریاچه رو به زوال برود.» کهرم در پاسخ به این سوال که آیا حفر تونل‌ها داخل سدها راهکار مناسبی برای احیای دریاچه است یا خیر می‌گوید:‌ «وزیر نیرو گفته است سدها را جمع می‌کنیم. نیاز نیست سدها را جمع کنند. دریچه سدها را باز کنند؛ آب خودش مسیرش را پیدا می‌کند. سدهای جدید طوری ساخته شده‌اند که نیاز به تخریب و حفر تونل نیست. به هر حال برای ساخت یک سد، میلیون‌ها دلار خرج شده است.

علاوه بر آن، برای ساخت یک سد به طور متوسط نیاز به هفت تا هشت سال زمان است. اینکه آنها می‌گویند داخل سدها تونل حفر می‌کنند نشان می‌دهد که سنگ بزرگ علامت نزدن است. پشت هر سد، یک حوضچه است که در آن حوضچه ها حدود ۲۰ میلیون لیتر جا می‌شود؛ بقیه را می‌شود خارج کرد. به هر حال درست یا غلط این سدها، سدهایی است که به اقتصاد ایران تحمیل شده‌اند. کدام اقتصاددان چنین کاری را درست می‌داند؟ لازم نیست خراب شوند. به هر حال بیش از اندازه سد به دریاچه ارومیه تحمیل شده است. بعد از احیای دریاچه باز هم می‌توان از این سدها و نیروگاه‌هایش استفاده کرد. خراب کردن هزینه مضاعف است.»


روزنامه هفت صبح – آزاده باقری- محمد جواد ترابی


آچار سؤزلر : نفرین بر‌سدها, دریاچه ارومیه, هارای نیوز,