به بهانه روز خبرنگار امسال؛
خبرنگار ، کادو نمی خواهد؛ پاسخگویی می خواهد
خبرنگار زبان گویا و تریبون حقیقی
افکار عمومی است.
مدیران و سیاسیون باید بر وی احترام بگذارند. احترام به خبرنگار ،
احترام به افکار عمومی و قلم اوست و احترام به قلم خبرنگار ؛ احترام به خدای قلم و سخن گهربار اوست که همانا
خدای قلم در قرآن می فرماید: « ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ؛ نون و سوگند به قلم و آنچه می نویسد.»
هارای نیوز - اروج امیری : خبرنگار، کادو نمی خواهد؛ پاسخگویی می خواهد. این اصطلاح اختصاصی نویسنده
این یادداشت است. خبرنگار می خواهد مدیران به افکار عمومی و مردم در حوزه های
مختلف مملکت داری و در محدوده مسئولیت و وظایف یشان پاسخ گو باشند تا گردش آزاد
اطلاعات، دسترسی آزاد مردم به اطلاعات و حق دانستن مردم محقق شود.
خبرنگار می خواهد این امر مهم نهادینه شود تا یک مدیر با احترام به
سوال خبرنگار پاسخ دهد. خبرنگار نماینده افکار عمومی است و از طرف افکار عمومی سوال
می کند. سوال یک خبرنگار در حقیقت سوال یک
جامعه است. نباید یک مدیر بی تفاوت یا بدون پاسخ از کنار سوال یک خبرنگار عبور کند.
جامعه پرسشگر، مدیر پاسخگو می خواهد و مدیری که نخواهد توانست به خبرنگار پاسخ دهد
بهتر است استعفا دهد.
طبق روال معمول همه ساله برنامه ویژه گرامیداشت روزخبرنگار برگزار می
شود. در این روز گویا همه می خواهند از
خبرنگار تجلیل کنند. در حقیقت روز خبرنگار روز تجلیل از فعالیت های یکساله و طاقت
فرسای اوست البته نه تجلیل فرمایشی و نمایشی توسط مدیران دولتی و حکومتی. بلکه ضرورت
دارد مدیران ما به حقیقت قلم و خبرنگار بها و ارزش ویژه ای بدهند البته در عمل؛ نه
در حرف و سخن، قول و وعده.
این را هم باید بدانیم که خبرنگار زبان گویا و تریبون حقیقی افکار عمومی
است و باید مدیران و سیاسیون بر وی احترام بگذارند. احترام به خبرنگار، احترام به
قلم اوست و احترام به قلم خبرنگار؛ احترام به خدای قلم و سخن گهربار اوست که همانا
خدای قلم در قرآن می فرماید: « ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ؛ نون و سوگند به
قلم و آنچه می نویسد.»
خبرنگار چراغ هدایت و روشنگری یک جامعه است. آفتابی است فروزان که
برای همیشه گرمی، مهر، محبت، نور و روشنایی بر بشریت به ارمغان می آورد. خبرنگاران
و روزنامه نگاران، خبررسانان انسانیت، آزادی ، مدافعان حقوق بشر ، کرامت و ارزش
انسانی هستند.
آنچه برای مدیران و ما خبرنگاران مهم است ارزش و جایگاه ویژه خبرنگار
است که بایستی محترم شمرده شود. اما سوالاتی دراین میان مطرح است که براستی ،
جایگاه و منزلت خبرنگار را چگونه تعریف کرده ایم؟! حقوق و مطالبات بحق خبرنگار کی
نهادینه خواهد شد؟ قانون مطبوعات کی به نفع خبرنگار و رسانه تغییر خواهد یافت؟ در
دنیای انفجار اطلاعات و فن آوری ارتباطات صدور حکم زندان و شلاق برای یک خبرنگار
چه پیامی را به افکار عمومی داخلی و جهان مخابره می کند؟!
فشار ، تهدید، تطمیع ، تحقیر و حذف خبرنگاران منتقد و مستقل از سوی
دشمنان قسم خورده آزادی رسانه ها و مطبوعات چه واکنش هایی را در میان افکار عمومی در
پی خواهد داشت؟ پرونده سازی علیه خبرنگاران و به زندان انداختن آن در کجای جهان
مرسوم است!؟ چرا کشور ما در طول چند دهه اخیر رکوردشکن خبرنگاران زندانی و بازداشت
شده در جهان محسوب می شود؟!
چرا همه ساله ایران در حوزه آزادی مطبوعات، بر اساس گزارش های مستند و مکتوب سازمان ملل و نهادهای مدافع حقوق بشر و حقوق رسانه در ردیف کشورهای آخری است و دائم محکوم می شود؟!
اما باید گفت که در صورت تغییر قانون مطبوعات به نفع جامعه رسانه و خبرنگار ، حجم وسیع پرونده های تشکیل یافته علیه خبرنگاران ، روزنامه نگاران و نویسندگان به شدت کاهش خواهد یافت و آن وقت ما دیگر به احتمال زیاد شاهد « زندانیی به نام خبرنگار » نخواهیم داشت و در نهایت در مجامع بین المللی و نهادهای مدافع حقوق بشر برای ما جایزه ویژه بین المللی تعیین و اهدا خواهند کرد.براستی چرا باید دنیا را برای خود بخندانیم ؟! چرا باید قانون زمان شاه را برای مطبوعات و رسانه های امروزی خود عینا یا بدون تغییر چندانی تصویب و در اختیار نهاد قوه قضاییه و مجریه قرار دهیم؟ چرا با قوانین عادی و جزایی با نویسنده و خبرنگار برخورد می شود؟ چرا برخی صدور حکم شلاق را برآزنده یک خبرنگار و در شأن او می دانند و بر آن افتخار می کنند؟ آیا شایسته و رواست که خبرنگار و روزنامه نگار وطن پرست و دلسوزی که سالیان سال بهترین عمر خود را صرف روشنگری و آگاه سازی جامعه کرده است با او تا حد تحقیرانه ، ناجوانمردانه، دور از انصاف و تعالیم انسانی و اسلامی رفتار شود؟! مگر خبرنگار اراذل و اوباش است؟! حتی ما می گوییم با این گروه هم باید محترمانه و در چارچوب قانون و توام با عدل و انصاف برخورد شود.
قوانین دست و پا شکسته و ضد و نقیض در حوزه رسانه و در مجازات اسلامی برای چیست؟ اگر در هر پرونده اتهامی روزنامه نگاران، قاضی هر ماده قانونی از مجازات اسلامی یا جرایم مطبوعاتی را در نظر بگیرد می تواند یک خبرنگار را در امر محاکمه ، بدون چون و چرا محکوم به حبس و مجازات سنگین نماید. این امر بر می گردد به ضعف قانون و تعدد زیاد قوانین ضد و نقیض نه رفتار و عملکرد قاضی.
در حقیقت این قانون ضد و نقیض ضد رسانه ای است که حقوق خبرنگاران را نقض می کند نه دادگاه و قاضی ! اگر قانون در برخورد با پرونده هایی که علیه یک رسانه ها و مطبوعات تشکیل می شود فقط جریمه نقدی ناچیز را قید کند طبیعتا قاضی که نمی تواند حکم زندان برای آنان صادر کند. قاضی بر اساس مفاد قانونی حکم صادر می کند. مفاد قانونی که در یکجا از خبرنگار دفاع می کند و در جایی دیگر او را محکوم می کند عین آب خوردن.
بنابراین جا دارد از این روز خبرنگار امسال دولت روحانی به فکر تدوین و تنظیم لایحه جدید قانون مطبوعات ( قانون تضمین کننده آزادی رسانه و مطبوعات و گردش آزاد اطلاعات ) باشد و تا اول سال 1395 پس از روی کارآمدن مجلس دهم آن را آماده و در اختیار نمایندگان مجلس آتی قرار دهد. این مجلس هم به عنوان نمایندگان ملت موظف است اولویت
اول کاری خود را برای رسیدگی فوری به این لایحه اختصاص دهد و به قصد تغییر و اصلاح
قانون مطبوعات به نفع افکار عمومی ، رسانه
ها و خبرنگاران باشد و این مهم را تا حصول نتیجه قابل قبول و استاندارد با قوانین جهانی در حوزه رسانه مصوب ، نهایی و جهت اجرا در اختیار دولت قرار دهد.
مجلس آینده در قانون جدید صرفا مجازات لازم برای جرایم مختلف مطبوعاتی را جریمه نقدی تعیین و مصوب کند نه توقیف، شلاق، زندان. چرا که تا کی همه باید شاهد باشیم که روزنامه نگاران باید تاوان فقدان قانون جامع آزادی مطبوعات و رسانه ها را بدهند؟!
نباید هم غافل شویم که چندین دهه است که این تجربه غنی و ارزشمند در بسیاری از کشورهای در حال توسعه یافته و پیشرفته عملی می شود. باید هم اعتراف کنیم که یک عامل اساسی و مهم پیشرفت و توسعه همه جانبه در چنین کشورهایی وجود قانون جامع و تضمین کننده آزادی بیان و قلم است.
در ادامه این یادداشت عملکرد حاکمان خود را در برخورد با رسانه ها و خبرنگاران یادآور می شویم و از آنها می پرسیم که آیا در مسیر حفظ حقوق خبرنگاران و روزنامه نگاران، تامین امنیت شغلی و حرفه ای آنان، احترام به عقاید ، افکار و اندیشه ها گام بر می داریم یا در پی تخریب، تهدید ، تطمیع و تحقیر آنها هستیم؟! آیا در ارزیابی ارزش انسانی و کار حرفه ای او ، همسان با فرهنگ جوامع پیشرفته رفتار می کنیم یا این که با نگاه متحجرانه و قیم مآبانه ، سلایق خود را بر او تحمیل می کنیم و بدین ترتیب خواه ناخواه در مسیر بروز و ظهور استبداد ودیکتاتوری گام بر می داریم؟شایسته است بر چنین انسانهای ارزشمند
و والامقام در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات مارک و اتهامات بی پایه و بی اساس نچسبانیم
و بر چهره های امید بخش و روشنی بخش خبرنگاران
بدبینانه و تحقیرانه نگاه نکنیم. ارزش ، جایگاه و حقوق خبرنگاران این نیست که
مدیران تا این حد زشت و ناپسند و دور از انسانیت و کرامت انسانی با آنان رفتار
می کنند.
در دنیای امروزی و در عصر ارتباطات و فن آوری اطلاعات، جایگاه و ارزش
خبرنگار در سطح عالی و ستودنی است اما در کشور ما برخی از مدیران با اهدای یک کادوی ناچیز ، لوح
تقدیر و کارت هدیه 50 هزار تومانی! به دنبال نه تجلیل بلکه تحقیر خبرنگاران هستند و
ارزش و جایگاه آنان را خدشه دار می کنند. در حقیقت می توان این گونه تحلیل کرد که این
یک تجلیل نیست بلکه تحقیر و پایین آوردن ارزش خبرنگاران است. خبرنگاران حقیقی و اصیل
جامعه از مسئولان هیچ توقع و انتظار مالی ندارند.
تنها انتظار خبرنگاران از مدیران دولتی و حکومتی این است که به جایگاه خبرنگاران ارزش و بهای ویژه ای بدهند نه این که با یک سری اقدامات نادرست و ناروا در پی تحقیر این جایگاه و ارزش خبرنگاران باشند.
در جوامع پیشرفته کار خبرنگاری و رسانه ای کاری بس مهم، ارزشمند، سرنوشت
ساز و تحول گرا است. به تبع آن از یک مدیر جزء گرفته تا یک وزیر و رئیس جمهور با
دیده احترام به آن نگاه می کنند. چرا که اینان از فرهنگ بالایی برخودار هستند و
جایگاه و حقوق خبرنگار در چنین جوامعی تثبیت و نهادینه شده است. بنابراین اینان پیشرفت جوامع خود را مدیون وجود
خبرنگاران و خبررسانان جسور و منتقدی می دانند. این جایگاه را قدر می شمارند و
ارزش ویژه ای قائل هستند. علاوه بر آن در چنین جوامعی خبرنگاران مشکل معیشتی ، حقوق
و مزایای شغلی، مسکن و بیمه ندارند اما در کشور ما این قشر رسانه مشکلات معیشتی زیادی
دارند. 20 سال است که این مسائل و مشکلات
گفته و نوشته می شود و تمام رسانه ها آنها را منتشر می کنند اما هر گز توسط هیچ
دولتی صدای خبرنگار شنیده نمی شود.
در این روز ضروری است که سخنی با خود خبرنگاران همکار هم داشته باشیم
و به آنها اولا بگوییم روزتان مبارک و ثانیا از آنها هم بخواهیم خودشان را نقد کنند.
چرا که همچنان که خبرنگاران مدیران و دیگران را در طول یک سال نقد کرده اند بهتر
است یک روز هم خودشان را نقد کنند و از خود سوال کنند که نقاط ضعف و قوت شان در امر مهم و
خطیر اطلاع رسانی کدامند؟ تا بدین وسیله پس از شناسایی آنها از نقاط قوت به عنوان نقاط مثبت و موفقیت
آمیز بیشتر بهره ببرند و نقاط ضعف و کمبودها را اصلاح کنند و با این
نگرش و هدف خود را بری سالی دیگر که در مسیر راه شان است بهتر آماده خواهند کرد. همچنان که « یک ساعت تفکر، بهتر از یک عمر عبادت
کردن است» ، به نظر نگارنده این سطور، « یک روز تفکر هم بهتر از یک سال نوشتن است.» بهترین زمان عمل
به این مهم ، روز خبرنگاراست. در این روز بهترین فرصتی فراهم می شود تا یکسال
نوشته های مان را مرور می کنیم و به خود می گوییم که آیا ما توانسته ایم در
مسیر قلم و سوگند به قلم حرکت کنیم؟ آیا ما موفق شده ایم در طول یک سال در مسیر تحقق
مطالبات و دفاع از حقوق ملت قلم فرسایی کنیم؟ در چنین شرایطی است که یک خبرنگار می
تواند به خود بگوید که من یک خبرنگارم .من یک خبرنگار مردم دوست ، حق طلب ، عدالت خواه
و آزادیخواه هستم.
مخلص کلام این که امید داریم و از خدای قلم خبرنگار می خواهیم شاهد روزی باشیم که در هیچ جای ایران و جهان حتی یک
خبرنگار گرفتار بند و زندان نشود و برای یک خبرنگار پرونده سازی ، حکم شلاق و
زندان صادر نگردد تا در دنیا برای ما مدال طلا و جوائز بین المللی اهدا کنند نه صدور قطعنامه های نقض حقوق بشر.
ختم کلام این که با تغییر فرهنگ و استرتراتژی مان ثابت می کنیم که ایرانی و
آذربایجانی دارای فرهنگ اصیل ، غنی و تمدن کهن است و می تواند حرف اول را در دنیا بر
کرسی بنشاند و در عصر ارتباطات و اطلاعات هم حرفی برای گفتن داشته باشد.