طرح نجات دریاچه ارومیه یا طرح نابودی آن ؟/ وعده های انتخاباتی روحانی در حوزه آذربایجان عملی نشده است
یکشنبه 14 تیر 1394
�
+0 به یه ن / بپسند
آچار سؤزلر :
هارای نیوز,
حقوق آذربایجانیان,
کاندیداها تضمین بدهن,
صدای مردم آزربایجان,
طرح نجات دریاچه ارومیه یا طرح نابودی آن ؟/ وعده های انتخاباتی روحانی در حوزه آذربایجان عملی نشده است
سوال صریح نگارنده از عیسی کلانتری؛ دبیر طرح نجات دریاچه ارومیه!:
شما که از بهمن سال 1392 در دولت روحانی به عنوان دبیر و مجری ستاد احیای دریاچه ارومیه انتخاب شده اید عملا چه اقدامات و عملکردی در این حوزه از خود به یادگار گذاشته اید؟ آیا ماموریت دارید طرح نجات دریاچه ارومیه را عملی سازید یا طرح نابودی آن را تکمیل کنید کدام یک را ؟!
مگر شما یک مرندی الاصل و آذربایجانی نیستید؟ آیا نمی دانید که نابودی دریاچه ارومیه نابودی کل آذربایجان است؟!
هارای نیوز - سهند امیری - روحانی باید شعارها و وعده هایش را در حوزه ملی و منطقه ای ( آذربایجان ) عملی سازد در غیر اینصورت مردم آذربایجان هرگز بر وی در دور بعد رای نخواهند داد. هم اکنون روحانی بخاطر عدم عمل به وعده هایش محبوبیت خود را در آذربایجان از دست داده است و حتی حامیان دیروزیش را تبدیل به منتقدان سرسخت خود کرده است. برای اثبات این سخن، نگارنده این سطور یکی از حامیان و طرفداران و مبلغان رسانه ای دیروز وی محسوب می شود که دیروز بخاطر شعارهایش در حوزه آذربایجان از وی حمایت کرده بود و امروز پس از مشاهده عدم تحقق آن به شدت او را نقد می کند و اعتراض می نماید و از او می خواهد به وعده هایش پایبند باشد و هر آنچه که گفته عملی سازد.
ظاهرا آقای روحانی وعده های انتخاباتی اش را فراموش کرده است! و فراموش کرده که به مردم آذربایجان چه وعده های مهم و حیات بخش و امیدبخشی داده است؟ نکند دولت امید و تدبیر می خواهد ما را از همه چیز ناامید کند؟
به آقای روحانی یادآوری می کنیم که وی در دروان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در سفر به تبریز و در استادیوم باغ شمال برای مردم آذربایجان وعده داده بود که :
1 دریاچه ارومیه را احیا نماید.
2 - فرهنگستان زبان ترکی آذربایجانی را تشکیل دهد.
3 - اصل 15 قانون اساسی و تدریس زبانهای اقوام ایرانی را به اجرا بگذارد.
در حقیقت می توان گفت که عملا هیچ کدام از سه وعده روحانی تحقق نیافته است.
در اینجا سوالی مطرح است و آن این است:
آیا از دوره های قبل، آذربایجان به منطقه ای برای فریب مردم و اخذ آرای آنان با هرگونه عوامفریبی و دادن وعده های دروغین تبدیل نشده است؟!
آذربایجان نقش پر کردن صندوق های رای را دارند !
کسانی نام آذربایجان را می برند و از این نام دلیران و شیران سوء استفاده های کلانی می کنند که فقط نیازمند آرای مردم آذربایجان هستند و آذربایجان نقش پر کردن صندوق های رای را دارند و اینها هدفی جز پرکردن صندوق های رای خود از آرای مردم آذربایجان ندارند و بعد از این که رای شان را گرفتند و جای پای خود را محکم و سفت کردند دیگر آذربایجانی در کار نیست! مردم آذربایجانی وجود ندارد! ، دیگر احترام به آرای مردم مهم نیست. امروز شعارها و وعده های دیروزشان را براحتی در یک سوت زدن و آب خوردن فراموش می کنند! هر چند بارها هم تکرار می کنند که ما پاینبد وعده های خود هستیم! در حالی که عملا پایبند نبوده و نیستند!
اختیارات قانونی رئیس جمهور و وعده های او
در اینجا سوالی دیگر مطرح است که :
آیا یک رئیس جمهور در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران از اختیارات قانونی برخوردار نبوده و نیست تا بتواند وعده های داده شده اش را اجرایی کند یا این که اگر قانون هم چنین اجازه و اختیاری را بر وی بدهد قانون نانوشته ها و آقایان هرگز چنین اجازه و اختیاری را بر وی نمی دهند و آقایان گروه های فشار و خودسر تحت اختیار خود را را برای همین در اختیار دارند؟!
نابودی دریاچه ارومیه نابودی کل آذربایجان و محیط زیست است
آیا آقای روحانی و دولت وی نمی داند که خطرات جدی خشک شدن دریاچه ارومیه بسیار نگران کننده و تهدید کننده است؟ ایا دولت وی نمی داند که بحران خشک شدن این دریاچه نه تنها آذربایجان را بشدت تهدید می کند بلکه تهدید جدی برای کل کشور ایران محسوب می شود؟ آیا اینها نمی دانند که با خشک شدن دریاچه ارومیه دیگر نه تنها امکان حیات برای مردم آذربایجان در هیچ جای آذربایجان وجود نخواهد داشت بلکه کل موجودات زنده محیط زیست نیز نابود خواهند شد؟ آیا نمی توان گفت دست های در کار است تا عمدا این دریاچه را با نیات شوم و سیاست های خائنانه شان بخشکاند؟!
پس چرا دولت تدبیر و امید روحانی علیرغم هشدار کارشناسان محیط زیست و اعتراض مردم آذربایجان به بحران دریاچه ارومیه تا این حد سکوت اختیار کرده و عملا هیچ کاری هم نمی کند؟ این در حالی است با خشک شدن تمام دریاچه ارومیه دیگر باید آذربایجان را تخلیه کرد و به جاهای دیگر مهاجرت نمود و این سیاستی خائنانه و ظالمانه است و عده ای این را دنبال می کنند و می خواهند ضربه ای جبران ناپذیر برای آذربایجان بزنند و ظاهرا افرادی در داخل دولت که اصالتا آذربایجانی هستند بر دریاچه ارومیه و مردم آذربایجان دانسته و نادانسته ظلم می کنند!
یکی از مدیران دولت روحانی آقای عیسی کلانتری؛ مرندی الاصل است از سال 1392 به عنوان مشاور و معاون رئیس جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه منصوب شده ، او وزیر کشاورزی در دولت های اول و دوم اکبر هاشمی رفسنجانی بوده است. قانونا و رسما وی مسئولیت مستقیم در طرح احیای دریاچه ارومیه دارد اما ظاهرا وی را برای خشکاندن و از بین بردن بخش ناچیز و باقی مانده دریاچه ارومیه در این سمت گمارده اند و شاید هم یک سوپاپ اطمینان! چرا که از زمان روی کار آمدنش عملا هیچ کاری نکرده بجز برگزاری همایش ها و کنسرسیوم های بی نتیجه و سخنرانی ها و یادداشت های توجیح عملکرد ناصواب خودش آنهم میلیاردها بودجه را صرف این امورات کرده است؟! در حالی که به قول یک ضرب المثل :« به عمل کار برآید به سخندانی نیست.»
سوال صریح نگارنده از عیسی کلانتری؛ دبیر طرح نجات دریاچه ارومیه:
آقای کلانتری ! آیا حفظ میز و مقام دولتی برای شما آنقدر مهم است که نمی خواهید و یا نمی توانید حقایق پشت پرده را برای مردم آذربایجان افشا کنید!
شما که از بهمن سال 1392 در دولت روحانی به عنوان دبیر و مجری ستاد احیای دریاچه ارومیه انتخاب شده اید عملا چه اقدامات و عملکردی در این حوزه از خود به یادگار گذاشته اید؟ آیا ماموریت دارید طرح نجات دریاچه ارومیه را عملی سازید یا طرح نابودی آن را تکمیل کنید کدام یک را ؟!
مگر شما یک مرندی الاصل و آذربایجانی نیستید؟ آیا نمی دانید که نابودی دریاچه ارومیه نابودی کل آذربایجان است؟!
به زودی پرونده مرگ حتمی دریاچه ارومیه بسته خواهد شد
اگر دولت تدبیر و امید که امید نجات را از این دریاچه گرفت و بی تدبیرانه ، شعار تدبیر را برای ما معنا کرد، بودجه ای در اختیارتات نمی گذارد و اگر نمی خواهند شما برای این دریاچه عملا کاری بکنید و خودتان هم می دانید پس چرا استعفا نمی دهید و اعتراض نمی نمایید؟ مگر شما یک مرندی اصل و آذربایجانی نیستید؟ آیا نمی دانید که نابودی دریاچه ارومیه نابودی کل آزربایجان است؟! هر چند عامل اصلی خشکاندن و نابودی دریاچه ارومیه به زمان دولت رفسنجانی بر می گردد و در حقیقت 26 سال است که طرح نابودی دریاچه ارویمه را ریخته اند و باید حقیقت را به مردم گفت که به زودی پرونده مرگ حتمی آن بسته خواهد شد !
راه نجات دریاچه ارومیه فقط یک راه دارد و دو راه ندارد
راه نجات دریاچه ارومیه فقط یک راه دارد و دو راه ندارد و آن « نابودی تمام چاه های زیرزمینی و نابودی تمام سدهایی که از زمان آقای رفسنجانی در حریم و محدوده جغرافیایی دریاچه دانسته و نادانسته برای نابودی آن احداث شده اند! پس به دولت و کلانتری محترم پیشنهاد می کنیم که دیگر راه های خطا و انحرافی را دوباره نپیمایند چرا که وقت سوزی بیش از این واقعا خیانت است و بس.
وقتی که نمایندگان مجلس مردمی نباشند و فقط آلت دست این آقا و آن آقا و این جریان و آن جریان غیر آذربایجانی باشند نباید انتظاری بیش از این داشت. در حققیت ما مردم آذربایجان در پارلمان نماینده نداریم که از حق و حقوق ما مردم آذربایجان دفاع بکند. عاقبت کار ما این می شود که عده ای در طول سه دهه طرح نابودی دریاچه ما و در واقع طرح نابودی ما را می کشند که متاسفانه هم اکنون شاهد به نتیجه رسیدن آن هستیم.
مردم آذربایجان باید برای انتخابات آتی مجلس و بعد از آن برای انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری خود را آماده کنند و فقط به کاندیداهایی رای بدهند که اصالتا آذربایجانی، دوستدار و عاشق مردم آذربایجان هستند. علاوه بر آن این بار مردم آذربایجان بدون اخذ تعهد و تضمین داده شده کاندیداها یا احزاب و جریانات سیاسی نباید مفت و مجانی رای بدهند و باید در برابر وعده ها و شعارهای جریانات سیاسی و کاندیداهای شان تضمین بخواهند. البته در حوزه آذریایجان رای دادن به کاندیداهایی که عاشق آذربایجان و مردم آذربایجان نیستند خطا و اشتباهی بزرگ محسوب می شود که همه باید هوشیار باشیم و به این مهم توجه کنیم.
در این میان افرادی مثل اکبر اعلمی و یا کسانی که در خط اعلمی حرکت می کنند و اگر اعلمی هم نباشد بتوانند جای او را به نحوی پر کنند. مردم آذربایجان نباید به کاندیداهایی که هیچ اعتقادی به آذربایجان، فرهنگ و حقوق مردم آذربایجان ندارند رای دهند. مردم فقط به کسانی رای بدهند که عشق آذربایجان در دل آنها می تپد!
سوال صریح نگارنده از عیسی کلانتری؛ دبیر طرح نجات دریاچه ارومیه!:
شما که از بهمن سال 1392 در دولت روحانی به عنوان دبیر و مجری ستاد احیای دریاچه ارومیه انتخاب شده اید عملا چه اقدامات و عملکردی در این حوزه از خود به یادگار گذاشته اید؟ آیا ماموریت دارید طرح نجات دریاچه ارومیه را عملی سازید یا طرح نابودی آن را تکمیل کنید کدام یک را ؟!
مگر شما یک مرندی الاصل و آذربایجانی نیستید؟ آیا نمی دانید که نابودی دریاچه ارومیه نابودی کل آذربایجان است؟!
هارای نیوز - سهند امیری - روحانی باید شعارها و وعده هایش را در حوزه ملی و منطقه ای ( آذربایجان ) عملی سازد در غیر اینصورت مردم آذربایجان هرگز بر وی در دور بعد رای نخواهند داد. هم اکنون روحانی بخاطر عدم عمل به وعده هایش محبوبیت خود را در آذربایجان از دست داده است و حتی حامیان دیروزیش را تبدیل به منتقدان سرسخت خود کرده است. برای اثبات این سخن، نگارنده این سطور یکی از حامیان و طرفداران و مبلغان رسانه ای دیروز وی محسوب می شود که دیروز بخاطر شعارهایش در حوزه آذربایجان از وی حمایت کرده بود و امروز پس از مشاهده عدم تحقق آن به شدت او را نقد می کند و اعتراض می نماید و از او می خواهد به وعده هایش پایبند باشد و هر آنچه که گفته عملی سازد.
ظاهرا آقای روحانی وعده های انتخاباتی اش را فراموش کرده است! و فراموش کرده که به مردم آذربایجان چه وعده های مهم و حیات بخش و امیدبخشی داده است؟ نکند دولت امید و تدبیر می خواهد ما را از همه چیز ناامید کند؟
به آقای روحانی یادآوری می کنیم که وی در دروان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در سفر به تبریز و در استادیوم باغ شمال برای مردم آذربایجان وعده داده بود که :
1 دریاچه ارومیه را احیا نماید.
2 - فرهنگستان زبان ترکی آذربایجانی را تشکیل دهد.
3 - اصل 15 قانون اساسی و تدریس زبانهای اقوام ایرانی را به اجرا بگذارد.
در حقیقت می توان گفت که عملا هیچ کدام از سه وعده روحانی تحقق نیافته است.
در اینجا سوالی مطرح است و آن این است:
آیا از دوره های قبل، آذربایجان به منطقه ای برای فریب مردم و اخذ آرای آنان با هرگونه عوامفریبی و دادن وعده های دروغین تبدیل نشده است؟!
آذربایجان نقش پر کردن صندوق های رای را دارند !
کسانی نام آذربایجان را می برند و از این نام دلیران و شیران سوء استفاده های کلانی می کنند که فقط نیازمند آرای مردم آذربایجان هستند و آذربایجان نقش پر کردن صندوق های رای را دارند و اینها هدفی جز پرکردن صندوق های رای خود از آرای مردم آذربایجان ندارند و بعد از این که رای شان را گرفتند و جای پای خود را محکم و سفت کردند دیگر آذربایجانی در کار نیست! مردم آذربایجانی وجود ندارد! ، دیگر احترام به آرای مردم مهم نیست. امروز شعارها و وعده های دیروزشان را براحتی در یک سوت زدن و آب خوردن فراموش می کنند! هر چند بارها هم تکرار می کنند که ما پاینبد وعده های خود هستیم! در حالی که عملا پایبند نبوده و نیستند!
اختیارات قانونی رئیس جمهور و وعده های او
در اینجا سوالی دیگر مطرح است که :
آیا یک رئیس جمهور در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران از اختیارات قانونی برخوردار نبوده و نیست تا بتواند وعده های داده شده اش را اجرایی کند یا این که اگر قانون هم چنین اجازه و اختیاری را بر وی بدهد قانون نانوشته ها و آقایان هرگز چنین اجازه و اختیاری را بر وی نمی دهند و آقایان گروه های فشار و خودسر تحت اختیار خود را را برای همین در اختیار دارند؟!
نابودی دریاچه ارومیه نابودی کل آذربایجان و محیط زیست است
آیا آقای روحانی و دولت وی نمی داند که خطرات جدی خشک شدن دریاچه ارومیه بسیار نگران کننده و تهدید کننده است؟ ایا دولت وی نمی داند که بحران خشک شدن این دریاچه نه تنها آذربایجان را بشدت تهدید می کند بلکه تهدید جدی برای کل کشور ایران محسوب می شود؟ آیا اینها نمی دانند که با خشک شدن دریاچه ارومیه دیگر نه تنها امکان حیات برای مردم آذربایجان در هیچ جای آذربایجان وجود نخواهد داشت بلکه کل موجودات زنده محیط زیست نیز نابود خواهند شد؟ آیا نمی توان گفت دست های در کار است تا عمدا این دریاچه را با نیات شوم و سیاست های خائنانه شان بخشکاند؟!
پس چرا دولت تدبیر و امید روحانی علیرغم هشدار کارشناسان محیط زیست و اعتراض مردم آذربایجان به بحران دریاچه ارومیه تا این حد سکوت اختیار کرده و عملا هیچ کاری هم نمی کند؟ این در حالی است با خشک شدن تمام دریاچه ارومیه دیگر باید آذربایجان را تخلیه کرد و به جاهای دیگر مهاجرت نمود و این سیاستی خائنانه و ظالمانه است و عده ای این را دنبال می کنند و می خواهند ضربه ای جبران ناپذیر برای آذربایجان بزنند و ظاهرا افرادی در داخل دولت که اصالتا آذربایجانی هستند بر دریاچه ارومیه و مردم آذربایجان دانسته و نادانسته ظلم می کنند!
یکی از مدیران دولت روحانی آقای عیسی کلانتری؛ مرندی الاصل است از سال 1392 به عنوان مشاور و معاون رئیس جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه منصوب شده ، او وزیر کشاورزی در دولت های اول و دوم اکبر هاشمی رفسنجانی بوده است. قانونا و رسما وی مسئولیت مستقیم در طرح احیای دریاچه ارومیه دارد اما ظاهرا وی را برای خشکاندن و از بین بردن بخش ناچیز و باقی مانده دریاچه ارومیه در این سمت گمارده اند و شاید هم یک سوپاپ اطمینان! چرا که از زمان روی کار آمدنش عملا هیچ کاری نکرده بجز برگزاری همایش ها و کنسرسیوم های بی نتیجه و سخنرانی ها و یادداشت های توجیح عملکرد ناصواب خودش آنهم میلیاردها بودجه را صرف این امورات کرده است؟! در حالی که به قول یک ضرب المثل :« به عمل کار برآید به سخندانی نیست.»
سوال صریح نگارنده از عیسی کلانتری؛ دبیر طرح نجات دریاچه ارومیه:
آقای کلانتری ! آیا حفظ میز و مقام دولتی برای شما آنقدر مهم است که نمی خواهید و یا نمی توانید حقایق پشت پرده را برای مردم آذربایجان افشا کنید!
شما که از بهمن سال 1392 در دولت روحانی به عنوان دبیر و مجری ستاد احیای دریاچه ارومیه انتخاب شده اید عملا چه اقدامات و عملکردی در این حوزه از خود به یادگار گذاشته اید؟ آیا ماموریت دارید طرح نجات دریاچه ارومیه را عملی سازید یا طرح نابودی آن را تکمیل کنید کدام یک را ؟!
مگر شما یک مرندی الاصل و آذربایجانی نیستید؟ آیا نمی دانید که نابودی دریاچه ارومیه نابودی کل آذربایجان است؟!
به زودی پرونده مرگ حتمی دریاچه ارومیه بسته خواهد شد
اگر دولت تدبیر و امید که امید نجات را از این دریاچه گرفت و بی تدبیرانه ، شعار تدبیر را برای ما معنا کرد، بودجه ای در اختیارتات نمی گذارد و اگر نمی خواهند شما برای این دریاچه عملا کاری بکنید و خودتان هم می دانید پس چرا استعفا نمی دهید و اعتراض نمی نمایید؟ مگر شما یک مرندی اصل و آذربایجانی نیستید؟ آیا نمی دانید که نابودی دریاچه ارومیه نابودی کل آزربایجان است؟! هر چند عامل اصلی خشکاندن و نابودی دریاچه ارومیه به زمان دولت رفسنجانی بر می گردد و در حقیقت 26 سال است که طرح نابودی دریاچه ارویمه را ریخته اند و باید حقیقت را به مردم گفت که به زودی پرونده مرگ حتمی آن بسته خواهد شد !
راه نجات دریاچه ارومیه فقط یک راه دارد و دو راه ندارد
راه نجات دریاچه ارومیه فقط یک راه دارد و دو راه ندارد و آن « نابودی تمام چاه های زیرزمینی و نابودی تمام سدهایی که از زمان آقای رفسنجانی در حریم و محدوده جغرافیایی دریاچه دانسته و نادانسته برای نابودی آن احداث شده اند! پس به دولت و کلانتری محترم پیشنهاد می کنیم که دیگر راه های خطا و انحرافی را دوباره نپیمایند چرا که وقت سوزی بیش از این واقعا خیانت است و بس.
وقتی که نمایندگان مجلس مردمی نباشند و فقط آلت دست این آقا و آن آقا و این جریان و آن جریان غیر آذربایجانی باشند نباید انتظاری بیش از این داشت. در حققیت ما مردم آذربایجان در پارلمان نماینده نداریم که از حق و حقوق ما مردم آذربایجان دفاع بکند. عاقبت کار ما این می شود که عده ای در طول سه دهه طرح نابودی دریاچه ما و در واقع طرح نابودی ما را می کشند که متاسفانه هم اکنون شاهد به نتیجه رسیدن آن هستیم.
مردم آذربایجان باید برای انتخابات آتی مجلس و بعد از آن برای انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری خود را آماده کنند و فقط به کاندیداهایی رای بدهند که اصالتا آذربایجانی، دوستدار و عاشق مردم آذربایجان هستند. علاوه بر آن این بار مردم آذربایجان بدون اخذ تعهد و تضمین داده شده کاندیداها یا احزاب و جریانات سیاسی نباید مفت و مجانی رای بدهند و باید در برابر وعده ها و شعارهای جریانات سیاسی و کاندیداهای شان تضمین بخواهند. البته در حوزه آذریایجان رای دادن به کاندیداهایی که عاشق آذربایجان و مردم آذربایجان نیستند خطا و اشتباهی بزرگ محسوب می شود که همه باید هوشیار باشیم و به این مهم توجه کنیم.
در این میان افرادی مثل اکبر اعلمی و یا کسانی که در خط اعلمی حرکت می کنند و اگر اعلمی هم نباشد بتوانند جای او را به نحوی پر کنند. مردم آذربایجان نباید به کاندیداهایی که هیچ اعتقادی به آذربایجان، فرهنگ و حقوق مردم آذربایجان ندارند رای دهند. مردم فقط به کسانی رای بدهند که عشق آذربایجان در دل آنها می تپد!