آیا کسی میتواند جلوی لغو کنسرتها را بگیرد؟/ پرونده
الهه خسروی یگانه: دو سال گذشته است و همچنان سریال لغو کنسرتها ادامه دارد. کنسرتهایی که از وزارت ارشاد مجوز میگیرند و در آستانه برگزاری لغو میشوند. وقتی بلیتها فروخته شده و جماعتی مهیای رفتن و شرکت کردن در یک اتفاق فرهنگی هستند.
ابعاد ماجرا البته بسیار گسترده است. این ماجرای لغو آنقدر تکرار شد که به یکی از بزرگترین اتفاقات حاشیهساز سال ۹۳ تبدیل گشت. (اینجا)
برخوردی که با هنرمندان این عرصه در رابطه با لغو کنسرتها هم میشد برخورد عجیب و غریبی بود. مثلا سالار عقیلی که درست روی صحنه شاهد پایین آوردن همسر نوازندهاش از سن بود یا علیرضا قربانی که نه تنها کنسرتش لغو شد، که با حاشیههای عجیب و غریبی هم مواجه گشت. حاشیههایی که نه تنها کنسرت او در مشهد را لغو کردند که پایشان به تهران هم کشیده شد تا برنامه این خواننده در دانشگاه شهید بهشتی هم کنسل شود. (اینجا)
کاربران خبرآنلاین هم در یک نظرسنجی بدترین اتفاق سال ۹۳ را لغو کنسرتها دانستند و نسبت به آن واکنش نشان دادند. (اینجا)
ماجرای لغو کنسرتها فقط محدود به هنرمندان ایرانی نشد. چندی پیش اداره اماکن اجازه ورود گروه «جیپسی کینگ» را به ایران نداد. (اینجا) هر چند قربانیان این ماجرا بیش از همیشه هنرمندان داخلی بودند.
وقتی کنسرت کیهان کلهر هم لغو شد دیگر صدای خیلیها درآمد. او هم در واکنش به این اتفاق گفت که دیگر در ایران برنامه نخواهد داشت. چند روز بعد نیز علاقمندان پرواز همای که بلیط کنسرت او را تهیه کرده بودند با پیامکی روبرو شدند که میگفت این کنسرت لغو شده و پولشان طی هفت روز کاری به آنها برگشت داده میشود. (اینجا)
علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد هم در واکنش به این اتفاق گفت که کنسرت همای را نامه دادستان لغو کرده است. او همچنین گفته بود که برای رفع این مشکل وزارت ارشاد به دنبال تعامل با سایر نهادهاست و این پرسش را که چرا سایر نهادها باید در تصمیمگیری ارشاد دخالت کنند را بیپاسخ گذاشته بود. (اینجا)
با این حال وقتی حسن روحانی در نشست مطبوعاتی خود به شکلی مستقیم به لغو کنسرتها اشاره کرد ماجرا رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. روحانی گفت: «فضا را باید کاملا به گونهای ترسیم کنیم که فضا هم برای آنها که میخواهند از کالاهای فرهنگی استفاده کنند و هم آنهایی که میخواهند این آثار را تولید کنند فضای مناسب و امنی باشد.»
او لغو کنسرتها را تضییع حقوق مردم دانست و افزود:«آنهایی که بلیت یک برنامه را خریداری کرده و خود را برای دیدن آن آماده کردهاند با این راه حقوقشان نادیده گرفته میشودو به شکل کلی هر نوع دخالت خارج از قانون در امور فرهنگی، تضییع حقوق مردم است.»
رییس جمهور تنها مرجع را قانون دانست و گفت: «وقتی دستگاهی به عنوان مرجع قانونی برای مجوز تعیین شده دخالت دیگران در این امور شایسته نیست و باید بگذاریم قانون عملیاتی و اجرایی شود. اینکه تصور میشود که این کار خوب است یا بد و آثارش مثبت است یا منفی، به خاطر عدم التزام به قانون به وجود میآید. در حالی که همه ما باید به قانون عمل کنیمو دنبال اجتهاد شخصی نباشیم اجتهاد را برای حوزههای علمیه بگذاریم.» (اینجا)
حسن روحانی ادامه داد:«مجوزی که صادر میشود باید مورد احترام باشد. علاوه بر آن باید یادمان باشد که وقتی در یک چارچوب، مجوزی برای یک کنسرت داده میشود و از مردم دعوت میشود و بلیت میخرند این گونه دخالتها تضییع حقوق مردم است، از این که تضییع حقوق اصحاب فرهنگ باشد.»
همین ماجرای مجوز بود که بعد از سخنان روحانی معاون هنری وزیر ارشاد را هم به واکنش واداشت. او ورود رییس جمهور به قضیه لغو کنسرتها را وسیلهای دانست برای که جریانهای مختلف به این فکر کنند که چرا باید یک گروه مجوز صادر کند و گروه دیگر آن را لغو کند و هر کس کار خودش را بکند.
مرادخانی از برگزاری جلساتی در آینده خبر داد تا مشکلات حل شود و گفت تا کنون تمام تلاش ارشاد برای همفکری و همکاری بوده ولی متاسفانه بعضی ناهماهنگیهایی به وجود میآید که باید به نحوی آنها برطرف شود.
او اظهار امیدواری کرد که ورود رییسجمهور این امر خیر را ایجاد کند که لااقل کسانی که در این زمینه ورود پیدا میکنند و نظر میدهند با دغدغه بیشتری به این موضوع نگاه کنند و با کمک هم بتوانیم مشکلات به وجود آمده را حل و فصل کنیم.
با این حال سخنگوی نیروی انتظامی در واکنش به سخنان سخنگوی وزارت ارشاد که گفته بود نیروی انتظامی حق لغو هیچ کنسرتی را ندارد گفت که ماده ۲۰ آیین نامه مصوب هیات وزیران صراحتا اشعار میدارد که برگزاری هرگونه برنامه هنری و نمایشی مستلزم تحصیل اجازه مخصوص از نیروی انتظامی است.»
او همچنین گفته بود که ناجا به وظیفه ذاتی خود عمل میکند و حتما برای انجام ماموریتهای خود مصلحت اندیشی و سیاسی کاری نخواهد کرد. (اینجا)
با این حال کلاف سر در گم لغو کنسرتها همچنان اهالی موسیقی را در وضعیت عجیبی قرار داده است. گرهی که زمانی میشد با دست باز کرد حالا با دندان هم باز نمیشود و در این میان تنها چیزی که قربانی میشود حق مردم و هنرمندانی است که میخواهند در چارچوب قانون فعالیت فرهنگی داشته باشند.