+0 به یه ن / بپسند
آچار سؤزلر :
ابراهیم اصغرزاده,
ما اصلاح طلبیم,
هارای نیوز,
ابراهیم اصغرزاده: ما اصلاح طلبیم
آقای
روحانی به عنوان رییسجمهور باید به جز سیاست داخلی و خارجی و بحران
اقتصادی به شعارهایش هم وفادار باشد. طبعا برایش قابل درک است که بخش عظیمی
از بدنه اجتماعیاش متعلق به اصلاحطلبان است.
ابراهیم اصغرزاده، فعال
سیاسی اصلاحطلب روز گذشته در دانشگاه خلیج فارس بوشهر حضور یافت و در
برنامهای تحت عنوان اصلاحات ناتمام در تالار اجتماعات این دانشگاه به
سخنرانی پرداخت. گزیده سخنان اصغرزاده در ادامه میآید:
بعد از ٣٧ سال پذیرفته نیست عدهای فکر کنند خونشان رنگینتر از بقیه مردم است و آنها میتوانند بگویند چه کسی باید چگونه فکر کند؟ یکی از سوالات پیش روی ما امروز این است که اصلاحطلبان چه نسبتی با دولت دارند؟ دولت با چالشهایی روبهرو است اما در عین حال نماینده اکثریت مردم است و پایگاه اجتماعیاش را اصلاحطلبان تشکیل میدهند. بنابراین استراتژی او نباید مبتنی بر بقا باشد. اتفاقی را که در تبریز رخ داد ببینید. در ورزشگاه تبریز و در جریان بازی فوتبل میان تراکتورسازی و نفت تهران، رسما به مردم دروغ گفتند. این دروغگویی هر جا رخ میداد چندین مقام مسوول استعفا میدادند. از روحانی میخواهم وزیر ورزش را عزل کند. کسی که نمیتواند شرایط برگزاری یک لیگ فوتبال را مدیریت کند و شرایطی را به وجود میآورد که به مردم دروغ بگویند باید عزل شود. با اینکه خود روحانی نمره قبولی میآورد اما ممکن است کابینهاش نمره قبولی نیاورد. روحانی مهمترین چالشهایش را باید به کمک نیروهای اجتماعیاش حل کند. تورم، بیکاری و تحریمها در شعارهای او بود اما همه چالشها اقتصادی نیست. به علت بیدرایتی دولت قبل پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل رفت و ذیل فصل هفتم قرار گرفت.
محیط دانشگاه زنده بود اما در طول هشت سال با ستارهدار کردن و اخراج دانشجوها چنان فشاری وارد کردند که آن را خموده کرد و فکر هم کردند پروژههایشان موفق شده اما دانشجوها نمیپذیرند محیط تحصیلشان مرده باشد. لباس شخصیها با چه پشتوانهای اقداماتشان را انجام میدهند؟ حکومت قانون دارد شما به چه حقی در امور دانشجویان مداخله میکنید؟ در طول هشت سال تصور کردید ملت ایران را میتوانید در خم رنگرزی بریزید و یک رنگ از آن بیرون بیاورید. چهار سال اول برخی آقایان میگفتند اطاعت از احمدینژاد اطاعت از خدا است. در چهار سال دوم بود که فهمیدند چه گافی دادهاند. حالا ما دروغ میگوییم یا شما؟
آقای روحانی در مقابل یک چالش مهم قرار دارد و آن لباس شخصیها و بنیادگرایی سیاسی است. روحانی نباید اجازه دهد شرایطی پیش بیاید که به دولت احمدینژاد برگردیم. آقای روحانی در مقابل اینکه چگونه میتواند تندروها را کنترل کند باید به بخشهای دیگر جامعه بها بدهد. اولویت ایشان سیاست خارجی است. او بهتر از من و شما میداند سیاست خارجی در ادامه سیاست داخلی است. یک دیپلمات بدون پشتوانه قدرتمند داخلی نمیتواند پای میز مذاکره بنشیند. این چه وضعی است که در کشور ایجاد کردهاند؟ هشت سال اجماع علیه ایران ایجاد کردید. مگر قرار بود ملتی که انقلاب به آن بزرگی انجام داده و رهبری مثل امام داشته و به دنبال اسلام رحمانی بوده به سمتی برود که بگویند این ملت بزرگ و صلح طلب تهدید برای صلح و امنیت جهانی است. دست روحانی را باید ببوسید که ایران را از محوریت اجماع جهانی خارج میکند.
چه کسی این شرایط را تحمیل کرد؟ حالا همه باید تلاش کنیم آن را حل کنیم. اگر روحانی میخواهد کشور اقتصاد خوب داشته باشد باید مساله هستهای را حل کند و اگر میخواهد قدرتمندانه پای میز مذاکره بنشیند باید سیاست داخلی را حل کند.
مگر رهبری نفرمودند نرمش قهرمانانه؟ چرا به فرمایش ایشان هم گوش نمیدهید. گویا متوجه نیستید کشور در چه شرایطی قرار دارد. روحانی ناچار است به فرصتها میدان دهد. اصلاحطلبان بخشی از حل مساله هستند. آنها فرصت هستند نه چالش. نمیتوانید بدون توجه به مطالبات اصلاحطلبان تصور کنید بدنه اجتماعی حمایتش را ادامه میدهد. رای اصولگراها در انتخابات روشن شد. آنهایی که میخواستند همه ملت را یک شکل کنند کلا چهار میلیون رای آوردند. حد و اندازه شما چهار میلیون رای است و باید آن را قبول کنید. نشستهاند برای ما تعیین میکنند که دین داریم یا نه. این کشور علاوه بر اینکه اسلامی است متعلق به تمام فرهنگها و اقوام است. مگر میتوانید جامعه را به شهروند درجه یک و دو تقسیم کنید؟ هر کس که در شناسنامهاش نوشته متولد ایران شهروند درجه یک است.
روحانی محصول ایجاد این فضایی است که میخواست همه ملت را یک شکل کند. ما امروز به روحانی نمره قبولی میدهیم. او به شعارهایش متعهد است. انتظارمان هم این است که به مطالبات دموکراتیک مردم اهمیت دهد. انتخاباتی عادلانه است که مردم بتوانند نمایندههای واقعیشان را انتخاب کنند. آقای روحانی مجری قانون اساسی است. باید با شورای نگهبان صحبت کند. در صورت ادامه روند فعلی در خصوص تایید صلاحیتها مجلس ضعیفی تشکیل میشود و روحانی نمیتواند بر چالشهایش فائق شود. اما اگر شرایط تشکیل مجلس قدرتمند را فراهم کند و فضا برای مشارکت سیاسی مردم فراهم شود، دولت هم تقویت میشود.
روحانی نباید بگذارد رادیکالها و بنیادگراهای سیاسی بازگردند. ما با او شریک سیاسی هستیم. نه فقط او، هر اصولگرایی هم نگران به قدرت رسیدن تندروها باشد ما با آنها هم شریک هستیم. تاثیر احمدینژاد فقط در اصلاحطلبان نبود. او به اصولگرایان هم ضربه زد. هر کس که شعارش در راستای حذف تندروها باشد ما با آنها وحدت میکنیم. ما نه وکالت میخواهیم نه وزارت؛ دنبال پست و مقام هم نیستیم. نگذارید کشور به تندروی بیفتد. این نگرانی جامعه از وضعیت کشور بود که باعث رای به روحانی شد. مردم بودند که خواستهشان را تحمیل کردند. باید از روحانی حمایت کنیم. او هم تکالیفی دارد در مقابل مردم و کسانی که به او رای دادهاند.
مگر میشود او رییسجمهور کشوری باشد که در آن زندانی سیاسی و روزنامهنگار داشته باشیم؟ در کشوری که با افتخار هر سال انتخابات برگزار کرده و افتخار میکند امامش در مقابل روحانیت محافظهکار یک تز کاملا مدرن ارایه کرده و قانون اساسی را میثاق ملت دانسته، چگونه است که عدهای میگویند رای مردم تزییناتی است. میگویند جمهوری اسلامی باید حکومت اسلامی شود. شما نماینده چه کسی هستید که اینگونه حرف میزنید؟ عبرت بگیرید.
وظیفه اصلی روحانی ممانعت از بازگشت تفکر متحجرانه است. جامعه ایران تحمل بازگشت آنها را ندارد. کشور ایران باید نیروها و اتباعش را از سطح جهان جمع میکرد، اما نیروهای موثر کشور راه مهاجرت در پیش گرفتند و متاسفانه امروز آواره هستند. آن شاه بود که میگفت یا حزب رستاخیز یا خروج از کشور. مگر ما میتوانیم مثل او برخورد کنیم. نگذارید فرصتهای طلایی از دست برود. اصلاحات امریکایی نمیخواهید یعنی چه؟ مگر ما امریکایی هستیم؟
بعد از ٨٨ خیلیها با سیاست و حکومت قهر کردند. این هنر نیست. هنر این است که اطمینان بدهیم صندوق رای حاکم است. امام گفتند میزان رای ملت است. شما میخواهید بگویید این شوخی است؟
یک حرف را آگراندیسمان میکنید و حکم میدهید اصلاحطلبان امریکاییاند و دینستیز هستند. اصلاحطلبان از ابتدای انقلاب پای کار بودند. ما که با حذف موافق نبودیم. ما با همه تندروها هم گفتوگو میکنیم. وقتی با دنیا گفتوگو میکنیم چرا در داخل این کار را نکنیم؟
٢٤ ساعت بعد از انتخابات مردم شادی کردند و یک شیشه شکسته نشد، یک شعار خلاف قانون داده نشد. از این رفتار باید استقبال کنیم. این سرمایه اجتماعی است. شکاف دولت و ملت بعد از انتخابات ٩٢ به کمترین حد خود رسید. مردم بالاخره پای صندوق آمدند اگر دنبال این باشید که ثابت کنید دولت روحانی بیعرضه و خائن است و رای مردم به خطا رفته نفعش به کسی خواهد رسید؟ بحران ناکارآمدی میتواند پاشنهآشیل دولت باشد و نباید هم منتظر حل شدن سیاست خارجی باشد. روحانی با زیرکی حقوق شهروندی را مطرح کرد اما باید آن را اجرا کند. علاوه بر امید باید کارهایی کند که مردم چشمانداز روشنی داشته باشند.
آسیب شکاف دولت و ملت مردم را متضرر میکند. نگذاریم امید مردم به صندوق کم شود. آرامش و امنیت کشور ما را قدردان نیروهای نظامی و امنیتی میکند اما دلیل نمیشود آنها در اقتصاد و سیاست دخالت کنند. اقتصاد عرصه حضور نظامیها نیست. نه ما و نه دانشجویان دنبال انقلاب و انحلالطلبی نیستیم. دانشجوها گروهی هستند که به زیست مشترک در دانشگاه میپردازند. محیط دانشگاه کارگاه سیاسی است اما قرار نیست دانشجوها دنبال انقلاب و براندازی باشند. این در مخیله دانشجویان نیست. همه جنبشهای اجتماعی ایران به انقلاب وفادارند. حق ندارید آنها را وابسته به خارج بدانید.
آقای روحانی به عنوان رییسجمهور باید به جز سیاست داخلی و خارجی و بحران اقتصادی به شعارهایش هم وفادار باشد. طبعا برایش قابل درک است که بخش عظیمی از بدنه اجتماعیاش متعلق به اصلاحطلبان است. رای روحانی نشان میدهد در شهرها و روستاها مردم به نسبت مساوی به او رای دادهاند. او برآیند خردجمعی جامعه است. من امیدوارم دولت او بتواند انتخابات سالم و خوبی را برای مجلس برگزار کند.
این نعمت است که در دولت روحانی در محیطهای دانشجویی نشاط به وجود آمده است. همه باید بتوانیم حرفمان را بزنیم. شایسته این انقلاب عظیم و عزیز نیست که کسی را حذف کنیم.
منبع: اعتماد
بعد از ٣٧ سال پذیرفته نیست عدهای فکر کنند خونشان رنگینتر از بقیه مردم است و آنها میتوانند بگویند چه کسی باید چگونه فکر کند؟ یکی از سوالات پیش روی ما امروز این است که اصلاحطلبان چه نسبتی با دولت دارند؟ دولت با چالشهایی روبهرو است اما در عین حال نماینده اکثریت مردم است و پایگاه اجتماعیاش را اصلاحطلبان تشکیل میدهند. بنابراین استراتژی او نباید مبتنی بر بقا باشد. اتفاقی را که در تبریز رخ داد ببینید. در ورزشگاه تبریز و در جریان بازی فوتبل میان تراکتورسازی و نفت تهران، رسما به مردم دروغ گفتند. این دروغگویی هر جا رخ میداد چندین مقام مسوول استعفا میدادند. از روحانی میخواهم وزیر ورزش را عزل کند. کسی که نمیتواند شرایط برگزاری یک لیگ فوتبال را مدیریت کند و شرایطی را به وجود میآورد که به مردم دروغ بگویند باید عزل شود. با اینکه خود روحانی نمره قبولی میآورد اما ممکن است کابینهاش نمره قبولی نیاورد. روحانی مهمترین چالشهایش را باید به کمک نیروهای اجتماعیاش حل کند. تورم، بیکاری و تحریمها در شعارهای او بود اما همه چالشها اقتصادی نیست. به علت بیدرایتی دولت قبل پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل رفت و ذیل فصل هفتم قرار گرفت.
محیط دانشگاه زنده بود اما در طول هشت سال با ستارهدار کردن و اخراج دانشجوها چنان فشاری وارد کردند که آن را خموده کرد و فکر هم کردند پروژههایشان موفق شده اما دانشجوها نمیپذیرند محیط تحصیلشان مرده باشد. لباس شخصیها با چه پشتوانهای اقداماتشان را انجام میدهند؟ حکومت قانون دارد شما به چه حقی در امور دانشجویان مداخله میکنید؟ در طول هشت سال تصور کردید ملت ایران را میتوانید در خم رنگرزی بریزید و یک رنگ از آن بیرون بیاورید. چهار سال اول برخی آقایان میگفتند اطاعت از احمدینژاد اطاعت از خدا است. در چهار سال دوم بود که فهمیدند چه گافی دادهاند. حالا ما دروغ میگوییم یا شما؟
آقای روحانی در مقابل یک چالش مهم قرار دارد و آن لباس شخصیها و بنیادگرایی سیاسی است. روحانی نباید اجازه دهد شرایطی پیش بیاید که به دولت احمدینژاد برگردیم. آقای روحانی در مقابل اینکه چگونه میتواند تندروها را کنترل کند باید به بخشهای دیگر جامعه بها بدهد. اولویت ایشان سیاست خارجی است. او بهتر از من و شما میداند سیاست خارجی در ادامه سیاست داخلی است. یک دیپلمات بدون پشتوانه قدرتمند داخلی نمیتواند پای میز مذاکره بنشیند. این چه وضعی است که در کشور ایجاد کردهاند؟ هشت سال اجماع علیه ایران ایجاد کردید. مگر قرار بود ملتی که انقلاب به آن بزرگی انجام داده و رهبری مثل امام داشته و به دنبال اسلام رحمانی بوده به سمتی برود که بگویند این ملت بزرگ و صلح طلب تهدید برای صلح و امنیت جهانی است. دست روحانی را باید ببوسید که ایران را از محوریت اجماع جهانی خارج میکند.
چه کسی این شرایط را تحمیل کرد؟ حالا همه باید تلاش کنیم آن را حل کنیم. اگر روحانی میخواهد کشور اقتصاد خوب داشته باشد باید مساله هستهای را حل کند و اگر میخواهد قدرتمندانه پای میز مذاکره بنشیند باید سیاست داخلی را حل کند.
مگر رهبری نفرمودند نرمش قهرمانانه؟ چرا به فرمایش ایشان هم گوش نمیدهید. گویا متوجه نیستید کشور در چه شرایطی قرار دارد. روحانی ناچار است به فرصتها میدان دهد. اصلاحطلبان بخشی از حل مساله هستند. آنها فرصت هستند نه چالش. نمیتوانید بدون توجه به مطالبات اصلاحطلبان تصور کنید بدنه اجتماعی حمایتش را ادامه میدهد. رای اصولگراها در انتخابات روشن شد. آنهایی که میخواستند همه ملت را یک شکل کنند کلا چهار میلیون رای آوردند. حد و اندازه شما چهار میلیون رای است و باید آن را قبول کنید. نشستهاند برای ما تعیین میکنند که دین داریم یا نه. این کشور علاوه بر اینکه اسلامی است متعلق به تمام فرهنگها و اقوام است. مگر میتوانید جامعه را به شهروند درجه یک و دو تقسیم کنید؟ هر کس که در شناسنامهاش نوشته متولد ایران شهروند درجه یک است.
روحانی محصول ایجاد این فضایی است که میخواست همه ملت را یک شکل کند. ما امروز به روحانی نمره قبولی میدهیم. او به شعارهایش متعهد است. انتظارمان هم این است که به مطالبات دموکراتیک مردم اهمیت دهد. انتخاباتی عادلانه است که مردم بتوانند نمایندههای واقعیشان را انتخاب کنند. آقای روحانی مجری قانون اساسی است. باید با شورای نگهبان صحبت کند. در صورت ادامه روند فعلی در خصوص تایید صلاحیتها مجلس ضعیفی تشکیل میشود و روحانی نمیتواند بر چالشهایش فائق شود. اما اگر شرایط تشکیل مجلس قدرتمند را فراهم کند و فضا برای مشارکت سیاسی مردم فراهم شود، دولت هم تقویت میشود.
روحانی نباید بگذارد رادیکالها و بنیادگراهای سیاسی بازگردند. ما با او شریک سیاسی هستیم. نه فقط او، هر اصولگرایی هم نگران به قدرت رسیدن تندروها باشد ما با آنها هم شریک هستیم. تاثیر احمدینژاد فقط در اصلاحطلبان نبود. او به اصولگرایان هم ضربه زد. هر کس که شعارش در راستای حذف تندروها باشد ما با آنها وحدت میکنیم. ما نه وکالت میخواهیم نه وزارت؛ دنبال پست و مقام هم نیستیم. نگذارید کشور به تندروی بیفتد. این نگرانی جامعه از وضعیت کشور بود که باعث رای به روحانی شد. مردم بودند که خواستهشان را تحمیل کردند. باید از روحانی حمایت کنیم. او هم تکالیفی دارد در مقابل مردم و کسانی که به او رای دادهاند.
مگر میشود او رییسجمهور کشوری باشد که در آن زندانی سیاسی و روزنامهنگار داشته باشیم؟ در کشوری که با افتخار هر سال انتخابات برگزار کرده و افتخار میکند امامش در مقابل روحانیت محافظهکار یک تز کاملا مدرن ارایه کرده و قانون اساسی را میثاق ملت دانسته، چگونه است که عدهای میگویند رای مردم تزییناتی است. میگویند جمهوری اسلامی باید حکومت اسلامی شود. شما نماینده چه کسی هستید که اینگونه حرف میزنید؟ عبرت بگیرید.
وظیفه اصلی روحانی ممانعت از بازگشت تفکر متحجرانه است. جامعه ایران تحمل بازگشت آنها را ندارد. کشور ایران باید نیروها و اتباعش را از سطح جهان جمع میکرد، اما نیروهای موثر کشور راه مهاجرت در پیش گرفتند و متاسفانه امروز آواره هستند. آن شاه بود که میگفت یا حزب رستاخیز یا خروج از کشور. مگر ما میتوانیم مثل او برخورد کنیم. نگذارید فرصتهای طلایی از دست برود. اصلاحات امریکایی نمیخواهید یعنی چه؟ مگر ما امریکایی هستیم؟
بعد از ٨٨ خیلیها با سیاست و حکومت قهر کردند. این هنر نیست. هنر این است که اطمینان بدهیم صندوق رای حاکم است. امام گفتند میزان رای ملت است. شما میخواهید بگویید این شوخی است؟
یک حرف را آگراندیسمان میکنید و حکم میدهید اصلاحطلبان امریکاییاند و دینستیز هستند. اصلاحطلبان از ابتدای انقلاب پای کار بودند. ما که با حذف موافق نبودیم. ما با همه تندروها هم گفتوگو میکنیم. وقتی با دنیا گفتوگو میکنیم چرا در داخل این کار را نکنیم؟
٢٤ ساعت بعد از انتخابات مردم شادی کردند و یک شیشه شکسته نشد، یک شعار خلاف قانون داده نشد. از این رفتار باید استقبال کنیم. این سرمایه اجتماعی است. شکاف دولت و ملت بعد از انتخابات ٩٢ به کمترین حد خود رسید. مردم بالاخره پای صندوق آمدند اگر دنبال این باشید که ثابت کنید دولت روحانی بیعرضه و خائن است و رای مردم به خطا رفته نفعش به کسی خواهد رسید؟ بحران ناکارآمدی میتواند پاشنهآشیل دولت باشد و نباید هم منتظر حل شدن سیاست خارجی باشد. روحانی با زیرکی حقوق شهروندی را مطرح کرد اما باید آن را اجرا کند. علاوه بر امید باید کارهایی کند که مردم چشمانداز روشنی داشته باشند.
آسیب شکاف دولت و ملت مردم را متضرر میکند. نگذاریم امید مردم به صندوق کم شود. آرامش و امنیت کشور ما را قدردان نیروهای نظامی و امنیتی میکند اما دلیل نمیشود آنها در اقتصاد و سیاست دخالت کنند. اقتصاد عرصه حضور نظامیها نیست. نه ما و نه دانشجویان دنبال انقلاب و انحلالطلبی نیستیم. دانشجوها گروهی هستند که به زیست مشترک در دانشگاه میپردازند. محیط دانشگاه کارگاه سیاسی است اما قرار نیست دانشجوها دنبال انقلاب و براندازی باشند. این در مخیله دانشجویان نیست. همه جنبشهای اجتماعی ایران به انقلاب وفادارند. حق ندارید آنها را وابسته به خارج بدانید.
آقای روحانی به عنوان رییسجمهور باید به جز سیاست داخلی و خارجی و بحران اقتصادی به شعارهایش هم وفادار باشد. طبعا برایش قابل درک است که بخش عظیمی از بدنه اجتماعیاش متعلق به اصلاحطلبان است. رای روحانی نشان میدهد در شهرها و روستاها مردم به نسبت مساوی به او رای دادهاند. او برآیند خردجمعی جامعه است. من امیدوارم دولت او بتواند انتخابات سالم و خوبی را برای مجلس برگزار کند.
این نعمت است که در دولت روحانی در محیطهای دانشجویی نشاط به وجود آمده است. همه باید بتوانیم حرفمان را بزنیم. شایسته این انقلاب عظیم و عزیز نیست که کسی را حذف کنیم.
منبع: اعتماد