+0 به یه ن / بپسند
1- هدف از نقد و انتقاد، بهتر فهمیدن و دقیق فهمیدن یک موضوع است.
2- هدف از نقد و انتقاد، نزدیک کردن یک فکر و نظریه به fact است.
3- اظهار نظر با نقد متفاوت است: اولی مخاطب خاصی ندارد اما دومی برای اصلاح فکر و سخن و عمل دیگری است.
4- منتقد تا می تواند باید در متن انتقادی خود، سؤال ها و زوایای جدید طرح کند.
5-داشتن یک دیدگاه متفاوت، نقد نیست. مستندات و fact ها، مبنای نقد و انتقاد هستند.
6- نقد شفاهی از نظر مکتوب، بی اعتبار است.
7-منتقد باید دقیق با نقطه و ویرگول از متن اصلی، نقل قول کند و بعد آن را بر اساس مستندات نقادی کند.
8- نقد به صورت مناظره توسط کسانی معتبر است که هر دو طرف در رابطه با موضوع مناظره، متون تولید و چاپ کرده باشند.
9- در مسائل فکری و علمی، مبنای نقد بر واقعیات، آمار و fact ها است. جایگاه تخیلات و توهمات در مدارهای علمی نیست.
10- در جامعهای نقد اعتبار پیدا میکند که افراد متخصص در حوزه تخصصی خود نقادی کنند.
11- اگر منتقد نکتهای ر ا از متن مکتوب متوجه نمی شود، ابتدا سؤال میکند و بعد نقد میکند.
12- پیش ذهنیت از نویسنده یک متن، نقد و انتقاد را مخدوش و بیاعتبارمیکند.
13- به میزانی که انتقادات کلی باشند از اعتبار آنها کاسته میشود. مبنای کار علمی و انتقادی در پرداختن به جزئیات است.
14- بالاترین سطح اعتبار یک فرد علمی و فکری، نوشتههای اوست. سخنرانی و ارائه شفاهی مطالب پایینترین سطح است.
15- منتقد بر نویسنده متن، القاب نمی گذارد.
16- کسی که در یک موضوع تخصص نداشته و متون تولید و چاپ نکرده، به لحاظ علمی نمیتواند انتقاد کند.
17- منتقد، متن و سخن و فکر فرد را نقد میکند و نه شخص او را.
18- کسی که نقد علمی می شود، وظیفه مدنی داردکه به انتقادات پاسخ دهد.
19- نقدی که به آمار و مستندات تجربی و تاریخی اتکاء داشته باشد، معتبرتر است.
20- منتقد در بیان و لحن، شخصی احساسی و عصبانی نیست. ادب و صدا قت او مقدم بر انتقاداتش است.
21- منتقد و انتقاد شونده هر دو باید در یک موضوع تخصص داشته باشند و متون تولید و چاپ کرده باشند.
22- نقاد از این عبارات، فراوان استفاده میکند: حدس میزنم. تصور میکنم. به نظرم می آید. شواهد اینگونه نشان میدهد. آمار چنین تصدیق میکند.
23- نقد فکری و علمی باید مکتوب و علنی باشد اما نقد از رفتار حتماً باید به صورت خصوصی به افراد منتقل شود.
24- محل تحصیل، اساتید و متون علمی منتقد بر کیفیت نقد او بسیار تأثیرگذار است.
25- اندیشه ها سطح اعتبار دارند و به تدریج اصلاح می شوند. می توان با استدلال، مستندات و آمار، اندیشه ها را تکامل بخشید.
26- منتقد باید مراقب باشد تا آنچه که خودش دوست دارد بگوید را به حساب متن دیگری نگذارد و متن او را تحریف نکند.
27- استفاده از کمیت ها، دقّت و اعتبار نقد را افزایش می دهد.
28- علمی ترین متن و علمی ترین نقد آن است که نویسنده، تعاریف خود را از مفاهیم از یک طرف و مفروضات و استوانه های فکری را از طرف دیگر به طور دقیق مکتوب کند.
29- در نقادی و مناظره، مبنای استدلال پژوهش های علمی است.
30- استاندارد گذاری برای نقد و مناظره، مسئولیت دانشگاه ها، متخصصین و انجمن های علمی است.
* استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
آچار سؤزلر :
هارای نیوز,
30 ویژگی انتقاد کردن,
دکتر محمودسریع القلم,
انتقاد کردن و مناظره,
30 ویژگی انتقاد کردن / مناظره کردن
به میزانی که انتقادات کلی باشند از اعتبار آنها کاسته میشود. مبنای کار علمی و انتقادی در پرداختن به جزئیات است.
به میزانی که انتقادات کلی باشند از اعتبار آنها کاسته میشود. مبنای کار علمی و انتقادی در پرداختن به جزئیات است.
*دکتر محمود سریع القلم
1- هدف از نقد و انتقاد، بهتر فهمیدن و دقیق فهمیدن یک موضوع است.
2- هدف از نقد و انتقاد، نزدیک کردن یک فکر و نظریه به fact است.
3- اظهار نظر با نقد متفاوت است: اولی مخاطب خاصی ندارد اما دومی برای اصلاح فکر و سخن و عمل دیگری است.
4- منتقد تا می تواند باید در متن انتقادی خود، سؤال ها و زوایای جدید طرح کند.
5-داشتن یک دیدگاه متفاوت، نقد نیست. مستندات و fact ها، مبنای نقد و انتقاد هستند.
6- نقد شفاهی از نظر مکتوب، بی اعتبار است.
7-منتقد باید دقیق با نقطه و ویرگول از متن اصلی، نقل قول کند و بعد آن را بر اساس مستندات نقادی کند.
8- نقد به صورت مناظره توسط کسانی معتبر است که هر دو طرف در رابطه با موضوع مناظره، متون تولید و چاپ کرده باشند.
9- در مسائل فکری و علمی، مبنای نقد بر واقعیات، آمار و fact ها است. جایگاه تخیلات و توهمات در مدارهای علمی نیست.
10- در جامعهای نقد اعتبار پیدا میکند که افراد متخصص در حوزه تخصصی خود نقادی کنند.
11- اگر منتقد نکتهای ر ا از متن مکتوب متوجه نمی شود، ابتدا سؤال میکند و بعد نقد میکند.
12- پیش ذهنیت از نویسنده یک متن، نقد و انتقاد را مخدوش و بیاعتبارمیکند.
13- به میزانی که انتقادات کلی باشند از اعتبار آنها کاسته میشود. مبنای کار علمی و انتقادی در پرداختن به جزئیات است.
14- بالاترین سطح اعتبار یک فرد علمی و فکری، نوشتههای اوست. سخنرانی و ارائه شفاهی مطالب پایینترین سطح است.
15- منتقد بر نویسنده متن، القاب نمی گذارد.
16- کسی که در یک موضوع تخصص نداشته و متون تولید و چاپ نکرده، به لحاظ علمی نمیتواند انتقاد کند.
17- منتقد، متن و سخن و فکر فرد را نقد میکند و نه شخص او را.
18- کسی که نقد علمی می شود، وظیفه مدنی داردکه به انتقادات پاسخ دهد.
19- نقدی که به آمار و مستندات تجربی و تاریخی اتکاء داشته باشد، معتبرتر است.
20- منتقد در بیان و لحن، شخصی احساسی و عصبانی نیست. ادب و صدا قت او مقدم بر انتقاداتش است.
21- منتقد و انتقاد شونده هر دو باید در یک موضوع تخصص داشته باشند و متون تولید و چاپ کرده باشند.
22- نقاد از این عبارات، فراوان استفاده میکند: حدس میزنم. تصور میکنم. به نظرم می آید. شواهد اینگونه نشان میدهد. آمار چنین تصدیق میکند.
23- نقد فکری و علمی باید مکتوب و علنی باشد اما نقد از رفتار حتماً باید به صورت خصوصی به افراد منتقل شود.
24- محل تحصیل، اساتید و متون علمی منتقد بر کیفیت نقد او بسیار تأثیرگذار است.
25- اندیشه ها سطح اعتبار دارند و به تدریج اصلاح می شوند. می توان با استدلال، مستندات و آمار، اندیشه ها را تکامل بخشید.
26- منتقد باید مراقب باشد تا آنچه که خودش دوست دارد بگوید را به حساب متن دیگری نگذارد و متن او را تحریف نکند.
27- استفاده از کمیت ها، دقّت و اعتبار نقد را افزایش می دهد.
28- علمی ترین متن و علمی ترین نقد آن است که نویسنده، تعاریف خود را از مفاهیم از یک طرف و مفروضات و استوانه های فکری را از طرف دیگر به طور دقیق مکتوب کند.
29- در نقادی و مناظره، مبنای استدلال پژوهش های علمی است.
30- استاندارد گذاری برای نقد و مناظره، مسئولیت دانشگاه ها، متخصصین و انجمن های علمی است.
* استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی