دردهای زنجیره ای / نگاهی اجمالی به درمانگاه تامین اجتماعی مرند
هارای نیوز - موسی احمدی مرند: درمانگاه همچنان که از نامش پیداست بایستی خانه درمان باشد و آرامش.اما تامین اجتماعی که گاه بر مسندش نادوست می نشیند گاه دوست و این دوست چرا نمی تواند توجه ویژه ای به درمان و سلامتی بکند و مشکلات و موانع را از سر راه بردارد خود حکایتی است.
بگذریم آنفولانزا که از هر نوعش در بازار طبابت به وفور می توان یافت اعم از چینی، افغانی، داعشی، گریبانگیر این بچه های بی گناه می گردد. ما نیز مثل هزاران شب زنده دار شبی را با تب و لرز شدید و سرفه های خشک و پی در پی فرزند به سحر رساندیم. ساعت حوالی 10می باشد. شماره همه پزشکان تمام شده و از ازدحام جمعیت و های و هوی و جیغ و داد غوغایی برپاست. به ناچار سر به خواهش و تمنا می گذارم و به کارمند ساده و پزشکیار درجه دکتری داده و با عبارت بچه ام بد حاله و اورژانسیه تقاضای شماره می کنم کارمندان به وجد آمده می گویند اگر دکتر خودش قبول کند ما حرفی نداریم و بعدا برایت شماره صادر می کنیم.
برای تایید داخل مطب می شوم انسانی صبور اما رنجور می گوید اشکالی ندارد ولی باید تا آخر صبر کنی طاقت این همه نوبت و در صف ایستادن را ندارم و من دو دلم که بمانم یا بروم. شماره صد و یک یعنی نهایت ساعت ۲ آخر وقت اداری.
بچه های قد و نیم قد و رنگ و رو پریده با کیک و بیسکویتی در دست که به جای صبحانه است در جلو مطب صف کشیده اند.
به پیش رئیس درمانگاه می روم جوانی خسته ولی با حوصله با خنده ای بر لب. مرا با آغوش گرم پذیرا می شود قدری آرام می گیرم و گله مندی از وضع درمان و خدمات دهی.
دکتر شمرده شمرده حرف می زند آقا با جناب فرماندار و نماینده شهر صحبت کرده ایم و قولهای مساعدی مبنی بر ساخت و تجهیز بیمارستان تامین اجتماعی داده اند که این وضع بهبود پیدا می کند.
من تقریبا راضی شده ام که دوباره سوال می کنم آقا دکترهای شما جنسشان مگر از فولاد است که روزی صد مریض ببینند؟! خنده تلخی می زند و می گوید چرا کارمندان را نمی گویی که صبورانه این مشقت را تحمل می کنند.
از مسئولین ذیربط انتظار می رود توجهات ویژه ای به وضع درمان و بهداشت و سلامت روانی انسانی بکنند که ساعتها عمر گرانبهای خود را در صف های عریض و طویل می گذرانند.
بازرسی که سرزده به ادارات سر می زند وضعیت اداره و ارباب رجوع را از نزدیک نظاره می کند انتظار می رود گوشه چشمی به درمانگاه تامین اجتماعی بیاندازد و امنیت روانی این انسانهای کم توقع را در نظر بگیرد.
آیا دکتری که روزی صد مریض ببیند خسته نمی شود و آیا طبابت صحیح و دقیق انجام می گیرد و دهها آیای دیگر……