دکتر مهران تبریزی: دروغ می گویند برای احیا دریاچه اورمیه کاری صورت نگرفته است |
زخم خشک شدن دریاچه اورمیه به حدی بزرگ و دردناک است که آقایان فعلا مرهمی یافت نکرده اند. واقعا مردم می پرسند ماحصل اینهمه جلسات، نشستها، همایش ها، مطالعات، دید و بازدیدهای کارشناسان داخلی و خارجی با هزینه کردن آنهمه اعتبارات به کجا انجامید؟ پروژه احیاء دریاچه اورمیه فقط در حد شعار باقی مانده است. دروغ می گویند هیچ کاری صورت نگرفته است. |
شما بعنوان یک روزنامه نگار همیشه دغدغه توسعه استان داشته اید بنظر شما این توسعه چه زمانی میسر می شود.؟ توسعه استانی در مفهوم اعم و اخص، ساز و کارهای خاص خود را دارد .فکر می کنم نخست می بایست در نگاههایمان تغییر ایجاد کنیم.نگاه امنیتی به شهر و استان همه تلاشها را بر باد می دهد.نگاه امنیتی همگان را می ترساند حتی مرکز نشینان را .حتی سرمایه گذاران را. بنظرم تنها راه برون رفت از این وضعیت ایستایی، پایان دادن به دعواهای سیاسی و جناحی است همدلی مسئولین و نمایندگان می تواند پتانسیلهای موجود را به فعلیت برساند. باید یاد بگیریم در مقوله توسعه استانی علی رغم داشتن نگرشهای سیاسی و جناحی، بتوانیم بر سر یک میز بنشینیم و برای پیشرفت و آبادانی استانمان تلاش کنیم. باید شرایطی بوجود آید تا به قهر دلسوزان و کاربلدان که در گوشه خانه هایشان بنا به دلایلی نشسته اند آشتی ایجاد شود.باید قبول کنیم فرصت سوزیهای بیشماری داشته ایم.این استان با داشتن پتانسیلها و جاذبه های خاص گردشگری و وجود مرزهای مشترک بین سه کشور همسایه که استانمان را با دیگر استانها متمایز می نماید کار در خور توجهی صورت نگرفته است.همه حرف می زنند.شعار می دهند. آن می رود و این دیگری می آید اتفاق جدیدی رخ نمی دهد.از دوران اصلاحات تاکنون اینهمه استاندار آمده از غریبانی گرفته تا سعادت ولی تغییر خاصی مشاهده نمی شود.هرچند هر کدام برای خودشان کتاب قطوری از فعالیتها نوشته اند ولی مردم آثار رشد و توسعه را لمس نمی کنند.با احداث چند پل و زیر گذر، استان توسعه نمی یابد. ما در بحث توسعه استانی هنوز اندر خم یک کوچه ایم. در دوره دولت احمدی نژاد روند توسعه در این استان را چگونه ارزیابی می کنید؟ ببینید شخص احمدی نژاد یک فرد پوپولیستی است . و با شعار "ما می توانیم" و" پول نفت بر سر سفره های مردم" و ... ابا آ ن همه حواشی و حوادثی روی کار آمد و دولت خود را یک دولت مهرورز و عدالت محور عنوان کرد. ولی در طول آن 8 سال بیشترین جفا را در حق مردم انجام داد.بزرگترین اهانت ها و تخریب ها را با بگم بگم هایش، در حق بسیاری از شخصیت های برجسته کشورمان انجام داد و در طول تاریخ بی سابقه ترین دزدی ها و اختلاسهای کلان توسط نزدیکان و منتسبین دولت خود صورت گرفت. پولدار ترین دولت ایران از نظر درآمد نفتی در طی یکصد سال اخیر بوده است ولی در عمل بدهکارترین دولتهای ایران شد. اقتصاد در حال رشد کشور را به ورشکستگی سوق داد.روابط خارجی با دیگر کشورها را تیره کرد. وضعیت اقتصادی مردم را به نازل ترین آن کشاند.ارزش پول ملی را برباد داد.هویت ایرانی را تحقیر کرد. در بسیار ی موارد ناشایستگان بر صندلیهای قدرت تکیه کردند و شایستکان به حاشیه رانده شدند. بنام عدالت بیت المال را خالی کردند.بنام مهرورزی بی قانونی را رواج دادند.هر آنچه که می خواستند کردند. سفره های مردم را نه تنها رنگی نکردند بلکه به پائین ترین سطح رساندند.آمارها و گزارشات کذائی، ندانم کاریها و ریخت و پاشها دیگر حدی نداشت. وضعیت استانمان نیز از این قاعده مستثنی نبود.به بهانه توسعه هر روز طرحهایی را کلنگ زنی کردند و در دو دوره دولت گذشته اکثر طرحها ناتمام و یا مسکوت نگه داشته شد.نیروهای کارآمد و توانمند هر کدام به روستاها و بخش ها ی استانمان فراری دادند.و آنها نیز هر آنچه می خواستند در این استان کردند.در عرصه مطبوعات نیز تیشه به ریشه اصحاب قلم زدند و در این عرصه رانت خواری و دلال بازی هر روز شکل تازه ای بخود می گرفت.بهرحال آنچه که در این آشفته بازار گم شد عنوان " توسعه "بود. افزایش نرخ بیکاری _ تعطیلی شهرک های صنعتی ، زمین گیر شدن اکثر کارخانجات تولیدی صنعتی و کشاورزی و دارا بودن رتبه آخری آموزش و پرورش و ... دست پخت آقایان در این استان بوده است. نویدآذربایجان در دهه 80 با تیتر بزرگی موضوع خشک شدن دریاچه اورمیه را مطرح کرد. و تاکنون نیز یادداشتها و مقالات زیادی در این خصوص به چاپ رسانده اید بهرحال کار پروژه احیاء دریاچه به کجا انجامید؟ زخم خشک شدن دریاچه اورمیه به حدی بزرگ و دردناک است که آقایان فعلا مرهمی یافت نکرده اند. واقعا مردم می پرسند ماحصل اینهمه جلسات، نشستها، همایش ها، مطالعات، دید و بازدیدهای کارشناسان داخلی و خارجی با هزینه کردن آنهمه اعتبارات به کجا انجامید؟ پروژه احیاء دریاچه اورمیه فقط در حد شعار باقی مانده است. دروغ می گویند هیچ کاری صورت نگرفته است. بدبین نیستم ولی بعید می دانم در این مدت باقی مانده از عمر دولت دکتر روحانی بتوانند کار شایسته ای انجام دهند. در طول 15 سال دریاچه را خشکاندند و جالب اینکه در سوگ آن مرثیه هم می خوانند.نقل می کنند که چندی پیش قرار شد به طرفداری از احیا دریاچه در محوطه خود دریاچه از طرف مسئولین راهپیمایی صورت گیرد که یکی از این مسئولین ، رئیس فلان سازمان بوده است.به ایشان گفتند آقاجان شما چرا؟ مگر نمی دانید در سایه اهمال کاری و کوتاهی فلان سازمان در اطراف دریاچه اورمیه 80.000 چاه غیر قانونی حفاری شده است.؟ چه سدهایی که احداث نشده است؟ همه اینها در خشک شدن دریاچه دخیل بوده است. ضد و نقیض گویی آقایان پایانی ندارد.روزی می گویند از رود ارس آب می آوریم .روز بعد می گویند ابرها را بارور می کنیم و اخیرا نیز مطالعات انتقال آب از خزر را مطرح می کنند. یا طرخ نکاشت زمینهای کشاورزی اطراف دریاچه را.همه اینها جز اتلاف وقت و هزینه کردن اعتبارات و بازی کردن با احساسات مردم و حتی ناامید کردن مردم سودی در بر نداشته است.زمانی که اینها قادر نیستند آب رود خانه ها را به دریاچه هدایت کنند و یا نمی توانند آب ارس را منتقل کنند چگونه خواهند توانست آب خزر را منتقل کنند. فکر می کنم دیگر سخن گفتن آقایان از احیا دریاچه اورمیه و مرثیه خوانی آنها بیشتر به جوک شباهت دارد تا به واقعیت.مردم باید بپذیرند که کاری صورت نگرفته است.ناقوس مرگ خشکی دریاچه بر فراز آن همواره طنین انداز هست و اگر این بی توجهی ها ادامه یابد دریاچه اورمیه بگفته متخصصین تا دوسال آینده کاملا حشک خواهد شد.و حیات میلیونها انسان در این استان و استانهای دیکر با خطر جدی مواجه خواهد شد و این استان به کویری دیگر مبدل خواهد شد. رویکرد نوید آذربایجان در مواجه با دولتهای خاتمی ، احمدی نژاد و روحانی چگونه بوده است. و این رویکردها با چه چالش هایی روبرو بوده است. طبیعتا هر نشریه ای بعنوان یک رسانه، خط و مشی خاص خود را دارد و نوید آذربایجان نیز در طول 18 سال گذشته از این قاعده مستثنی نبود. همواره تلاشمان این بوده است که بعنوان یک رسانه مستقل، قدرت را نقد کنیم. نقاط ضعف ها بیان کنیم و از قوتها حمایت. تلاش کردیم تریبون هیچ شخص، مقام و جناحی نباشیم. به خاتمی رای دادیم و در آن زمان نیز بیشترین انتقادها را در عرصه فرهنگ متوجه ایشان کردیم.همواره مخالف و منتقد سیاستهای احمدی نژاد در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روابط خارجی بودیم و آرشیو نشریه موید این ادعاهاست . به دکتر روحانی نیز رای دادیم و از برنامه های ایشان در جهت برون رفت کشور از بحرانهای بوجود آمده حمایت می کنیم. و این حمایتها تا جائی خواهد بود که منافع عمومی مردم در نظر گرفته شود و همواره معتقدیم که می بایست در هر شرایطی عملکرد دولتمردان فارغ از نگاههای جناحی و همچنین قدرت به بوته نقد کشانده شود. خب با این اوصاف از آنجائیکه هنوز در جامعه ما نقد قدرت نهادینه نشده رسانه ها طبیعتا با چالش های فراوانی مواجه هستند.در خیلی جاها می بینیم که نقدها بر مذاق برخی ها خوش نمی آید.و بعضعا با واکنش هائی نیز همراه می شود. معتقدم کار مطبوعات در جامعه ما به مانند راه رفتن بر روی یک ریسمان است که احتمال سقوط به هر دو طرف وجود دارد. خصوصا نشریات مستقلی که از جیب دولت نیز ارتزاق نمی کنند این مهم صد چندان می شود. آیا قصد ندارید نوید آذربایجان را تبدیل به " روزنامه " کنید؟ معتقدم در عصر کنونی که عصر انفجار اطلاعات است با وجود گسترش بسیاری از شبکه های اجتماعی ، حتی انتشار نشریات بطور یومیه نیز پاسخگوی نیازهای به موقع مردم نیست. ولی بهرحال این خلا زمانی هر قدر کم شود به همان میزان ارتباط بین نشریه با بخشهای جامعه بیشتر می شود.بنده یادم هست در دوران آقای خاتمی یک بار با ترتیب انتشار هفتگی نویدآذربایجان به دو شماره در هفته موافقت شد ولی با " روزنامه " شدن نویدآذربایجان موافقت نکردند.با روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد نویدآذربایجان توقیف شد که پس از کیش و قوسها ی فراوان قضائی، تبرئه شدیم و در نهایت نویدآذربایجان به عرصه مطبوعات بازگشت. در اردبیهشت ماه سال جاری نیز مجددا در خواست تغییر ترتیب انتشار دادیم تا با ساماندهی و سازماندهی نیروهای انسانی بصورت یومیه منتشر نمائیم که بنا به دلایل نگفته شده ،وزارت ارشاد دولت دکتر روحانی با درخواست ما موافقت نکرد. من شخصا بر این باورم که هنوز تفکرات بسته و مسموم در محافل تاثیر گذار برجای مانده است.هنوز ترس و نگرانی در تصمیم بگیران و مرکز نشینان در عرصه فرهنگی وجود دارد. در طول دوره ها ،نگاههای مرکز نشینان به مقوله فرهنگ با هم چندان فرقی نکرده است. حال چه در دولت خاتمی باشد یا در دولت کنونی. |
منبع خبر : نویدآذربایجان |
+0 به یه ن / بپسند
آچار سؤزلر :
دروغ دریاچه ارومیه,
�