+0 به یه ن / بپسند
«به وزیر ارشاد تذکر می دهم که آقای وزیر ارشاد! به معاونت موسیقی تان تذکر بدهید که موسیقی در اسلام حرام است. شما نمی توانید موارد شبهه را تشخیص بدهید. تمسک به موارد شبهه موجب می شود آهسته آهسته مرزها را زیر پا بگذارید و به عنوان مشتبه در حرام بیفتید. تک خوانی زن بدون تردید حرام است. همه مراجع هم مخالف هستند، حتی همخوانی هایی که در بینش تک خوانی زن باشد هم حرام است. ترویج موسیقی اصولاً حرام است. »
همچنین این جملات: «متأسفانه می بینیم وزیر ارشاد هر روز یک سری جشن ها برگزار می کند و هزینه هایی را بر بیت المال تحمیل می کند. آقای وزیر ارشاد! بدانید با این کارها محبوبیت خودتان را در پیش متدینین و مراجع معظم از دست خواهید داد. آقای وزیر! مراقب باشید، رانت پدرتان را از بین نبرید. اگر از رانت پدرتان به وزارت رسیده اید مراقب باشید به وظیفه خودتان عمل کنید و اگر به وظیفه تان عمل نکردید منتظر حمایت نباشید بلکه منتظر مخالفت باشید و بدانید با راهی که پیش گرفته اید فردا پس فردا اگر مراجع علیه شما چیزی بگویند در آینده هم نمی توانید زندگی درستی داشته باشید. من مدت هاست سکوت کرده ام...»
این عبارات تازه ترین سخنان آیت الله شیخ محمد یزدی است که به بهانه انتشاریک آلبوم موسیقی و به رغم توضیحات رسمی درباره آن، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را آماج اتهام و تحقیر و اهانت قرار داده است. ایشان در جایگاه افتا هم نشسته و گفته اند: «به معاونت موسیقی تان تذکر بدهید موسیقی در اسلام حرام است.» به عبارت دیگر فرمان صادر کرده اند «معاونت موسیقی و در واقع کل موسیقی را برچینید» چون اگر «حرام» باشد طبعا نباید و نمی تواند معاونت داشته باشد و معاون موسیقی و به تعبیر درست ترِ اداری آن رییس دفتر موسیقی در معاونت هنری - که فردی مسلمان و مقید است - نمی تواند متکفل امر حرام باشد. به بهانه این اظهارات و بی آن که قصد ورود به حد و مرز شرعی در میان باشد چند نکته قابل یادآوری است:
1. تنها وزارت ارشاد دفتر موسیقی ندارد. صدا و سیما نیز مرکز موسیقی و سرود و نیز رادیو پیام و «رادیو آوا» دارد و ازشبکه های مختلف دیگر هم موسیقی پخش می کند. گروه کُر هم دارد که زنان و مردان در آن همخوانی می کنند و سرود جمهوری اسلامی ایران نیز با همخوانی شکل گرفته است. ارکستر سمفونی هم دارد. حوزه هنری هم واحد موسیقی دارد و ارتش نیز آموزش می دهد. برخی شبکه های تلویزیونی نیز به صورت تخصصی برنامه موسیقی دارند. چرا به رییس سازمان صدا و سیما تذکر نمی دهند که موسیقی را قطع کند؟ اگر تذکر دهند البته دو حالت دارد: یا با پاسخ واعتنایی از جانب آقای سرافراز رو به رو نمی شوند و آیا در آن صورت به او هم خواهند گفت به خاطر رانت پدرتان و برادر شهیدتان رییس صدا و سیما شده اید یا در این مورد این ادعا را تکرار نمی کنند؟ اگرهم رییس سازمان صدا و سیما بخواهد موسیقی را تعطیل کند قضیه منحصر به یک شبکه رادیویی و یک برنامه تلویزیونی نیست. کل برنامه ها مختل می شود. چرا که رادیو و تلویزیون بدون موسیقی امکان ادامه حیات ندارد!
2. این درست است که در اردیبهشت 1358 و در آغاز جمهوری اسلامی امام خمینی در دیداری ازحرام بودن موسیقی گفتند اما اشاره ایشان دقیقا و با ذکر نشانی به موسیقی های رادیو در رژیم شاه بود. وضعیتی که سبب شده بود چهره هایی چون بنان و شجریان هم از رادیو جدا شوند. بعد تر اما هنگامی که سرود شهید مطهری ساخته شد (ای مجاهد شهیدِ مطهر، مرتضی را چون آیینه مظهر...) که در آن از موسیقی (با آهنگسازی احمد علی راغب) استفاده شده بود امام هرگز آن سخن قبل را تکرار نکرد هر چند که در همان سخنرانی نیز مراد ایشان موسیقی مبتذل بود.
برخی از بزرگان انقلاب نقل می کنند در خانه امام صدای موسیقی تلویزیون را شنیده و ابراز تعجب کرده و پاسخ شنیده اند: «این تلویزیونِ جمهوری اسلامی است. تلویزیون شاهنشاهی اخبارش هم حرام بود چه رسد به موسیقی اش.» -[نقل به مضمون]
3. در این که برخی مراجع تقلید، موسیقی را - اعم از این که مرد بخواند یا زن یا همخوانی باشد یا اساسا کسی نخواند - حرام می دانند تردیدی نیست. اما مگر برخی مراجع معظم، بهره بانکی را هم حرام نمی دانند؟ آیا بر اساس آن شبکه بانکی پرداخت سود را متوقف کرده است؟ مگر یکی از مراجع محترم استعمال دخانیات و خصوصا سیگار را حرام نمی دانند؟ آیا شرکت دخانیات جمهوری اسلامی ایران تولید سیگار را متوقف کرده است؟ آیا واردات قانونی سیگار، ممنوع شده است؟
آیا بعضا ازاعزام ورزشکاران زن به المپیک و بازی های آسیایی انتقاد نکرده اند؟ آیا بر پایه آن رویه کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش تغییر کرده یا این که رهبری مشخصا موفقیت های دختران جوان ورزشکار در عین حفظ حجاب را ستوده اند؟
یا مثلا بعضی نسبت به اشتغال زنان و اختلاط آنان در محل کار انتقاد دارند یا با قانونی ندانستن ازدواج های شرعی (مانند ازدواج تبعه افغان با زن مسلمان ایرانی) مشکل دارند یا اجبار مردان به مراجعه به محاکم برای طلاق همسران را با شرع منطبق نمی دانند. اما آیا به بانک مرکزی، وزارت صنعت و دادگستری هم بابت این موارد تذکر می دهند؟
کسانی را می شناسم که موسیقی صدا و سیما را هم گوش نمی کنند یا از خرید و فروش سهام بانک ها می پرهیزند تا به فتوای مرجع خود عمل کرده باشند. اما دولت قاعدتا و بی آن که قصد بی احترامی داشته باشد نمی تواند همه نظرهای اختلافی را اجرا کند و تنها می تواند وباید نظر فقهی امام و رهبری را معیار قرار دهد و فتوای صریح رهبری نیز پیش از این نقل شده که با آنچه آقای یزدی گفته بسیار فاصله دارد. (استفاده حلال برای اهداف عقلایی اشکال ندارد و تشخیص مصادیق موکول به نظر مکلف است. شماره 1129)
4. آقای یزدی گفته اند: «وزارت ارشاد هر روز یک سری جشن برگزار می کند و هزینه هایی بر بیت المال تحمیل می کند». اما مگر این جشن ها به مناسبت سالگرد انقلاب برگزار نمی شود و مگر مهم ترین جشن سالروز انقلاب همین جشنواره فیلم فجر و دیگر برنامه های هنری نیست که وزارت ارشاد همه ساله برگزار می کند؟ کل بودجه وزارت ارشاد 600 میلیارد تومان است که بخش قابل توجهی از آن نیز به فعالیت های قرآنی و مذهبی اختصاص دارد و اتفاقا دست وزارت ارشاد در هزینه کرد فعالیت های هنری چندان باز نیست.
در کشوری که از فقر و فقد شادی و جشن رنج می برد چی بهتر از جشن های فرهنگی و هنری و کدام گروه شایسته تر از هنرمندان؟ آنچه بر بیت المال هزینه تحمیل می کند سوء مدیریت هایی است که در دولت گذشته به اوج رسید و بودجه هایی که به برخی دستگاه ها اختصاص می یابد.
5. لحن آیت الله یزدی خطاب به وزیری با 65 سال سن و مورد وثوق رییس جمهوری و با سابقه 40 سال فعالیت و مدیریت سیاسی آن قدر تحقیرآمیز و دور از اخلاق مورد انتظار است که نیاز به نقد ندارد.
6. هر چند ترجیح می دهیم سخنان آیت الله یزدی را ازجایگاه حقوقی ایشان در جامعه مدرسین یا صفت روحانی و فارغ ازتعلقات سیاسی بدانیم اما انتشار این اظهارات در آستانه انتخابات هیات رییسه جدید مجلس خبرگان رهبری این شایبه را نیز ایجاد می کند که انتساب وزیر ارشاد به یکی از نامزدهای احتمالی ریاست این مجلس یا قصد خود آیت الله برای رقابت با ایشان، انگیزه قوی تری برای طرح این موضوع بوده باشد. کما این که خود ایشان اشاره کرده اند مدت ها سکوت کرده بودند و اهل سیاست به یاد می آورند این سکوت پس از آن آغاز شد که جدال لفظی ایشان با آیت الله هاشمی رفسنجانی بالا گرفت و آیت الله سید احمد خاتمی وساطت کرد و اگر به خاطر این سکوت منتی دارند این منت را بر سر دولت و رییس جمهوری و وزیر ارشاد نگذارند که خود می دانند دلیل دیگری داشته است.
7. برای این که ذهنیت آقای محمد یزدی نسبت به اهل موسیقی اصلاح شود و از ذهنیت سنتی که این جمع را با الفاظی چون «مطربان» می شناختند فاصله بگیرند این یادآوری خالی از لطف نیست که بزرگان موسیقی ایران به محبوب ترین شخصیت های جامعه بدل شده اند و جالب این که در تربیت فرزند نیز از بسیاری از مدعیان موفق تر بوده اند. علاقه مردم به چهره های شاخص موسیقی چنان است که اگر امروز از هر شهروند ایرانی بپرسید به سرعت نام چند شخصیت برجسته موسیقی را با احترام و نیکی برمی شمرد. چرا راه دور برویم؟همین چندی پیش صدها هزار نفر در تهران در مراسم تشییع جنازه یک خواننده جوان شرکت کردند؛ موضوعی که در کانون بحث های جامعه شناختی قرار گرفت و یک نماینده مجلس آرزو کرد چنان از این دنیا برود که چنین جمعیتی با او وداع کند.
آیا آن مرحوم به فعل حرام اشتغال داشت و انبوه جمعیت برای مرتکب فعل حرام سوگواری می کردند؟! قطعا چنین نیست. اظهار نظرهایی از این دست کار نهادهای مسوول را در توضیح و تبیین استقبال مردمی از این گونه برنامه ها نیز دشوار می کند.
8. وزیر ارشاد با جامعه هنری سر و کار دارد. همان گونه که از وزیر آموزش و پرورش انتظار توجه به خواست های فرهنگیان دور از انتظار نیست و از وزیر بهداشت تامین نظر پزشکان و پرستاران، طبیعی ترین کار وزیر ارشاد هم جلب نظر اهل هنر است و نمی توان متولی فرهنگ و هنر را به خاطر توجه به فرهنگ و هنر شماتت کرد. ضمن این که ده ها سازمان دیگر با بودجه هایی بربالغ بر چند هزار میلیارد تومان قرار است جنبه های مورد نظر آقای یزدی را تامین کنند و پیکر نحیف موسیقی با هنرمندانی به غایت نجیب و مظلوم نه عرصه را بر کسی تنگ کرده و نه فسادی با فرض فعالیت های قانون مند و با مجوز و علنی آنان مترتب است.
سلیقه ها البته متفاوت است. کم نیستند کسانی که بازی فوتبال و دنبال توپ دویدن را نیز مصداق لهو و لعب می دانند و از دریافت بالاترین دستمزدها توسط بازیکنان در شگفت اند اما فوتبال تعطیل نمی شود. موسیقی یا یک نوع خاص از موسیقی را نیز می توان دوست نداشت یا به همفکران و پاره ای مومنین توصیه کرد گوش فرا ندهند اما چشمه این هنر خشکیدنی نیست. جوشیدنی است...
عصر ایران؛ مهرداد خدیر
8 نکته به بهانه تذکر اخیر به وزیر ارشاد
آقای یزدی ! این موسیقی همان مطربی نیست ، هنر استاگر
امام خمینی در دیداری در سال 58 از حرام بودن موسیقی گفتند اشاره ایشان
دقیقا و با ذکر نشانی به موسیقی های رادیو در رژیم شاه بود. وضعیتی که سبب
شده بود چهره هایی چون بنان و شجریان هم از رادیو جدا شوند.
«به وزیر ارشاد تذکر می دهم که آقای وزیر ارشاد! به معاونت موسیقی تان تذکر بدهید که موسیقی در اسلام حرام است. شما نمی توانید موارد شبهه را تشخیص بدهید. تمسک به موارد شبهه موجب می شود آهسته آهسته مرزها را زیر پا بگذارید و به عنوان مشتبه در حرام بیفتید. تک خوانی زن بدون تردید حرام است. همه مراجع هم مخالف هستند، حتی همخوانی هایی که در بینش تک خوانی زن باشد هم حرام است. ترویج موسیقی اصولاً حرام است. »
همچنین این جملات: «متأسفانه می بینیم وزیر ارشاد هر روز یک سری جشن ها برگزار می کند و هزینه هایی را بر بیت المال تحمیل می کند. آقای وزیر ارشاد! بدانید با این کارها محبوبیت خودتان را در پیش متدینین و مراجع معظم از دست خواهید داد. آقای وزیر! مراقب باشید، رانت پدرتان را از بین نبرید. اگر از رانت پدرتان به وزارت رسیده اید مراقب باشید به وظیفه خودتان عمل کنید و اگر به وظیفه تان عمل نکردید منتظر حمایت نباشید بلکه منتظر مخالفت باشید و بدانید با راهی که پیش گرفته اید فردا پس فردا اگر مراجع علیه شما چیزی بگویند در آینده هم نمی توانید زندگی درستی داشته باشید. من مدت هاست سکوت کرده ام...»
این عبارات تازه ترین سخنان آیت الله شیخ محمد یزدی است که به بهانه انتشاریک آلبوم موسیقی و به رغم توضیحات رسمی درباره آن، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را آماج اتهام و تحقیر و اهانت قرار داده است. ایشان در جایگاه افتا هم نشسته و گفته اند: «به معاونت موسیقی تان تذکر بدهید موسیقی در اسلام حرام است.» به عبارت دیگر فرمان صادر کرده اند «معاونت موسیقی و در واقع کل موسیقی را برچینید» چون اگر «حرام» باشد طبعا نباید و نمی تواند معاونت داشته باشد و معاون موسیقی و به تعبیر درست ترِ اداری آن رییس دفتر موسیقی در معاونت هنری - که فردی مسلمان و مقید است - نمی تواند متکفل امر حرام باشد. به بهانه این اظهارات و بی آن که قصد ورود به حد و مرز شرعی در میان باشد چند نکته قابل یادآوری است:
1. تنها وزارت ارشاد دفتر موسیقی ندارد. صدا و سیما نیز مرکز موسیقی و سرود و نیز رادیو پیام و «رادیو آوا» دارد و ازشبکه های مختلف دیگر هم موسیقی پخش می کند. گروه کُر هم دارد که زنان و مردان در آن همخوانی می کنند و سرود جمهوری اسلامی ایران نیز با همخوانی شکل گرفته است. ارکستر سمفونی هم دارد. حوزه هنری هم واحد موسیقی دارد و ارتش نیز آموزش می دهد. برخی شبکه های تلویزیونی نیز به صورت تخصصی برنامه موسیقی دارند. چرا به رییس سازمان صدا و سیما تذکر نمی دهند که موسیقی را قطع کند؟ اگر تذکر دهند البته دو حالت دارد: یا با پاسخ واعتنایی از جانب آقای سرافراز رو به رو نمی شوند و آیا در آن صورت به او هم خواهند گفت به خاطر رانت پدرتان و برادر شهیدتان رییس صدا و سیما شده اید یا در این مورد این ادعا را تکرار نمی کنند؟ اگرهم رییس سازمان صدا و سیما بخواهد موسیقی را تعطیل کند قضیه منحصر به یک شبکه رادیویی و یک برنامه تلویزیونی نیست. کل برنامه ها مختل می شود. چرا که رادیو و تلویزیون بدون موسیقی امکان ادامه حیات ندارد!
2. این درست است که در اردیبهشت 1358 و در آغاز جمهوری اسلامی امام خمینی در دیداری ازحرام بودن موسیقی گفتند اما اشاره ایشان دقیقا و با ذکر نشانی به موسیقی های رادیو در رژیم شاه بود. وضعیتی که سبب شده بود چهره هایی چون بنان و شجریان هم از رادیو جدا شوند. بعد تر اما هنگامی که سرود شهید مطهری ساخته شد (ای مجاهد شهیدِ مطهر، مرتضی را چون آیینه مظهر...) که در آن از موسیقی (با آهنگسازی احمد علی راغب) استفاده شده بود امام هرگز آن سخن قبل را تکرار نکرد هر چند که در همان سخنرانی نیز مراد ایشان موسیقی مبتذل بود.
برخی از بزرگان انقلاب نقل می کنند در خانه امام صدای موسیقی تلویزیون را شنیده و ابراز تعجب کرده و پاسخ شنیده اند: «این تلویزیونِ جمهوری اسلامی است. تلویزیون شاهنشاهی اخبارش هم حرام بود چه رسد به موسیقی اش.» -[نقل به مضمون]
3. در این که برخی مراجع تقلید، موسیقی را - اعم از این که مرد بخواند یا زن یا همخوانی باشد یا اساسا کسی نخواند - حرام می دانند تردیدی نیست. اما مگر برخی مراجع معظم، بهره بانکی را هم حرام نمی دانند؟ آیا بر اساس آن شبکه بانکی پرداخت سود را متوقف کرده است؟ مگر یکی از مراجع محترم استعمال دخانیات و خصوصا سیگار را حرام نمی دانند؟ آیا شرکت دخانیات جمهوری اسلامی ایران تولید سیگار را متوقف کرده است؟ آیا واردات قانونی سیگار، ممنوع شده است؟
آیا بعضا ازاعزام ورزشکاران زن به المپیک و بازی های آسیایی انتقاد نکرده اند؟ آیا بر پایه آن رویه کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش تغییر کرده یا این که رهبری مشخصا موفقیت های دختران جوان ورزشکار در عین حفظ حجاب را ستوده اند؟
یا مثلا بعضی نسبت به اشتغال زنان و اختلاط آنان در محل کار انتقاد دارند یا با قانونی ندانستن ازدواج های شرعی (مانند ازدواج تبعه افغان با زن مسلمان ایرانی) مشکل دارند یا اجبار مردان به مراجعه به محاکم برای طلاق همسران را با شرع منطبق نمی دانند. اما آیا به بانک مرکزی، وزارت صنعت و دادگستری هم بابت این موارد تذکر می دهند؟
کسانی را می شناسم که موسیقی صدا و سیما را هم گوش نمی کنند یا از خرید و فروش سهام بانک ها می پرهیزند تا به فتوای مرجع خود عمل کرده باشند. اما دولت قاعدتا و بی آن که قصد بی احترامی داشته باشد نمی تواند همه نظرهای اختلافی را اجرا کند و تنها می تواند وباید نظر فقهی امام و رهبری را معیار قرار دهد و فتوای صریح رهبری نیز پیش از این نقل شده که با آنچه آقای یزدی گفته بسیار فاصله دارد. (استفاده حلال برای اهداف عقلایی اشکال ندارد و تشخیص مصادیق موکول به نظر مکلف است. شماره 1129)
4. آقای یزدی گفته اند: «وزارت ارشاد هر روز یک سری جشن برگزار می کند و هزینه هایی بر بیت المال تحمیل می کند». اما مگر این جشن ها به مناسبت سالگرد انقلاب برگزار نمی شود و مگر مهم ترین جشن سالروز انقلاب همین جشنواره فیلم فجر و دیگر برنامه های هنری نیست که وزارت ارشاد همه ساله برگزار می کند؟ کل بودجه وزارت ارشاد 600 میلیارد تومان است که بخش قابل توجهی از آن نیز به فعالیت های قرآنی و مذهبی اختصاص دارد و اتفاقا دست وزارت ارشاد در هزینه کرد فعالیت های هنری چندان باز نیست.
در کشوری که از فقر و فقد شادی و جشن رنج می برد چی بهتر از جشن های فرهنگی و هنری و کدام گروه شایسته تر از هنرمندان؟ آنچه بر بیت المال هزینه تحمیل می کند سوء مدیریت هایی است که در دولت گذشته به اوج رسید و بودجه هایی که به برخی دستگاه ها اختصاص می یابد.
5. لحن آیت الله یزدی خطاب به وزیری با 65 سال سن و مورد وثوق رییس جمهوری و با سابقه 40 سال فعالیت و مدیریت سیاسی آن قدر تحقیرآمیز و دور از اخلاق مورد انتظار است که نیاز به نقد ندارد.
6. هر چند ترجیح می دهیم سخنان آیت الله یزدی را ازجایگاه حقوقی ایشان در جامعه مدرسین یا صفت روحانی و فارغ ازتعلقات سیاسی بدانیم اما انتشار این اظهارات در آستانه انتخابات هیات رییسه جدید مجلس خبرگان رهبری این شایبه را نیز ایجاد می کند که انتساب وزیر ارشاد به یکی از نامزدهای احتمالی ریاست این مجلس یا قصد خود آیت الله برای رقابت با ایشان، انگیزه قوی تری برای طرح این موضوع بوده باشد. کما این که خود ایشان اشاره کرده اند مدت ها سکوت کرده بودند و اهل سیاست به یاد می آورند این سکوت پس از آن آغاز شد که جدال لفظی ایشان با آیت الله هاشمی رفسنجانی بالا گرفت و آیت الله سید احمد خاتمی وساطت کرد و اگر به خاطر این سکوت منتی دارند این منت را بر سر دولت و رییس جمهوری و وزیر ارشاد نگذارند که خود می دانند دلیل دیگری داشته است.
7. برای این که ذهنیت آقای محمد یزدی نسبت به اهل موسیقی اصلاح شود و از ذهنیت سنتی که این جمع را با الفاظی چون «مطربان» می شناختند فاصله بگیرند این یادآوری خالی از لطف نیست که بزرگان موسیقی ایران به محبوب ترین شخصیت های جامعه بدل شده اند و جالب این که در تربیت فرزند نیز از بسیاری از مدعیان موفق تر بوده اند. علاقه مردم به چهره های شاخص موسیقی چنان است که اگر امروز از هر شهروند ایرانی بپرسید به سرعت نام چند شخصیت برجسته موسیقی را با احترام و نیکی برمی شمرد. چرا راه دور برویم؟همین چندی پیش صدها هزار نفر در تهران در مراسم تشییع جنازه یک خواننده جوان شرکت کردند؛ موضوعی که در کانون بحث های جامعه شناختی قرار گرفت و یک نماینده مجلس آرزو کرد چنان از این دنیا برود که چنین جمعیتی با او وداع کند.
آیا آن مرحوم به فعل حرام اشتغال داشت و انبوه جمعیت برای مرتکب فعل حرام سوگواری می کردند؟! قطعا چنین نیست. اظهار نظرهایی از این دست کار نهادهای مسوول را در توضیح و تبیین استقبال مردمی از این گونه برنامه ها نیز دشوار می کند.
8. وزیر ارشاد با جامعه هنری سر و کار دارد. همان گونه که از وزیر آموزش و پرورش انتظار توجه به خواست های فرهنگیان دور از انتظار نیست و از وزیر بهداشت تامین نظر پزشکان و پرستاران، طبیعی ترین کار وزیر ارشاد هم جلب نظر اهل هنر است و نمی توان متولی فرهنگ و هنر را به خاطر توجه به فرهنگ و هنر شماتت کرد. ضمن این که ده ها سازمان دیگر با بودجه هایی بربالغ بر چند هزار میلیارد تومان قرار است جنبه های مورد نظر آقای یزدی را تامین کنند و پیکر نحیف موسیقی با هنرمندانی به غایت نجیب و مظلوم نه عرصه را بر کسی تنگ کرده و نه فسادی با فرض فعالیت های قانون مند و با مجوز و علنی آنان مترتب است.
سلیقه ها البته متفاوت است. کم نیستند کسانی که بازی فوتبال و دنبال توپ دویدن را نیز مصداق لهو و لعب می دانند و از دریافت بالاترین دستمزدها توسط بازیکنان در شگفت اند اما فوتبال تعطیل نمی شود. موسیقی یا یک نوع خاص از موسیقی را نیز می توان دوست نداشت یا به همفکران و پاره ای مومنین توصیه کرد گوش فرا ندهند اما چشمه این هنر خشکیدنی نیست. جوشیدنی است...
عصر ایران؛ مهرداد خدیر