هارای نیوز

خبری - تحلیلی

دولتی پاک یا چوپانی دروغگو ؟!

+0 به یه ن / بپسند
دولتی پاک یا چوپانی دروغگو ؟!


آری! این است ماجرای دولت احمدی نژادی که خود را دولتی پاک نام نهاده بود اما بر همگان ثابت شد که چنین دولتی یک دولتی فساد گر همه جانبه و چوپانی دروغگو بوده است اما به ظن خود ، خود را پاک دیده بود در حالی که خیلی آلوده و ناپاک بوده است.
« مشک آنست که خود بوید نه آنکه عطار گوید.» مخلص کلام این که دولت احمدی نژاد
« ناپاک ترین و آلوده ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران » بوده است. 

هارای نیوز - سهند امیری : اخیرا ملت ایران و جهانیان باخبر شدند دولتی که خود را پاک ترین دولت تاریخ ایران دانسته بود تبدیل به ناپاک ترین دولت و چوپانی دروغگو شده است...!

محمد رضا رحیمی ؛ معاون اول دولت مهرورز به 5 سال زندان و پرداخت 3/850 میلیارد تومان محکوم شد. یعنی دومین مقام دولت سابق به فساد مالی محکوم شد و برای همیشه ثابت کرد که سخن « پاکترین دولت تاریخ ایران!» یک دورغی بزرگ بیش نبوده است!


البته باید گفت اگر چوپان به یک یا چند نفر از صاحبان گله ها یا به یک ده خیانت می کند آن وقت یک دولت به یک ملت ، اعتماد مردمی ( سرمایه ملی ) و نسل حال و آیندگان خیانت می کند و کاری بس نابخشودنی است که هرگز اثرات آن از جامعه پاک نخواهد شد. نباید هم فراموش کنیم که موضوع خیلی فراتر از قضیه یک چوپان دروغگو است. اما در اینجا منظور نگارنده بیان اعتماد مردم که بزرگترین سرمایه ملی است و ضربه ای که این اعتماد توسط دولت فساد گر احمدی نژاد خورده است؛ می باشد.


در کتاب دوم قدیم ابتدایی داستانی به نام « چوپان دروغ گو » وجود داشت که همه آن را خوانده یا شنیده اند. نتیجه داستان این بوده که مردم ده دیگر به حرف واقعی چوپان هم اعتماد نکرده بودند وقتی که او می گفت واقعا گرگ آمده بود. چرا که قبلا به دروغ گفته بود گرگ آمده! و نهایتا گرگ آمد و همه گوسفندان را خفه و نابود کرد ...! کسی هم به داد این چوپان دروغگو نرسید. اما حال عنوان این درس و محتوای آن را تغییر داده اند و نوشته اند: «چوپان درستکار» تا شاید به گمان این که با تغییر این داستان منفی به یک داستان مثب ، بساط دروغ از جامعه برداشته شود و یا راستگویی و درستکاری در جامعه تقویت وحاکم گردد.

این بار چوپان؛ راستگو و درستکار است اما صاحب گوسفندان آدمی نادرست و خلافکار که بر شیر گوسفندان آب می ریزد و آن را می فروشد. این کار تکرار می شود و مرد گله دار به توصیه ها و حرف های چوپان درستکار هم گوش نمی دهد و عاقبت این آبها تبدیل به یک سیلی بزرگ می شود و همه گوسفندان را با خود می برد.
در دو داستان فوق شخصیت های منفی را اگر چوپان ( اولی ) و  مالک گوسفندان ( دومی ) و هر دو را تعبیر به یک دولت ( دولت سابق ) بکنیم آن وقت خواهیم دید که چگونه اعتماد ملی و مردم نسبت به یک دولت از بین می رود... و دروغ و فساد حاکمان و دولتمردان در یک جامعه رواج پیدا می کند . این فساد تا جایی پیش می رود که مدیران ما می گفتند: دهان برای خوردن است و ... و هر مدیری که بیت المال را نخورد و غارت ننماید فورا برکنارش می کردند چرا که در دایره خلافکاران وجود یک مدیر درستکار، کار به دست شان خواهد داد! به اصطلاح آقایان مدیر در دایره خلافکاران ، همه باید همرنگ جماعت ( خلافکاران )  شوند!

نتجیه این شیوه مدیریتی که ناقض همه جانبه حقوق ملت بوده است این می شود که در جامعه ما و در سیستم مدیریتی ما دروغ و فساد مالی نهادینه می شود و ضد ارزش ها ، جایگزین ارزش ها می شود! و آخر مدیران ما در دولت سابق آنچه که از نیاکان ما به ارث رسیده بود را برباد دادند.

در گذشته پندار نیک ، گفتار نیک و کردار نیک؛ اخلاق و روش و منش خوب و پسندیده ایرانیان بوده است اما حالا چطور ؟! حالا هم دروغ ، فساد و حیله جایگزین این سه اصل مهم انسانیت در جامعه و در سیسستم اداری کشور ما شده است تا جایی که این رذایل اخلاقی به همه سرایت پیدا کرده است. دیگر اعتمادی در کار نیست و همه می ترسند چرا که « مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد.»


وقتی که احمدی نژاد می گفت : « پاک ترین دولت تاریخ این کشور این دولت است. من ادعا می کنم و خودم اثبات می کنم. کما این که همه بسیج شدند یک لکه به دولت بچسبانند، نتوانستند. حالا باید کشور را بسازیم به خدا می‌شود ساخت ما نوکر ملت هستیم نوکر وقتی خوشحال است که اربابش بالا برود، ادعایی هم در این کشور نداریم به خدا. بد است که همه مناسبات کشور را در مسائل سیاسی و انتخاباتی تجزیه و تحلیل کنیم، می خوریم زمین.» ( به نقل از اکثر رسانه های ایران )

اینجاست که می گویند وجود آزادی و آزادی بیان و رسانه از همه مهمتر است چرا که در کشوری که رسانه هایش آزاد نباشند و خبرنگارانش از آزادی عمل و مصونیت قضایی برخوردار نباشند ظلم و فساد بپا می شود و در چنین کشوری وقوع این گونه فسادها، امری طبیعی به نظر می رسد.

بنابراین باید قبل از این که مجازاتی برای رحیمی ترتیب دهیم اول باید مجازات سنگینی برای محدود کنندگان آزادی تعیین کنیم و آنها را در این سیستم مجازات کنیم چرا که با زندانی و مجازات رحیمی حتی به اعدام نمی توان سیستم اداری مملکت را از فساد افسار گسیخته نجات داد هر چند با تغییر دولت و روی کار آمدن دولت جدید فساد کمتر شده است اما ریشه آن قوی است و برای خشکاندن چنین ریشه ای یک راهکار وجود دارد و آن آزادی با همه پسوندهایش است : آزادی بیان ، آزادی قلم، آزادی اجتماعات ، آزادی احراب و تشکلها ، آزادی انتخابات و ...

پرواضح است در کشوری که اکثریت نمایندگانش با کارگردانی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق و با بازی گری محمد رضا رحیمی معاون وی اداره شود و ارزش 170 نمایندگان مجلس اصولگرا ( به استثنای چند نماینده جسور و مردمی ) به یک میلیارد و دویست میلیون تومان برسد، همچنین 210 نمایندگان پارلمانی که موقع انتصاب رحیمی به معاون اولی احمدی نژاد کف زدند واز او حمایت ویژه ای نمودند، آن وقت نمایندگان پارلمانی که می بایست ناظر بر عملکرد دولت و تخلفات دولت باشد، مجلسی که قرار بود در رأس امور باشد ، سکوت و از دولتی متخلف حمایت می کند،نتیجه کار و عملکرد چندین ساله این نمایندگان در مجلس ایران این می شود که ملتی که سرنوشت شان به چنین  نمایندگانی وابسته بوده است! به جای بهبود سرنوشت ، بدترین سرنوشت خود را تجربه کردند.

نمایندگان مجلسی که خود فساد گرند و یا عامل ایجاد فساد در کشور محسوب می شوند. یا به عبارتی دیگر مجلسی که با این رویه بر علیه ملت 77 میلیونی ایران عزیز، تصمیمات غلط و نادرست و خائنانه ای می گیرند و نمونه اش مسئله هسته ای ایران است که احمدی نژاد با حمایت جنگ طلبانه چنین مجلسی اصولگرا به این روز انداخته است. حال روحانی و ظریف هر چه قدر تلاش می کنند نمی توانند موفقیت چشمگیر و قابل قبولی بدست بیاورند. چرا که خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج. چنین مجلسی از اول می بایست ملغی می شد و انتخابات مجددا برگزار می گردید نه این که بر تداوم کار غلط این نمایندگان مجلس مهر تایید می زدند! اما در کشور ما همیشه مصلحت بر همه چیز غلبه می کند و قانون قربانی مصلحت های پوچ گرایان می شود و عاقبت ملت ایران هر روز بدبخت و بدبختر می شود!

البته نباید هم فراموش کنیم که مسبب بر روی کار آمدن چنین مجلسی، شورای نگهبان و نظارت
استصوابی اش می باشد. تا زمانی که بساط چنین شورای نگهبانی در کشور و از انتخابات آن برچیده نشود ؛ نهادینه و برگزار شدن انتخابات آزاد در کشور  محقق نخواهد شد. در نتیجه ما همیشه با چنین انتخابات و نمایندگانی سر و کار خواهیم داشت! که عامل عقب ماندگی و سبب ننگ و ذلت برای ملت و کشوری هستند که دارای تاریخ و تمدن کهن جهانی است!

وقتی که دولت توهم پرور احمدی نژاد در کنار چند تا وزارتخانه و نهاد طویل الجثه حاکمیتی با ایجاد بحران های داخلی و خارجی، افکار عمومی و مردم را منحرف می کردند، به عنوان مثال این دولت که خود عامل اصلی و بانی دو جریان در جریانات و تظاهرات خرداد 1385 و بعد از آن در جریانات انتخابات رییاست جمهوری و در سال 1388 بوده است. اگر قرار باشد کسی محاکمه شود اول باید سراغ چنین دولتی رفت بعد سراغ دیگران !
اما متاسفانه این دولت با تبرئه خود به بهانه های واهی و با زدن انگ و مارک
پانتورکیسم و فتنه ایسم به فعالان فرهنگی، سیاسی و خبرنگاران، آنها را دستگیر و روانه زندان های مخوف می کردند و با این کار غلط شان در داخل کشور، رعب و وحشت ایجاد می نمودند، آن وقت نباید انتظار کشید که دولت احمدی نژاد تبدیل به یک دولت فساد نخواهد شد ...

این اتفاقات ناگوار و وقوع فسادها و  اختلاسهای گسترده در کشور  از قبل قابل پیش بینی بود. اینها خودشان نقشه راه کج و برنامه خائنانه را از قبل کشیده بودند که با ایجاد بحران های گوناگون در کشور و به راه انداختن غوغاسالاری ، بگیر و به بندها ، زندانی کردن فعالان رسانه ای ، سیاسی و فرهنگی به این فسادهای افسار گسیخته دامن می زدند!

حال مشت نمونه خروار است و هنوز شاید همه ماه از پشت ابر بیرون نیامده باشد و شاید یک هزارمش را نشان داده و فساهدهای زیادی در پشت پرده از تهران تا شهرستانها و حتی دههیاری ها وجود داشته است. کنکاش و جستجو کردن چنین فسادهایی امری ضروری و مهم تلقی می شود. نهادهای ذیربط موظف و مکلفند حتی برای تبرئه کردن خودشان که هم باشد فسادهای مالی افسار گسیخته مدیران متهم به فساد مالی را شناسایی و عاملان اصلی را دستگیر و به شدیدترین مجازات محکوم نمایند تا ملت ایران نفسی راحت بکشند چرا که با چپاول و غارت اموال عمومی و ملت، دیکتاتورها قوی می شوند و راه رسیدن به آزادی صدبار سخت تر و پیچیده تر
می شود.

نباید غافل باشیم هنوز همه ملت ایران از فسادهایی که در گذشته اتفاق افتاده است کاملا باخبر نبوده و نیستند و جا دارد همه آنها شناسایی و برای افکار عمومی و ملت افشا شود تا تکرار آنها در آینده خیلی سخت گردد و مایه عبرت و درس آموزی برای فسادگران دیگر باشد تا از کرده خود پشیمان شوند و دیگر چنین فسادهایی در سیستم حکومتی و دولتی تکرار نگردد. اما « آرزو بر جوانان عیب نیست! »

وقتی که علیرغم افزایش بی سابقه درآمدهای حاصل از نفت، شرایط برای زندگی مردم سخت تر می شود و هیچ آثاری از بهبود امرار معاش مردم مشاهده نمی شود این یعنی وقوع فساد مالی همه جانبه در کشور. در حقیقت پول ملت و نفت متعلق به نسل های حال و آیندگان غارت می شده است. در غارت بیت المال هم دولت و هم مجلس هر دو سهیم اند و بس! و عدالت ایجاب می کند که مدیران هر دوی این نهاد را محاکمه نمود.

( براساس اعلام اوپک، طی هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، کشور از طریق صادرات نفت بیش از 578‌میلیارد‌دلار درآمد داشته است.

این یعنی در هشت سال احمدی‌نژاد درآمدهای نفتی نسبت به دوره قبل‌تر، یعنی سیدمحمد خاتمی 246‌درصد افزایش داشته است. این افزایش فوق‌العاده می‌توانست به یک فرصت تبدیل شود. در دو دوره ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی کشور جنگ‌زده ایران را تنها با 123‌میلیارد‌دلار اداره کرد و دولت میرحسین موسوی جنگ را با 103‌میلیارد‌دلار اداره کرد.

کل درآمدهای نفتی ایران از سال 1360 تا سال 1392 برابر 92/1010 ‌میلیارد‌دلار بوده که درآمد هشت سال احمدی‌نژاد از این 31 سال، بیش از 57‌درصد بوده است. یعنی 57‌درصد درآمدهای نفتی کشور در دو دولت احمدی‌نژاد تجمیع شده است.  کل درآمد‌های سه دولت قبلی روی هم برابر 59/432 ‌میلیارد‌دلار بوده، یعنی شش دولت موسوی، هاشمی و خاتمی روی هم تنها نزدیک به 75‌درصد دو دولت احمدی‌نژاد، درآمد‌های نفتی داشتند. ( روزنامه شرق )
 
اما مردم هیچ‌گاه پول حاصل از فروش این سرمایه ملی را در سفره‌های خود ندیدند. آن‌چه نصیب مردم در این دوران شد تورم لجام گسیخته، رشد منفی اقتصادی و بیکاری گسترده بود. علیرغم آن نرخ رشد اقتصادی ایران در دوره احمدی‌نژاد یعنی بین سال‌های 84 تا 91 بیشترین کاهش را تجربه کرده است.

علاوه بر آن مردم با دلار 5 هزار تومانی و نهایتا تحریم اقتصادی و گرانی و فشار اقتصادی فزاینده دست و پنجه نرم می کردند و حالا هم اثرات سوء آن شاید دهها سال طول بکشد و در جامعه خواهد ماند.

آری! این است ماجرای دولت احمدی نژادی که خود را دولتی پاک نام نهاده بود اما بر همگان ثابت شد که چنین دولتی یک دولتی فساد گر همه جانبه و چوپانی دروغگو بوده است اما به ظن خود ، خود را پاک دیده بود در حالی که خیلی آلوده و ناپاک بود. « مشک آنست که خود بوید نه آنکه عطار گوید.» سخن آخر این که دولت احمدی نژاد، « ناپاک ترین و آلوده ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران » بوده است. 



آچار سؤزلر : دولت چوپان دروغگو,