تقریبا رسانه مجازی یا مکتوبی در کشور نبود که در روزهای اخیر خبر استعفای اعضای سازمان دانشجویی از حزب اسلامی کار که توسط جمعی از مسئولین ادوار مختلف این سازمان به نمایندگی از اعضای این مجموعه جوان اصلاحطلب امضا شده بود را به نقل از سایت پویش بازتاب ندهد.
رسانههای اصولگرا باز هم جلوتر از اصلاحطلبان
فارغ از بازنشر وسیع متن این استعفانامه در رسانههای مختلف، برخی از آنها اقدام به انتشار تحلیل و گمانهزنیهایی در خصوص آینده فعالیت این افراد کردند. در این گزارش برخی از این واکنشها مرور میشوند.
اولین رسانهای که نسبت به انتشار این استعفانامه در ارگان سابق سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار در 6 بهمن 93 واکنش نشان داد خبرگزاری اصولگرای فارس بود. فارس در گزارشی با تیتر «ییلاق و قشلاق در اردوگاه اصلاحطلبان/استعفای دسته جمعی اعضای هیات موسس سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار» که به نظر میرسید با عجله هم تهیه شده باشد نوشت:«پس از داستان اخراج راستگو از حزب اسلامی کار، حالا جوانان و دانشجویان این حزب که از سه سال پیش (اردیبهشت ۹۰) در قالب سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار به فعالیت میپرداختند امروز به این نتیجه رسیدهاند که سازمان را خالی کنند.» این خبرگزاری در ادامه حدس زد که آینده فعالیت نیروهای سابق سازمان دانشجویی در حزب همبستگی برنامه ریزی شده باشد و در این خصوص نوشت: «قرار است بخش اعظمی از اعضای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار به حزب همبستگی بپویندند و این در حالی است که پیشتر نیز اعضای سابق سازمان دانشجویی به ندای ایرانیان پیوسته بودند.»
نگاه متفاوت کیهان، شهروند و آرمان
صبح روز بعد نشریات مکتوب هم وارد این ماجرا شدند. روزنامه شهروند در گزارش خود نوشت: «جمعی از مسئولان سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار در سراسر کشور با امضای استعفانامهای به نمایندگی از این تشکل سیاسی جدایی خود را از حزب اسلامی کار اعلام کردند. حزب اسلامی کار منصوب به حسین کمالی، وزیر کار دولت هاشمی است. این حزب اگرچه پیشینه قدیمی دارد اما اغلب حضور کمرنگی در عرصه فعالیتهای سیاسی داشت اما طی چندسال اخیر به واسطه فعال شدن بدنه دانشجوییاش و فعالیتهای بخش سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار، بیش از قبل بر سر زبانها افتاد. از اینرو دلیل استعفای اینبدنه دانشجویی که به نوعی همچون خونی در رگهای این حزب بودند، کمی قابل تأمل است.» این روزنامه در ادامه توضیح داد :«اگرچه، بررسی استعفانامه منتشر شده توسط مسئولان سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار، دلیل روشن و واضحی از علت این جدایی ارایه نمیکند، اما میتوان در آن رگههایی از اختلافات تشکیلاتی را دید چراکه در پی انتشار این استعفانامه علی حسینی، سخنگوی حزب اسلامی کار دلیل این استعفا را، نه پارهای مسائل بلکه شرکت نکردن استعفادهندگان در جلسات حزب اسلامی کار عنوان کرد» روزنامه اصلاحطلب شهروند در پایان گزارش خود هم به سه مقصد احتمالی برای فعالیتهای آتی اعضای سازمان دانشجویی اشاره کرد و از بنیاد امید ایرانیان، ندای ایرانیان و حزب همبستگی را به عنوان گزینههای احتمالی مطرح کرد.
روزنامه کیهان که از دیرباز در کنار یالثارات و دیگر رسانههای نزدیک به انصار حزبالله در زمره مخالفین جدی مواضع و عملکرد سازمان دانشجویی بود و با انتشار مطالب مختلف در مقاطع زمانی گوناگون این مخالفت را نشان داده بود هم بیتفاوت از کنار این استعفا نگذشت. کیهان نوشت «جمعی از مسئولین استانی شاخه دانشجویی حزب کار با امضای استعفانامهای، جدایی خود از این حزب را اعلام نمودند. این در حالی است که به نظر میرسد تشدید اختلافات درونی حزب و ایضا انتقال بخش کثیری از نیروهای سازمان به حزب جدیدالتاسیس ندا (نسل دوم اصلاحطلبان) از عوامل مهم در انحلال قریبالوقوع بزرگترین شاخه دانشجویی اصلاحات باشد.» خبرنویس کیهان که گویی فرصت سرهم کردن اتهام جدیدی علیه این مجموعه پیدا نکرده بود، به شکل جالبی مخاطبش را به گزارشی تفصیلی که پیشتر علیه این مجموعه منتشر کرده بود ارجاع داد و نوشت:«پیش از این نیز روزنامه کیهان در گزارشی مفصل تحت عنوان "NGO دانشجویی فتنه کجاست؟!" به افشای مسائل پشت پرده این سازمان دانشجویی پرداخته و پرده از انگیزههای فتنهانگیزانه آن برداشته بود.»
روزنامه آرمان هم که نحوه مخالفتش با حزب ندای ایرانیان دیگر خود به سوژهای تبدیل شده نیز از این رهگذر سعی کرد تا بر خط خبری پیشین خود تاکید کند و فارغ از مساله اصلی این استعفا، موردی را بهانه کند تا به این حزب جدید اصلاحطلب انتقاد کند. این روزنامه نوشت: «در روزهای سرد زمستان 89 جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد که به تداوم اصلاحات در چارچوب قانون و حفظ مصالح ملی معتقد بودند گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند با پیوستن به حزب اسلامی کار، سازمان دانشجویی این حزب را تشکیل دهند. اتفاقی که در اردیبهشت 90 رقم خورد و سپس با تصویب اساسنامه و برگزاری اولین مجمع در شهریور ماه سال 90 رسمیت یافت. اکنون اما در روزهای نه چندان سرد زمستان 93 بار دیگر حزب اسلامی کار و سازمان دانشجویی خبرساز شد. خبر این بار رویهای کاملا برعکس دارد و اخبار حاکی از این است که جمعی از مسئولین سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار در سراسر کشور با امضای استعفانامهای جدایی خود را از حزب اسلامی کار اعلام کردند. برخی اعضای این شاخه دانشجویی به ندا پیوستند و به عبارتی میتوان اولین انشقاق حاصل از ندا را در حزب اسلامی کار مشاهده کرد؛ انشقاقی که پیشتر نسبت به آن هشدار داده شده بود.»
وقتی بدخواهان فرصتی برای سوءاستفاده پیدا نکردند
شاید بتوان این جدایی تشکیلاتی را کم حاشیهترین جدایی حزبی طی سالهای اخیر دانست. همانطور که اعضای سازمان دانشجویی در متن استعفای خود با تاکید بر لزوم جلوگیری از سوء استفاده بدخواهان جریان اصلاحات، دلایل جدایی خود از حزب اسلامی کار را ذکر نکردند و هرگونه گفتگوی رسانهای در این خصوص را نیز رد کردند. مسئولین حزب اسلامی کار نیز ترجیح دادند که با ارائه توضیحات رسانهای مختصری از کنار این ماجرا عبور کنند. سخنگوی حزب اسلامی کار در گفتگویی با خبرگزاری تسنیم گفت: «به دلیل موازی کاری در شورای مرکزی حزب مصوب کردیم که سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار در حزب اسلامی کار ادغام شود. البته این مصوبه هنوز اجرایی نشده است و به زودی اجرایی خواهد شد.» پس از برگزاری جلسه شورای مرکزی حزب اسلامی کار نیز سخنگو و رئیس دفتر سیاسی این حزب در گفتگو با خبرگزاری نزدیک به بسیج دانشجویی عضویت امضاکنندگان استعفانامه مسئولین سازمان دانشجویی در حزب اسلامی کار را به کل رد کرد گفت: «برخی اعضای سازمان دانشجویی امروز طی بیانیه ای استعفای خود را اعلام کردند البته درآن بیانیه اسامی ذکر شده بود که اصلا عضو حزب اسلامی کار و سازمان دانشجویی نبوده اند در واقع شش نفر از آن افراد به عنوان عضو سازمان دانشجویی بودندو سایر اسامی شاید جزو دسته هواداران فعالیت می کردند.» وی افزود: «ما نمی خواهیم وارد جزئیات بشویم و اعضای سازمان دانشجویی نیز در بیانیه خود دلیلی را عنوان نکرده بودند.» سخنگوی حزب اسلامی کار اعلام کرد که در جلسه شورای مرکزی این حزب، مهدی فرنیان به عنوان رئیس جدید سازمان دانشجویی این حزب منصوب شده و توضیح داد سازمان جوانان و دانشجویان حزب اسلامی کار در مقطعی در سال 78 نیز فعال بوده و مهدی فرنیان آن زمان عضو این سازمان بوده است. این در حالیست که در متن استعفای مسئولین سازمان دانشجویی تاکید شده بود که مسئولیت مواضع و عملکرد افراد دیگر تحت عنوان سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار از این پس با امضاکنندگان این استعفا نامه نیست.
خبرگزاری بسیج دانشجویی نیز در توضیح خود ادعا کرد که یکی از دلایل جدایی سازمان دانشجویی از حزب اسلامی کار ممانعت این حزب از برگزاری مجمع عمومی سازمان دانشجویی بوده است. مهدی فرنیان نیز پس از انتصاب بعنوان رئیس جدید سازمان دانشجویی در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا (وابسته به خانه کارگر) گفت: «مجمع عمومی حزب اسلامی کار با حضور اعضای جدید و اعضای قدیم در آینده نزدیک برگزار خواهد شد.» وی با اعلام جایگزینی دو نفر از اعضای این حزب بعنوان اعضای جایگزین استعفادهندگان از شورای مرکزی و شورای داوری این حزب گفت: «ما برای این دوستان آرزوی موفقیت داریم اما به نظر ما این اقدام بیشتر از روی هیجان بود شاید این دوستان خیلی زود پشیمان شوند.» رئیس جدید سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار تاکید کرد:«هیچ اختلافی میان اعضای حزب و دوستان وجود نداشته و این استعفاها به دلیل اختلاف نبوده است.»
سایت تدبیر 24 نیز
از جمله رسانههای مجازی بود که به تفصیل این استعفا را مورد تحلیل خود قرار داد.
این سایت خبری در گزارش خود نوشت :« اهمیت این اعلام جدایی در آنست که بدانیم، سازمان دانشجویی حزب اسلامی
کار، طی سال های رکود فعالیت سیاسی در ایران یعنی بین 88 تا 92، یکی از تشکل های
مهم و جریان ساز در اردوگاه اصلاح طلبان بوده است... این تشکل سیاسی- دانشجویی در شرایطی امروز از حزب متبوع خود
اعلام جدایی کرده است که کارنامه ای قابل دفاع از عملکرد خود در دوران رکود سیاسی
و فضای بسته بعد از 88 به جای گذاشته است. برگزاری جلسات هم اندیشی منظم تحت عنوان آینده اصلاح طلبی، راه اندازی
سایت اطلاع رسانی تحت عنوان پویش و برگزاری کلاس های آموزشی و تحلیل محتوای بسیار
از مهمترین فعالیت های این تشکل در دوران رخوت سیاسی در ایران بود که با واکنش
شدید رسانه های تندرو از جمله کیهان و حسین شریعتمداری نیز رو به رو شد. نقطه عطف
فعالیت های این تشکل، برگزاری مجمع عمومی ششم خود در اردیبهشت ماه سال 92 بود که
با حضور تشکیلاتی و منظم همه اعضای این سازمان در کل ایران همراه بود در این مراسم
چهره هایی چون ابراهیم یزدی نیز حضور داشتند و موسوی لاری، وزیر کشور دولت خاتمی
نیز سخنرانی کرد. سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار با توجه به تاثیرگذاری و نظم
تشکیلاتی اش، مورد توجه ستادهای انتخاباتی چهره های شناخته شده انتخابات ریاست
جمهوری نیز قرار گرفت. به طوری که اعضای این تشکل توسط ستاد هاشمی رفسنجانی،
محمدرضا عارف و حسن روحانی دعوت به همکاری شدند که با توجه به ساماندهی مناسب
نیروهایشان در کل کشور، توانستند تاثیر زیادی در نتیجه انتخابات گذشته ایفا کنند.»
این سایت حامی دولت علت جدایی سازمان دانشجویی از حزب اسلامی کار را مرتبط با ماجرای الهه راستگو حدس زد و نوشت:« بررسی استعفانامه منتشر شده توسط مسئولین سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار، دلیل روشن و واضحی از علت این جدایی ارائه نمی کند، اما سابقه اختلاف نظر و فشارهای مدیران ارشد این حزب به سازمان دانشجویی بر کسی پوشیده نیست و چه بسا دلیل اصلی این استعفا اختلاف تشکیلاتی باشد که نمود آن، پیشتر در جریان مربوط به الهه راستگو و قرارگرفتن وی در لیست انتخاباتی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر دیده شده بود. براساس اخبار منتشر شده، اعضای اصلی سازمان دانشجویی، از مخالفان جدی قرار دادن الهه راستگو در لیست اصلاح طلبان بودند که این مساله باعث تنش جدی آنها با دبیرکل و دیگر اعضای شورای مرکزی حزب شده بود که در نهایت با ورود الهه راستگو به شورای شهر و نقش ایشان در انتخاب قالیباف به عنوان شهردار تهران، این اختلاف رنگ و بوی جدی تری گرفت و سازمان دانشجویی با صدور بیانیه ای از مخالفت خود با حضور راستگو در لیست اصلاحطلبان پرده برداشت.» این سایت خبری 4 گزینه را برای فعالیت آینده اعضای سابق سازمان دانشجویی محتمل دانست و در این رابطه به حزب اراده ملت، همبستگی، ندای ایرانیان و بنیاد امید ایرانیان نزدیک به عارف اشاره کرد و نوشت:« بدیهی است که این استعفا و از دست دادن سخت افزارهای فعالیت تشکیلاتی، باید دلیل محکم و قاطعی داشته باشد. این دلیل باید اینقدر قاطع باشد که بتواند شرایط روحی و استراتژیک را برای شروع دوباره فعالیت اعضای این سازمان در کل کشور فراهم کند. می توان به جرات گفت، سازمان دانشجویی، هویتی دوباره و وزنی بالا به حزب اسلامی کار بخشید، به طوری که نام دبیرکل این حزب یعنی حسین کمالی پس از سالها مجددا به رسانه ها راه یافت. »
خطا و اختلاف نظر رسانههای اصولگرا در تحلیل ماجرا
اما سایت جهان نیوز (نزدیک به علیرضا زاکانی) و هفتهنامه یالثارات(وابسته به انصار حزبالله) گمانهزنی متفاوتی را نسبت به دیگر رسانهها دانستند و این استعفا را با شکلگیری حزب اتحاد ملت مرتبط دانستند. جهان نیوز نوشت :« حزب اتحاد ملت که توسط بازماندگان حزب منحله و ساختارشکن مشارکت در شرف راه اندازی و اخذ مجوز از وزارت کشور است، بدون داشتن پروانه فعالیت در حال یارگیری گسترده از میان فعالان دانشجویی حامی فتنه است. در جدیدترین اقدام خود با هماهنگی مسئولین سازمان دانشجویی حزب کار و اقناع آنان به استعفای جمعی از این حزب، قصد جذب این تشکل سیاسی جوان به بدنه حزب اتحاد ملت -که ناظران آن را نسخه بدل حزب منحله مشارکت میخوانند-، را دارند.» این سایت اصولگرا در پایان خبر خود توضیح داد:« گفتنی است، سازمان دانشجویی حزب کار در سالهای فعالیت خود بدلیل ارتباط با فعالان فتنه ۸۸ از جمله اعضای نهضت آزادی، اعضای حزب منحله مشارکت و فائزه هاشمی و دعوت از آنان در نشست های خود همواره مورد انتقاد شدید حسین کمالی، دبیر کل حزب اسلامی کار، بوده است و در میان احزاب اصلاحطلب تشکیلات گستردهای هم دارد. » پیشبینی جهان نیوز از پیوستن این فعالین جوان به حزب اتحاد در حالی رخ میدهد که خبرگزاری فارس خبر از ورود آنان به همبستگی و کیهان از فعالیت آنان در ندای ایرانیان میدهد و این شاید از جمله معدود مواردی به حساب بیاید که رسانههای اصولگرا در تحلیل یک ماجرا تا این حد به اختلاف در تحلیل دچار شوند. در حالیکه نمونههای مشابه این جداییهای حزبی طی دهههای گذشته همواره جریان سیاسی مربوطه را با چالش مواجه میکرد، این بار استعفای مجموعهای که حتی از دید مخالفین نیز یکی از گروههای توانمند اصلاحات قلمداد میشود از حزب منسوبش به گونهای مدیریت شد که فضایی برای جولان دادن بدخواهان ایجاد نشد. با وجود آنکه در روز اول انتشار خبر استعفا حجم قابل توجهی از خبر و تحلیل در رسانههای مختلف و در این خصوص منتشر شد، اما هدایت صحیح رسانهای موضوع مانع هرگونه چالش جدی برای جریان اصلاحات شد که این نیز میتواند سندی از توانمندی و پختگی جوانان اصلاحطلب در کارنامه آنان باشد که حتی در مقابل دستگاه عریض و طویل و گرانقیمت رسانهای جریان اصولگرا نیز یارای مقاومت دارند.
تیترهای گوناگونی که از یک استعفا منتشر شد
بازنشر متن این استعفانامه از روی خروجی سایت پویش توسط رسانههای مختلف با تیترهای مختلف صورت گرفت. برخی خبرگزاریهای رسمی مانند ایسنا و مهر عناوینی غیرتحلیلی انتخاب کردند اما بعضی از سایتهای خبری این رخداد را با تیترهای مختلف مانند «امروز و فردا/ زلزله در حزب اسلامی کار» و «نوید صبح/ حزب اسلامی کار بدنه اصلیاش را از دست داد» خبری کردند.
سایت اصلاحطلب خردادنیوز حزب ندای ایرانیان را مقصد احتمالی مجموعه سازمان دانشجویی دانست و اینگونه گمانهزنی کرد که بدنه این سازمان هم به اعضای قدیمی خود که پیشتر در جمع موسسین ندای ایرانیان اقدام به تاسیس این حزب کرده بودند بپیوندند. خرداد نیوز نوشت: « اعضای دانشجویی این حزب نیز بنابهدلایلی که چندان مشخص نیست تصمیم به جدایی از این حزب گرفتهاند. برخی شنیدهها نیز حاکی از این است که این افراد قصد پیوستن به حزب تازهتاسیس "ندای ایرانیان" را دارند.»
سایت موج چهارم نیز سازمان دانشجویی را مجموعهای رادیکال معرفی کرد و نوشت :«سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار یکی از گروههای معدود جوان اصلاح طلب و قانونی فعال در فضای سیاسی ایران است. حزب اسلامی کار از جمله احزاب اصلاح طلبی می باشد که به فعالیت در چارچوب قانون اعتقاد دارد و به نظر می رسد که با روی کار آمدن دولت یازدهم این رویکرد دیگر به مذاق دانشجویان اصلاح طلب عضو این حزب خوش نمی آید. به عبارت دیگر در زمانی که به علت فعالیت های رادیکال بسیاری از احزاب اصلاح طلب در جریان فتنه ۸۸ بستر لازم برای فعالیت افراطی دانشجویان اصلاح طلب مهیا نبود، گروهی از این دانشجویان، حزب میانه رو کار را برای فعالیت های حداقلی و سازماندهی خود مناسب یافتند. اما با روی کار آمدن دولت یازدهم و تلاش احزاب رادیکال اصلاح طلب برای احیای مجدد خود در سطح جامعه و دانشگاه ها به نظر این گروه از دانشجویان با اعلام استعفای خود تمایل بیشتری برای انجام فعالیت های رادیکال تر از خود نشان داده اند که در قیود حزب کار نمی گنجد! به هر حال باید منتظر ماند و دید که در آینده این گروه مستعفی به تدریج جذب کدامیک از تشکل های اصلاح طلب خواهند شد و چه اقداماتی از آنها سر خواهد زد.»
سایت اصلاحطلب و تازه نفس فراز نو نیز تحلیلی در این خصوص منتشر کرد و 4 فرضیه را مطرح کرد. فرازنو در گزارش خود نوشت:«با وجود پیچیدگی رفتار این سازمان در این گزارش به چند فرضیه در خصوص ادامه فعالیت این اعضا اشاره گردیده است. ۱- در ماههای گذشته شایعاتی در خصوص اختلافاتی میان حزب و این سازمان به گوش میرسید تا جایی که برخی تغییر رئیس سابق این سازمان را را نیز بر اثر همین اختلافات تلقی مینمایند. از این رو در گمانهای میتوان این فرضیه را مطرح نمود که این استعفا یک استعفای تاتکتیکی بوده و اهرمی برای فشار به اعضای ارشد حزب میباشد که در حقیقت این استعفا واقعی نبوده و پس از چندی شاهد بازگشت این اعضا به سازمان خواهیم بود. ۲- پس از اعلام موجودیت حزب ندای ایرانیان شاهد نزدیکی چند تن از اعضای اصلی سازمان دانشجویی به این حزب تازه تاسیس بودهایم تا جایی که این افراد در پیش کنگرهٔ حزب ندا نیز حاضر بودهاند. این موضوع این فرضیه را تقویت میکند که مقصد بعدی اعضای سازمان حزب ندای ایرانیان باشد. ۳- گرایشات سیاسی سازمان دانشجویی فرضیه سومی را نیز مطرح مینماید که با توجه به شایعات مقصد بعدی این جوانان حزب همبستگی باشد. نزدیکی مشی سیاسی این دو تشکل احتمال وقوع این فرضیه را بیش از فرضیات دیگر تقویت میکند. ۴- سازمان دانشجویی در طول عمر فعالیت خود همواره رفتارهای پیچیدهای از خود نشان داده است که ما را بر آن داشت تا فرضیه چهارم را به تاسیس یک حزب جوان جدید اختصاص دهیم.»
یک استعفای دانشجویانه از منظر فعالین اصلاحطلب
احمد حکیمی پور معتقد است که « تشکیلات جوانان در احزاب معمولا با توجه شرایط و حال و هوای جوانی سرعت و هیجان بیشتری دارد و نیروهای جوان رادیکالتر هستند. خوشبختانه من این مساله را در بین اعضای سازمان داشنجویی ندیدم.» رئیس پیشین شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اظهار کرد که « به نظر من سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار در طول فعالیت خود توانست در جهت گشایش فضای سیاسی و بازگشت امید به جامعه نقش مفیدی را ایفا کند. جلسات و میزگردهایی که سازمان دانشجویی برگزار میکرد در فضای سیاسی موثر بود و انشاالله بتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند.»
حسین نقاشی در این رابطه گفت « فعالیتهای سازمان دانشجویی از آغاز تا به امروز هماهنگ بوده و سطح فعالیتهای تشکیلاتی این سازمان قابل قبول بوده است. برجستهترین ویژگی نیز همراهی و هماهنگی بین اعضای سازمان دانشجویی بوده است.» او در رابطه با این اتفاق اظهار کرد که « بعید میدانم که اعضای سازمان دانشجویی بدون تصمیم مشخص به استعفای جمعی دست زده باشند، چون منطقی به نظر نمیرسد مجموعهای که تا الان عملکرد مطلوبی داشته، یکباره از کار تشکیلاتی منصرف شود. به نظر من طرح و برنامه جایگزین دارند.»
ابراهیم یزدی نیز در این خصوص گفت: «سازمان دانشجویی در حال یک پوست انداختن و ادامه فعالیت ها با یک نگاه جدید است. تجربیات گذشته موجب شده تا دانشجویان ما که بخش قابل توجهی از مبارزات کل ملت ایران را تشکیل می دهند به یک سری جمع بندی های سیاسی جدید برسد که من نمی خواهم برای توصیف آن از واژه بلوغ سیاسی استفاده کنم به این دلیل که نمی توان گفت فعالیت های پیشین بدون بلوغ سیاسی بوده است. آنها به شدت واقع گرا شده اند و به قوانین فعالیت در چهارچوب سیاست ورزی واقعی دست پیدا کرده اند، از این نظر می توان فعالیت های ایشان را بسیار آموزنده و بسیار امیدوار کننده دانست.» وی اعتقاد دارد «نقطه قوت سازمان دانشجویی این است که توانسته اند با درک و توجه به واقعیت ها روی پای خود بایستند و بتوانند راهی را که چند سال پیش انتخاب کرده اند همچنان ادامه دهند. خود این کار در فضای سیاسی کنونی یک ارزش محسوب می شود.» این فعال سیاسی تاکید کرد که «این که سازمان دانشجویی به این اجتهاد سیاسی رسیده است که برای فعالیت های مطلوب در چهارچوب قوانین و ساختار های کنونی، هویت خود را در درون یک حزب سیاسی اصلاح طلب تعریف کند، به این معنی است که واقع بینی و واقعیت گرایی در این مجموعه وجود دارد. خود این بسیار امیدوار کننده و نوید بخش است.»