شاپور اسماعیلیان:قبیله سالاری بجای شایسته سالاری
قبیله سالاری از عوامل اصلی فساد اداری،رانت خواری ، ظلم و بیدادگری،به غیر افراد وابسته است .در حالی كه حاكمیت شایسته سالاری،هرگونه دور زدن قانون را نفی می كند و برحاكمیت آن اصرار می ورزد. شایسته سالاری الگوی برتر خودشكوفایی انسانها وسبب توسعه جامعه در ابعاد مختلف است .
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، علاوه براینكه دربند 14 اصل سوم خود دولت را به« تامین حقوق همه جانبه افراد»و «تساوی عموم در برابر قانون» برای نیل به اهداف نظام ملزم به رعایت كرده است، در اصل نوزدهم به صراحت تاكید می نماید:مردم ایران از هر قوم و قبیله كه باشند از حقوق مساوی برخوردارند فرهنگ، نژاد، زبان و مانند اینها(مثل وابستگی شخص به یك شهر یا استان) موجب امتیاز (به ویژه گماردن آنان به پست های حساس و كلیدی)نخواهد بود.
قبیله سالاری در مفهوم اعم آن مانند باند بازی،جناح سالاری،فامیل گرایی، وابستگی به شخص یا شهر یا استان خاص، بدون تكیه بر توان، لیاقت و شایستگی اشخاص جز فساد و عقب ماندگی كشور و سرخوردگی و طرد نیروی شایسته و ارزشی ثمره ای نخواهد داشت.زیرا حاصل این رویكرد را نه تنها در ادوار تاریخی كشورمان بلكه به عنوان عامل عقب ماندگی برخی از كشورهای همسایه مانند افغانستان شاهد بوده ایم بگذریم از اینكه دراین كشور قبیله گرایی به لحاظ ساختار و ویژگی جمعیتی آن باعث نابسامانی در اوضاع اجتماعی اقتصادی و سیاسی می شود.
اگر چه اصل بیستم قانون اساسی میگوید"همه افراد ملت اعم از زن و مرد یكسان در حمایت قانون قرار دارند واز همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند" اما در برخی از مدیریت های میانی و به ویژه گماردن مناصب مهم با معیار وابستگی افراد به استان و یا شهر خاص به جای شایسته سالاری صورت میگیرد و در مواردی این رویكرد مخرب،مضاف بر اینكه حقوق دیگر افراد لایق و شایسته را پایمال میكند، بلكه زمینه و بستر ایجاد بدبینی مراجعان به یك دستگاه را فراهم می كند.از این رو، تداوم این فرایند قطعأ به ضررنظام و ملت است.
قبیله سالاری در یك دستگاه یا سازمان دارای ویژگی های مشهود است كه سوای مجموعه كاركنان این ادارات، مراجعین نیز به سادگی با مشاهده و حتی احساس این ویژگی ها به پدیده قبیله سالاری و آثار ملموس آن پی میبرند:
1-در رفتار قبیله ای ،شایسته سالاری جایی ندارد زیرا خدمتگزاران، شایسته ها و متخصصان كنار زده می شوند و متملقان و چاپلوسان برسركار می آیند.
2- در رفتار قبیله ای ، اقدامات بعضأ مثبت افراد وابسته برجسته می شود اما كسانی كه در مجموعه آنها نباشند باید كار بد وعملكرد نامطلوب آنان را برجسته كرد و ازخوبی ها چیزی نگفت.
3-قبیله سالاری از عوامل اصلی فساد اداری،رانت خواری ، ظلم و بیدادگری،به غیر افراد وابسته است .در حالی كه حاكمیت شایسته سالاری،هرگونه دور زدن قانون را نفی می كند و برحاكمیت آن اصرار می ورزد.
4-شایسته سالاری الگوی برتر خودشكوفایی انسانها وسبب توسعه جامعه در ابعاد مختلف است .در صورتیكه قبیله سالاری، عامل تبعیض ناروا، نارضایتی مردم و عقب ماندگی امور و جامعه محسوب می شود.
بالاخره با بررسی و تطبیق این معیارها در یك دستگاه یا سازمان ،ملاحظه آثار ملموس،به راحتی میتوان به بود و نبود حاكمیت شایسته سالاری یا قبیله سالاری و درجات و میزان هر كدام پی برد.