*** ظلم كردن و عواقب آن ...
* هر كه ظلم كند، و هر كه یاری ظالم كند، و هر كه راضی به ظلم او باشد، هر سه ظالمند ...
* ظلم ، باعث پشیمانی است ...
* معذرت ظالمین روز قیامت سودی بر ایشان ندارد...
* تا در در آتش جهنم معذبند ...
* كسی كه به بندگان خدا ظلم كند ، خدا را دشمن خود كرده ...
( حضرت امام جعفر صادق - علیه السّلام - روایت شده است كه: « هر كه ظلم كند، و هر كه یاری ظالم كند، و هر كه راضی به ظلم او باشد، هر سه ظالمند و در ظلم شریكاند».)
ظـلم و ستم یكی از شنیع ترین گناهان است بلكه با كمی دقت و
تحلیل عقلی ، باید گفت : زشتی و شناعت گناهان دیگر هم به مقدار ظلمی است كه در
آنهاست ؛ ظلم پدیده ی زشت و ناپسندی است كه هیچ طبع سلیمی آن را نمی پذیرد ، چون
بر خـلاف فطـرت آدمی است و لذا كودك خردسالی كه هنوز خوب و بد را تشخیص نمی
دهد ، از ظـلم متنفر است و نسبت به آن عكس العمل نشان می دهد و از كسی كه به او ظلم روا
داشته باشد ، تنفر دارد ، ظـلم بر اساس معنای كه
اهل لغت برای آن ارایه داده اند ، دامنه وسیعی دارد ، گفته اند : ظلم ، قرار دادن چیزی در غیر
جـای خـودش است . یا در تعریفی دیگر : اصل ظلم ، جور و از حد عقلی گذشتن است . ظلم در
مقابل عدل است ؛ پـس هر چیزی كه طبع انسان آن را غیر طبیعی احساس كند و مطابق طبع
سلیم صحیح انسانی نباشد ، در واقع در محل اصلی قرار نگرفته و ظلم است ...
ظـلم در لغت ، قرار دادن هر چیز در غیر جای حقیقی خودش می باشد و مترادف با كلمه ستم
در فارسی است و از جهت شخص مرتكب ، كم و زیاد می شود ...
معنای اصطـلاحی ظلم در منابع اسلامی : به معنای : 1 ـ گناه كردن ، 2 ـ شرك به خدای
متعال ، 3 ـ ستم به دیگری اعم از نزدیكان و غیر نزدیكان است ، مثلا همسر خانواده اگر
بداخلاق باشد و یا خانواده را در مسیر صحیح زندگی راهنمای نكند ، آن هم ظلم است ؛ ستم
به دیگری نه اینكه او را مورد ضرب و شتم قرار دهد یا به
مال دیگری با عناوین مختلف تعدی كند ، بلكه ظلم به غیر خود به معنای عامی است كه
شامل هر نوع برخورد نامناسب می شود ..
1 ـ وَبارَكْنا عَلَیْهِ وَعَلی إِسْحاقَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِما مُحْسِنٌ وَظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ.
بر او (ابراهیم) و بر اسحاق بركت دادیم و از ذریه و
نسل آنان افرادی هستند كه یك عده نیكوكار و یك عده هم ظالم بر خودشان (گناهكار) هستند ..
سوره صافات آیه 113
|
ظـالم لنفسه : بعضی از افراد به نفس خود ستم می كنند ، زیرا خداوند مهربان انسان را برای كمال و سعادتمند شدن و از لذات بهشت استفاده كردن ، آفریده و راه رسیدن به آن را هم قوانین حكیمانه اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله قرار داده ، با این حال گروهی از حدود الهی تجاوز می نمایند و از راه راست منحرف نموده ، بدین ترتیب بر نفس خـویش ستم می كنند و ظـالم شمرده می شوند . مثل فرزندی سه ساله كه فقط در فكر بازی كردن است ، پدر و مادر مهربان او را از بعضی بازی ها مانع می شوند ، چرا ? چون خطرناك هستند ، اما آن فرزند فكر می كند كه پـدر و مادرش نمی خـواهند او بازی كند و لذت ببرد و احیانا مخفیانه می رود سراغ آن بازی خـطـرناك و دچار خطر آن بازی می شود و به خودش صدمه می زند و مدتی باید تحت مداوا قرار بگیرد تا سلامتیش را دوباره بدست آورد ، گناهان هم در صورت توبه نكردن چنین حالتی دارند و فرد مسلمان گناهكار هم چه بسا حتی در صورت توبه ، گرفتار عواقب گناهش در مدت كوتاه زودگذری شود ..
2 ـ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظـُلْمٍ
أُولئِكَ لَهُمُ الاَْمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ.
كسانی كه ایمان آوردند و ایمانشان را به ظـلم (شرك به خـدای
متعال) آلوده نكردند ، آنها ایمن (از عذاب) و از هدایت شده گان هستند ..
سوره انعام آیه 82
|
3 ـ إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یَظـْلِمُونَ النّاسَ وَیَبْغُونَ
فِی الاَْرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ
همانا سرزنش و تعرض بر كسانی است كه به مردم ستم می كنند و در زمین بنا حق
سركشی می نمایند ، برای آنها عذابی دردناك مهیاست ..
سوره شوری آیه 42
|
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ
أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنِ الْمُفَضَّلِ
بْنِ صَالِحٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام
قَالَ الظُّلْمُ ثَلَاثَةٌ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ اللَّهُ وَظـُلْمٌ لَا
یَغْفِرُهُ اللَّهُ وَظـُلْمٌ لَا یَدَعُهُ اللَّهُ فَأَمَّا الظُّلْمُ
الَّذِی لَا یَغْفِرُهُ فَالشِّرْكُ وَأَمَّا
الظُّلْمُ الَّذِی یَغْفِرُهُ فَظُلْمُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ فِیمَا بَیْنَهُ
وَبَیْنَ اللَّهِ وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا
یَدَعُهُ فَالْمُدَایَنَةُ بَیْنَ الْعِبادِ.
امام باقر علیه السلام فرمودند : ظلم ، سه نوع است : ظلمی كه خدا می بخشد ، ظلم كسی
به خـودش در آنچه كه بین خـودش و خدایش است (و آن گناه است) و ظلمی كه خدا نمی
بخشد ، كه شرك است و ظلمی كه خدا رها نمی كند تا حق را به صاحبش برساند و آن ظلم
و حق كشی و بدهكار بودن مردم نسبت به یكدیگر است ..
كافی ج2 ص330
|
توضیح : ظلمی و گناهی كه بخشیده می شود ، چگونگی آن یا به توبه كردن و اگر
توبه نكرد ، دچار مشكلات می شود و به نحوی مجازات گناهش را می بیند ، در دنیا یا در
حین جـان دادن یا در عالم برزخ و در قبر ، مثل داستان صحابی پیغمبر اعظم صلی الله
علیه و آله كه بعد از تشییع جنازه آن حضرت با پای برهنه و بعد از دفن سعد رحمه
الله ، مادر سعد گفت : با توجـه به نحوه تشییع جنازه آن حضرت برای فرزندش ،
خوشا به حالت كه در بهشت و در ناز و نعمت هستی ، كه وقتی آن حرف مادر به گوش آن
حضرت رسید ، فرمود : چنین نیست ، بلكه سعد دچار فشار قبر سختی شد و علت آن هم
بخاطر بداخلاقی در منزل بوده است ..
اما شرك به خـدای متعال كه بخشیده نمی شود در صورتی كه بدون توبه باشد و
شرك معنای عامی دارد كه شامل ریاكاری عمدی و شهرت طـلبی عمدی و هم
شامل افراد مشرك می شود ..
اما حق الناس در امور مالی باید بدهكار ، بدهی را به طلبكار بپردازد یا طلبكار با نیت
خـیرخـواهانه و بدون منت گذاری ببخشد ، والا در روز قیامت طلبكار حق دارد كه در محكمه
عدل الهی ، درخـواست طـلبش را بكند ، و اگر طـلبكار وفات كرده است به ورثه اش
بپردازد ، اما در غیر امور مالی ، با معذرت خواهی و جبران آن ، مظلوم را راضی كند و اگر
وفات كرده ، برای او طلب رحمت و دعاگو او باشد و از ظلمی كه كرده ، استغفار كند ..
علامه طباطبای اعلی الله مقامه : باید دانست كه خدای تعالی در حسابگری سریع است ، و
كیفر ظلم و تعدی را قبل از آخرت در همین دنیا می دهد ، و این ظلم ها و تجاوزها و دام اندازیها
و بی خـبر كشتن حیوانات بی زبان همانطور كه بسیار به چشم خود دیده ایم جز سوء
عاقبت و نكبت ثمره ای ندارد .
» انگیزه ظلم و نبودن آن در خداوند متعال :
ظـلم كه عبارت است از بكار بستن چیزی در غیر موردش و به عبارت دیگر تباه ساختن حقی
، پـیوسته برای یكی ازدو منظور انجام می گیرد : یا برای احتیاجی است كه ظالم به
وجـهی از وجـوه داشته و با ظـلم آن احتیاج را رفع می كند ، مثلا نفعی كه یا خودش و یا
دوستش به آن محتاج است به دست می آورد و یا بدان وسیله ضرری از خودش و یا از كسی
كه دوستش می دارد دفع می كند .و یا به خاطر شقاوت و قساوت قلبی است كه دارد ، و از
رنج مظلوم و مصیبت او متاثر نمی شود . و خدای سبحان از این هر دو صفت زشت منزه است نه
احتیاج به ظـلم دارد چون غنی بالذات است ، و نه شقاوت و قساوت دارد چون دارای رحمت
مطلقی است كه همه موجودات هر كدام به مقدار قابلیت و لیاقت خود از رحمت او متنعمند ، پس
او به احدی ظـلم نمی كند ، این است آن معنایی كه جمله : و ربك الغنی ذو الرحمة بر آن
دلالت می كند ..
» مصادیق ظلم و ظالم از دیدگاه قرآن و روایات :
تجاوز از حدود و احكام خدا ، ظلم است ..
الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْریحٌ بِإِحْسانٍ وَلا یَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمّا
آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلاّ أَنْ یَخافا أَلاّ یُقیما حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ یُقیما حُدُودَ اللّهِ
فَلا جـُناحَ عَلَیْهِما فی مَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ
اللّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُون ..
طـلاق كه رجـوع دارد دو بار است و در هر مرتبه باید یا به طور شایسته با همسر خود
آشتی كند یا با خـوبی او را رها كند و حلال نیست كه چیزی را كه به آنان دادید پس
بگیرید مگر اینكه بترسند كه حدود الهی را برپا ندارند كه در این صورت مانعی
ندارد كه زن هدیه ای به مرد بدهد و طلاق بگیرد ، اینها حدود و احكام خدا است و هر كس از
حدود الهی تجاوز كند ظالم است ..
سوره بقره آیه 229
|
كفر و ایمان نیاوردن به خدا ، ظلم است ..
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فیهِ وَلا خُلَّةٌ
وَلا شَفاعَةٌ وَالْكافِرُونَ هُمُ الظّالِمُون ..
ای كسانی كه ایمان آورده اید ، قبل از فرارسیدن روزی كه نه
مال دنیا نفعی برایتان داشته باشد و نه دوستان دنیائی ، و نه شفاعتی ، از آنچه روزیتان
كرده ایم در راه خـدا انفاق كنید كسانی كه به خدا ، یا قیامت یا پیامبران خدا ، كافرند ،
ظالمند ..
سوره بقره آیه 254
|
دروغ بستن به خدا ، ظلم است ..
فَمَنِ افْتَری عَلَی اللّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ
فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ ..
كسانی كه بعد از روشن شدن حرام و حلال خـدا ، به خـدا نسبت دروغ می دهند ، (یعنی
حلال خدا را حرام یا حرام خدا را حلال می دانند) ، ظالمند .. سوره آل عمران آیه 94
|
حكم نكردن طبق دین خدا ، ظلم است ..
وَكَتَبْنا عَلَیْهِمْ فیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ
بِالْعَیْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ
بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفّارَةٌ
لَهُ وَمَنْ
لَمْ یَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ ..
و بر بنی اسرائیل در تورات مقرر داشتیم كه جـان در
مقابل جـان و چشم در مقابل چشم و بینی در مقابل بینی و گوش در
مقابل گوش و دندان در مقابل دندان می باشد و هر زخمی ، قصاص دارد و اگر كسی آن را
ببخشد و از قصاص صرف نظر كند كفاره گناهانش محسوب می شود و كسانی كه طبق نظر
دین خدا در امور حكم نمی كنند ، ظالمند ..
سوره مائده آیه 45
|
پرستش غیر خدا ، ظلم است ..
فَرَجَعُوا إِلی أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُون ..
نمرودیان در پـاسخ ابراهیم علیه السلام (كه فرمود : بتهارا بت بزرگ شكسته ،
از خودش بپرسید اگر می تواند جواب بدهد) ، به فكر فرو رفتند و در نزد خود ، معترف
شدند كه ما ، ظالمیم كه بت می پرستیم ..
سوره انبیاءَ آیه 64
|
دوستی با كفار ، ظلم است ..
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَإِخْوانَكُمْ
أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَی الْإیمانِ وَمَنْ
یَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ..
ای مؤمنین ، حتی پـدران و برادرانتان را ، اگر به خدا كافرند ، به دوستی نگیرید
و اگر بگیرید ، ظالمید ..
سوره توبه آیه 23
|
انكار آیات و نشانه های خدا ، ظلم است ..
بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فی صُدُورِ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَما یَجْحَدُ بِآیاتِنا إِلا الظّالِمُون ..
ولی این آیات روشنی است كه درسینه دانشوران جای دارد و آیات ما را انكار نمی كنند مگر
ظالمین ..
سوره عنكبوت آیه 49
|
توبه نكردن از گناهان ، ظلم است ..
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یَكُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَلا نِساءٌ مِنْ
نِساءٍ عَسی أَنْ یَكُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ
الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَمَنْ لَمْ یَتُبْ
فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُون ..
ای مؤمنین ، كسی را مسخره نكنید ، شاید او از شما بهتر باشد و ای زنان ، كسی را مسخره
نكنید ، شاید او از شما بهتر باشد و یكدیگر را مورد طعن و عیب جوئی قرار ندهید و با
القاب زشت ، یكدیگر را یاد نكنید . بسیار بد است كه بر كسی بعد از ایمان ، نام كفر
آمیز بگذارید و آنان كه توبه نكنند ، ظالمند ..
سوره حجرات آیهَ 11
|
تبعیت از غیر حق ، بعد از روشن شدن حق ، ظلم است ..
وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آیَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَما أَنْتَ بِتابِعٍ
قِبْلَتَهُمْ وَما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ
مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظّالِمین ..
سوگند كه اگر برای این گروه از اهل كتاب هر گونه دلیلی بیاوری از قبله تو
پیروی نخواهند كرد و تو نیز از قبله آنان پیروی نخواهی كرد و حتی هیچیك از آنان از قبله
هم پـیروی نخواهد كرد و اگر بعد از اینكه علم به مسیر حق پیدا كردی ، از مسیر غیر حق ،
تبعیت كنی ، از ظالمین هستی ..
سوره بقره آیه 145
|
خواندن غیر خدا ، (به عنوان خدا) ظلم است ..
وَلا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُكَ وَلا یَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذاً مِنَ الظَّالِمینَ ..
غیر خدا را ، كه نفع و ضرری (تا خدا نخواهد) نمی تواند به تو برساند ، نخوان كه
اگر چنین كنی ، از ظالمین هستی ..
سوره یونس آیه 106
|
تاخیر انداختن توانا ، در ادای بدهی خود ، ظلم است ..
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَطْلُ الْغَنِیِّ ظُلْم ..
رسول خـدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : تاخیر انداختن توانا ، در ادای بدهیش ،
ظلم است ..
من لایحضره الفقیه ج4 ص380
|
ندادن مهریه زن و لو مقداری از آن ، ظلم است :
وَبِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیه السلام عَنِ
النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی قَالَ مَنْ ظَلَمَ
امْرَأَةً مَهْرَهَا فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ زَانٍ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ
وَجـَلَّ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَبْدِی زَوَّجْتُكَ أَمَتِی عَلَی
عَهْدِی فَلَمْ تُوفِ بِعَهْدِی وَظَلَمْتَ أَمَتِی
فَیُؤْخـَذُ مِنْ حَسَنَاتِهِ فَیُدْفَعُ إِلَیْهَا بِقَدْرِ حَقِّهَا
فَإِذَا لَمْ تَبْقَ لَهُ حَسَنَةٌ أُمِرَ بِهِ إِلَی
النَّارِ بِنَكْثِهِ لِلْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلًا.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : كسی كه درمورد مهر به همسرش ظلم كند
، نزد خـدا زنا كار است . روز قیامت ، خـدای عز
وجـل به او می فرماید : ای بنده من ، زنی را از بندگانم ، به همسریت در آوردم براینكه
مهریه اش را بپـردازی و نپـرداخـتی پـس از حسنات
و اعمال نیك آن مرد ، كم می شود و به آن زن به اندازه حقش داده می شود . پس اگر كم آمد
آن مرد به خاطر اینكه حق همسرش را نداده به آتش افكنده می شود ..
وسائل الشیعة ج21 ص267
|
تغییر دادن كلام حق به غیر حق ، ظلم است ..
فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظـلَمُوا قَوْلاً غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلی الَّذِینَ ظلَمُوا رِجْزاً مِّنَ السمَاءِ
بِمَا كانُوا یَفْسقُونَ
اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند و به جای آن جمله استهزاء آمیزی می گفتند و لذا
ما بر ستمگران در برابر این نافرمانی عذابی از آسمان فرستادیم ..
سوره بقره : 59
|
» مجازاتهای ظالمین :
رستگار نمی شوند . خداوند درچهار آیه قرآن می فرماید كه ظالمین هرگز خوشبخت
نمی شوند ..
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآی اتِهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظّالِمُون.
و كیست ظـالمتر از كسیكه به خدا دروغ ببندد یا آیات خدا را تكذیب كند البته كه ظالمین
رستگار نمی شوند ..
سوره انعام 21
|
در ده آیه ، قرآن فرموده است كه خدا ظالمین را هدایت نمی كند ، اما چند نمونه از آن :
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصاری
أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ
فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمین ..
ای مؤمنین ، یهود و نصاری را دوست خود نگیرید كه آنها با همند و كسانی هم از شما كه آنها
را دوست بگیرند از آنها هستند ، خداوند ظالمین را هدایت نمی كند ..
سوره مائده آیه 51
|
أَجـَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَعِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَجاهَدَ
فی سَبیلِ اللّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ وَاللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ ..
آیا سیراب كردن حجـاج و آباد ساخـتن مسجـد الحرام را همانند
عمل كسی قرار دادید كه به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه او جهاد كرده ، این دو نزد
خدا مساوی نیستند و خداوند هرگز ظالمین را هدیت نمی كند
سوره توبه آیه 19
|
أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی مِنَ اللّهِ وَرِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی
شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فی نارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ ..
آیا كسی كه شالوده اش را بر تقوی الهی و خشنودی او بنا كرده بهتر است یا كسی كه
اساس آن را بر كنار پرتگاه سستی بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرو می ریزد ،
و خداوند گروه ظالمین را هدایت نمی كند ..
سوره توبه آیه 109
|
فَإِنْ لَمْ یَسْتَجـیبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما یَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ
بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ ..
پـس اگر این پـیشنهاد تو را نپذیرند ، بدان كه آنها تنها از هوسهای (نامشروع) خود
پیروی می كنند و آیا گمراه تر از كسی كه پیروی هوای نفس (نامشروع) خویش كرده و هیچ
هدایت الهی را نپذیرفته ، كسی پیدا می شود ، قطعا خداوند ظالمین را هدایت نمی كند ..
سوره قصص آیه 50
|
هدایت شدن به مسیر درست زندگی یعنی قرار گرفتن در مسیر خوشبختی ، آنقدر به
یاری خـدا نیازمند است كه خـدا بر ما واجب فرموده كه روزی ده مرتبه در نمازهای واجب ،
با خواندن اِهْدِنا الصِّراطَ المُسْتَقیمِ ، آن را از خدا بخواهیم . در حالیكه یكی از نتایج ظلم
، هدایت نشدن به راه درست زندگی است ، . یعنی ظالم هرگز خوشبخت و سعادتمند نمی
شود ..
امامت و رهبری الهی به ظالمین نمی رسد ..
وَإِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ
ذُرِّیَّتی قالَ لایَنالُ عَهْدِی الظّالِمین ..
به خـطـر آورید هنگامی را كه خـداوند ابراهیم علیه السلام را با
وسائل گوناگونی آزمود ، و او به خـوبی از عهده این آزمایشها برآمد خداوند به او
فرمود من تو را امام و پـیشوای مردم قرار دادم ابراهیم عرض كرد از
نسل من نیز امامانی قرار بده خداوند فرمود پیمان من (امامت) به ظالمین نمی رسد ..
سوره بقره آیهَ 124
|
ظـالم كیست ؟ منظور از ظلم در جمله (لا ینال عهدی الظالمین) تنها ستم به دیگران كردن
نیست ، بلكه ظـلم در برابر عدل در اینجا به معنی وسیع كلمه به كار رفته و نقطه
مقابل عدالت به معنی گذاردن هر چیز به جای خویش است . بنا بر این ظلم آن است كه
شخص یا كار یا چیزی را در موقعیتی كه شایسته آن نیست قرار دهند . از آنجا كه مقام امامت
و رهبری ظاهری و باطنی خلق ، مقام فوق العاده پر مسئولیت و با عظمتی است ، یك لحظه
گناه و نافرمانی و سوء پیشینه سبب می گردد كه لیاقت این مقام سلب گردد ..
خدا ظالمین را دوست ندارد ..
وَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ
و اما آنان كه ایمان آوردند ، و اعمال صالح انجـام دادند خـداوند پـاداش آنان را
كامل خواهد داد و خداوند ظالمین را دوست ندارد ..
آل عمران 57
|
إِنْ یَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ
الْأَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذینَ
آمَنُوا وَیَتَّخـِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَاللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ
اگر در جـنگ احد به شما جراحتی رسید ، به آنان نیز در جنگ بدر جراحتی مانند آن وارد
شد وما این روزهای پیروزی و شكست را بین مردم می گردانیم تا خدا افرادی را كه ایمان
آوردند بشناسد و خدا از میان شما شاهدانی بگیرد و خدا ظالمین را دوست ندارد ..
140 آل عمران
|
جایگاهشان در آتش جهنم و معذب به عذاب دردناكند ..
سَنُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً
وَمَأْواهُمُ النّارُ وَبِئْسَ مَثْوَی الظّالِمین
در دلهای كفار ، رعب و ترس می افكنیم به خـاطـر اینكه برای خـدا بدون
دلیل ، شریك قائل شدند و جایگاهشان آتش است و چه بد جایگاهی است جایگاه ظالمین ..
سوره آل عمران آیه 151
|
وَقال َالشَّیْطانُ لَمّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَما
كانَ لِیَ عَلَیْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَلُومُوا
أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ
إِنَّ الظّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم ..
و شیطـان در روز قیامت به جهنمیان می گوید : خداوند به شما وعده حق داده بود و من به
شما وعده دروغ دادم و تخـلف كردم . من بر شما تسلطی نداشتم جز اینكه دعوتتان كردم
(به مسیر غلط) و شما دعوت مرا پذیرفتید . بنا بر این مرا سرزنش نكنید خود را سرزنش
كنید كه به جـای اطـاعت خـدا ، مرا اطاعت كردید و امروز ، نه من فریادرس شما هستم و نه
شما فریادرس من . من نسبت به اینكار شما در آنروز ، كه به جای خدا ، مرا اطاعت می كردید
بیزارم ، قطعا ظالمین عذاب دردناكی دارند ..
سوره ابراهیم آیه 22
|
ملعونند و از رحمت خدا دورند ..
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللّهِ كَذِباً أُولئِكَ
یُعْرَضُونَ عَلی رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذینَ
كَذَبُوا عَلی رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللّهِ عَلَی الظّالِمین ..
چه كسی ظـالمتر از آنكه بر خدا دروغ بندد ، آنان روز رستاخیز بر پروردگارشان
عرضه می شوند در حالیكه شاهدان (پیامبران و ائمه علیهم السلام) می گویند : اینها
همانها هستند كه به پروردگارشان دروغ می بستند ، ای لعنت خدا بر ظالمین ..
سوره هود آیهَ18
|
از جهنم ، نجات پیدا نمی كنند ..
ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظّالِمینَ فیها جِثِیًّا ..
سپس نجات می دهیم از جهنم ، متقین را و ظالمین را در جهنم معذب باقی می گذاریم ..
سوره مریم آیه 72
|
معذرت ظالمین روز قیامت سودی بر ایشان ندارد :
یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظّالِمینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدّار ..
قیامت ، روزی است كه معذرت و توبه ظالمین ، نفعی بر ایشان ندارد . و آنان ملعونند و بد
خانه ای دارند ..
سوره غافر آیه 52
|
تا ابد در آتش جهنم معذبند ..
فَكانَ عاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِی النَّارِ خالِدَیْنِ فیها وَذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمین ..
پس عاقبت آنها جهنم است ودرآن جاودانه اند و این جزای ظالمین است ..
سوره حشرَ آیه 17
|
عذاب اصلی ظالمین ، درقیامت است :
وَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصار ..
گمان مبر كه خداوند از عمل
ظـالمین ، غافل است ، بلكه عذابشان را به روزی به تاخیر انداخته كه چشمها در آن روز
از ترس از حركت می ایستد ..
سوره ابراهیم آیه 42
|
» تكذیب آیات الهی ، ظلم به خویش :
ساءَ مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِینَ كَذَّبُوا بِئَایَتِنَا وَأَنفُسهُمْ كانُوا یَظلِمُونَ .
چه
بد مثلی دارند گروهی كه آیات ما را تكذیب كردند و تنها به خودشان ظلم می
كردند . اعراض از خدا و تكذیب آیات او ظلم است ، و حكم حتمی خدا جاری است
به اینكه مردم ظالم را
هدایت نكند .
سوره اعراف آیه 177
|
» فرمایشات معصومین علیه السلام درمورد ظلم :
ظلم ، خراب كننده دلها.
صَحِیفَةُ الرِّضَا علیه السلام بِالْإِسْنَادِ عَنْهُ عَنْ آبَائِهِ علیه
السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله : إِیَّاكُمْ
وَالظُّلْمَ فَإِنَّهُ یُخَرِّبُ قُلُوبَكُم.
رسول خـدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : از ظلم بپرهیزید كه دلهایتان را خراب
می كند ..
مستدرك الوسائل ج12 ص103
|
از قابلیت هدایت ، و نور گرفتن از حق ، می اندازد ..
ظلم ، بزرگترین گناه ..
قَال امیرالمؤمنین علیه السلام : اُبْعُدُوا عَنِ الظُّلْمِ فَإِنَّهُ أَعْظَمُ الْجَرَائِمِ وَأَكْبَرُ الْمَآثِمِ ..
امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام فرمودند : از ظلم دوری كنید كه بزگترین جرم ها و
گناهان است ..
مستدرك الوسائل ج12 ص100
|
مجازات ظلم ، سریعترین مجازاتهاست ..
وَقَالَ امیرالمؤمنین علیه السلام : إِنَّ أَسْرَعَ الشَّرِّ عِقَاباً الظُّلْمُ ..
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : مجازات ظلم ، سریعترین مجازاتها ست ..
مستدرك ج12 ص100
|
مجازات ظالم ، نابود شدن اعمال خوب ..
وَفِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَةِ
الْمَرِیضِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله قَالَ وَمَنْ ظَلَمَ
أَجـِیراً أَجـْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَحَرَّمَ عَلَیْهِ رِیحَ
الْجَنَّةِ وَرِیحُهَا یُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ خَمْسِمِائَةِ
عَام ..
رسول خـدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : كسی كه مزد اجیری را كم بگذارد و به
او ظـلم كند ، خـدا اعمالش را حبط و نابود می كند و بوی بهشت را كه از پـانصد
سال راه به مشام می رسد بر او حرام می كند ..
وسائل الشیعة ج19 ص108
|
مجازات ظلم ظالم ، لطمه به خودش یا مالش یا فرزندش.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ
هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَال : َ مَنْ
ظَلَمَ مَظْلِمَةً أُخِذَ بِهَا فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی
وُلْدِهِ ..
امام صادق علیه السلام فرمودند : كسی كه ظلم كند ، یا به خودش لطمه وارد می شود یا
به مالش یا به فرزندش ..
كافی ج2 ص332
|
ظلم ، باعث پشیمانی است ..
الْبِحَارُ عَنْ كِتَابِ الْإِمَامَةِ وَالتَّبْصِرَةِ لِعَلِیِّ بْنِ
بَابَوَیْهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُوسَی بِإِسْنَادِهِ
عَنْ مُوسَی بْنِ جـَعْفَر علیه السلامٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ علیه
السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : الظُّلْمُ
نَدَامَةٌ ..
رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند : ظلم باعث پشیمانی است ..
مستدرك الوسائل ج12 ص103
|
ظلم ، درقیامت ، تاریكی است ..
ابْنُ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ
علیه السلام : قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : اتَّقُوا
الظُّلْمَ فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ یَوْمِ الْقِیَامَةِ ..
رسول خـدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : از ظلم بپرهیزید كه ظلم ، در قیامت ،
تاریكی است ..
كافی ج2 ص332
|
ظلم ، جرمی فراموش نشدنی ..
قَالَ امیرالمؤمنین علیه السلام : الظُّلْمُ جُرْمٌ لَا یُنْسَی ..
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : ظلم ، جرمی فراموش نشدنی است ..
مستدرك الوسائل ج12 ص100
|
ظلم ، گناهی است كه نقمت و بدبختی نازل می كند ..
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ
بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُجَاهِدٍ
عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَال : َ الذُّنُوبُ
الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ ..
امام صادق علیه السلام فرمودند : ظـلم از گناهانی است كه باعث
نزول نقمت و بدبختی می شود ..
كافی ج2 ص447
|
شدت غضب خدا به خاطر ظلم بر مظلومی كه یاری غیر از خدا ندارد ..
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله : یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ : اشْتَدَّ غَضَبِی عَلَی مَنْ ظَلَمَ مَنْ لَا یَجِدُ
نَاصِراً غَیْرِی ..
رسول خـدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند : خـداوند
عزوجـل می فرماید : غضب من شدید می شود بر كسی كه ظلمش بر مظلومی است كه یاوری
غیر از من پیدا نمی كند . (نه دسترسی به محاكم قضائی دارد و یا نمی داند ؛ مانند خانمی
كه بی سواد و بدون اقوام باشد و همسرش به او ظلم كند) .
وسائل الشیعة ج16 ص50
|
مؤمن ، حتی در مقابل برخورد جاهلانه دیگران ، صبر می كند و ظلم نمی كند ..
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
أُورَمَةَ عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ الْأَعْجَمِیِّ عَنْ
بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ
الْمُؤْمِنُ حَلِیمٌ لَا یَجْهَلُ وَإِنْ جُهِلَ عَلَیْهِ یَحْلُمُ وَلَا
یَظْلِمُ وَإِنْ ظُلِمَ غَفَرَ
امام صادق علیه السلام فرمودند : مؤمن ، بردبار است و جهالت نمی كند و اگر با او
برخورد جاهلانه ای بشود ، صبر می كند و ظلم نمی كند ..
كافی ج2 ص235
|
اگر ظلم كردید جبران كنید ..
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ
رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله : مَنْ ظَلَمَ أَحَداً فَفَاتَهُ فَلْیَسْتَغْفِرِ اللَّهَ لَهُ فَإِنَّهُ كَفَّارَةٌ لَه ..
رسول خـدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : كسی كه به دیگری ظلمی كرد ، اگر
نتوانست درزمان زنده بودنش جبران كند ، برای او از خدا طلب آمرزش كند تا كفاره گناهش
باشد ..
كافی ج2 ص334
|
راه حل مظلوم بی پناه ، در خواست از خدا.
وَعَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنَّهُ مَنْ ظُلِمَ
فَلْیَتَوَضَّأْ وَلْیُصَلِّ رَكْعَتَیْنِ یُطِیلُ رُكُوعَهُمَا
وَسُجُودَهُمَا فَإِذَا سَلَّمَ قَال : اللَّهُمَّ إِنِّی مَغْلُوبٌ
فَانْتَصِرْ أَلْفَ مَرَّةٍ فَإِنَّهُ یُعَجَّلُ لَهُ النَّصْرُ ..
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : كسی كه به او ظلم شد (وتوان دفاع نداشت) ، وضو
بگیرد و دو ركعت نماز با ركوع و سجود طولانی بخواند و بعد از سلام نماز ، هزار بار
بگوید : خدایا ، من مغلوب شده ام یاریم كن ، خداوند ، به زودی یاریش می كند ..
وسائل الشیعة ج8 ص142
|
وَقَالَ امیرالمؤمنین علیه السلام : مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ كَانَ
اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ مَنْ یَكُنِ اللَّهُ خَصْمَهُ
دَحَضَ حُجَّتَهُ وَیُعَذِّبُهُ فِی دُنْیَاهُ وَمَعَادِهِ.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : كسی كه به بندگان خدا ظلم كند ، خدا را دشمن خود
كرده و كسی كه خدا دشمنش بشود ، در دنیا و آخرت عذابش می كند ..
مستدرك الوسائل ج12 ص100
|
» لزوم رعایت حق وعدالت در شهادت :
در سوره مائده فرموده : كُونُوا قَوّامینَ لِلّهِ شُهَد اءَ بِالْقِسْط
مؤمنین را از ظلم در شهادت به انگیزه سابقه دشمنی شاهد نسبت به مشهود علیه نهی كند
، لذا شهادت را مقید به قسط كرد و فرمود : باید كه شهادت شما به قسط و به حق
باشد و در شهادت دادن عداوت و غرضهای شخصی را دخالت ندهید ..
» نسل ظالمین قطع و منقرض می شوند :
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظلَمُوا وَالحَْمْدُ للَّهِ رَب الْعَلَمِین ..
پـس بریده شد دنباله گروهی كه ظـلم كردند ، و ستایش سزاوار خدائی است كه
پروردگار عالمیان است ..
سوره انعام آیه 45
|
معنایش این است كه هلاكت و نابودی همه ایل و تبارشان را فرا گرفت ، و از آنان عین و اثری را باقی نگذاشت یا از آنان احدی نجات نیافت . اینكه فرمود دابِرُ الْقَوْم و نفرمود دابِرُهُم یعنی به جـای ضمیر ، از اسم استفاده كرد ، برای این بود كه دلالت كند بر اینكه (ظـلمشان) سبب شد كه خـدای تعالی محكوم به هلاك شان كند ، و نسل شان را براندازد علاوه بر این ، راه را هم برای جمله وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ هموار می سازد ، زیرا با در نظـر گرفتن این معنا كه آیه مشتمل است بر توصیف كفار به ظلم و بر ستایش خدا به ربوبیت به خوبی فهمیده می شود كه در جـمیع بلاهائی كه بر سر كفار آمده ، تا جـائی كه مستاصل و منقرض شان ساخته تقصیر با خودشان بوده ، چون مردمی ستمگر بوده اند ، و هیچ ملامتی بر خدای تعالی نیست ، بلكه او سزاوار مدح و ثنا است زیرا در باره آنان جز به مقتضای حكمت بالغه اش رفتار نكرده و در راهی كه منتهی به هلاكت شان شد جز به سوی چیزی كه خودشان اختیار كردند سوق شان نداده ..
سرانجام ظالمین در دنیا هم هلاكت به عذاب خداست :
قُلْ أَرَءَیْتَكُمْ إِنْ أَتَایكُمْ عَذَاب اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ یُهْلَك إِلا الْقَوْمُ الظلِمُون.
بگو مرا خبر دهید اگر عذاب خداوند به طور ناگهانی و یا آشكارا شما را بگیرد آیا جز
گروه ستمكاران كسی هلاك می شود ؟ .
سوره انعام آیه 47
|
وَیَوْمَ یَعَض الظـالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یَلَیْتَنی اتخَذْت مَعَ
الرَّسولِ سبِیلاً (27)
یَوَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتخِذْ فُلاناً خَلِیلاً (28) لَّقَدْ أَضلَّنی
عَنِ الذِّكرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنی وَكانَ الشیْطنُ لِلانسنِ خَذُولاً (29)
.
و به خـاطـر بیاور روزی را كه ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان می گزد و
می گوید : ای كاش با رسول خـدا راهی برگزیده بودم . (28) ای وای بر من ! كاش
فلان (شخـص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم ! (29) او مرا از یاد حق گمراه
ساخـت ، بعد از آنكه آگاهی به سراغ من آمده بود ، و شیطـان همیشه
مخذول كننده انسان بوده است ..
سوره فرقان
|
شان نزول : برای این آیات شان نزولی نقل كرده اند كه فشرده اش چنین است : در عصر
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم دو نفر دوست در میان مشركان به نام عقبه و ابی بودند
هر زمان عقبه از سفر می آمد غذائی ترتیب می داد و اشراف قومش را دعوت می كرد و در عین
حال دوست می داشت به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم برسد هر چند اسلام را
نپذیرفته بود ..
روزی از سفر آمد و طـبق معمول ترتیب غذا داد و دوستان را دعوت كرد ، در ضمن از پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم نیز دعوت نمود .هنگامی كه سفره را گستردند
وغذاحاضرشد پـیامبرصلی الله علیه و آله و سلّم فرمود : من از غذای تو نمی خورم تا
شهادت به وحدانیت خدا و رسالت من دهی ، عقبه شهادتین بر زبان جاری كرد . این خبر
به گوش دوستش ابی رسید ، گفت ای عقبه از آئینت منحرف شدی ؟ او گفت نه به خدا
سوگند من منحرف نشدم ، و لكن مردی بر من وارد شد كه حاضر نبود از غذایم بخورد جز
اینكه شهادتین بگویم ، من از این شرم داشتم كه او از سر سفره من برخیزد بی آنكه غذا
خـورده باشد لذا شهادت دادم ! ابی گفت من هرگز از تو راضی نمی شوم مگر اینكه در
برابر او بایستی و سخت توهین كنی ! ، عقبه این كار را كرد و مرتد شد ، و سرانجام در
جـنگ بدر در صف كفار به قتل رسید و رفیقش ابی نیز در روز جنگ احد كشته شد . آیات
فوق نازل گردید و سرنوشت مردی را كه در این جهان گرفتار دوست گمراهش می شود
و او را به گمراهی می كشاند شرح داد . بارها گفته ایم كه شان نزولها گرچه خاص
است ولی هرگز مفهوم آیات را محدود نمی كند بلكه كلیت آن
شامل تمام افراد مشابه می گردد ..
تفسیر : دوست بد مرا گمراه كرد ! روز قیامت صحنه های عجیبی دارد كه بخشی از آن در
آیات گذشته آمد و در آیات مورد بحث بخش دیگری خاطر نشان شده ، و آن مساله حسرت
فوق العاده ظـالمان از گذشته خویش است نخست می فرماید : بخاطر آور روزی را كه
ظـالم دست خـویش را از شدت حسرت به دندان می گزد ، می گوید : ای كاش با
رسولخـداصلی الله علیه وآله وسلّم راهی برگزیده بودم : وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلی
یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً 27 فرقان یعض از ماده عض (بر
وزن سد) به معنی گاز گرفتن با دندان است و معمولا این تعبیر در مورد كسانی كه از
شدت حسرت و تاسف ناراحتند به كار می رود ، چنانكه در فارسی نیز ضرب
المثل است كه فلانكس انگشت حسرت به دندان می گزید ولی در عربی به جای انگشت ،
دست گفته می شود و شاید رساتر باشد چون همیشه انسان در چنین حالاتی انگشت نمی
گزد بلكه گاه پـشت دست را می گزد ، مخصوصا در عربی بسیار می شود كه همچون
آیه مورد بحث یدیه یعنی هر دو دست ، گفته می شود كه شدت تاسف و حسرت را به
طرز گویاتری بیان می كند ..
این كار شاید به خاطر این باشد كه این گونه اشخاص هنگامی كه گذشته خویش را
می نگرند خـود را مقصر می دانند و تصمیم بر انتقام از خویشتن می گیرند و این نوعی
انتقام است تا بتوانند در سایه آن كمی آرامش یابند . و براستی آن روز را باید یوم
الحسرة گفت ، چنانكه در قرآن از روز قیامت نیز به همین عنوان یاد شده است (سوره مریم
آیه 39) چرا كه افراد خـطـاكار خـود را در برابر یك زندگی جاویدان در بدترین
شرائط می بینند ، در حالی كه می توانستند با چند روز صبر و شكیبائی و مبارزه با
نفس و جـهاد و ایثار ، آن را به یك زندگی پـر افتخـار و سعادتبخـش
مبدل سازند .حتی برای نیكوكاران هم روز تاسف است ، تاسف از اینكه چرا بیشتر از این
نیكی نكردند ؟! سپس اضافه می كند كه این ظالم بیدادگر كه در دنیائی از تاسف فرو
رفته می گوید : ای وای بر من كاش فلان شخص گمراه را دوست خود انتخاب نكرده بودم
: یا وَیْلَتی لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلا ناً خَلی لاً فرقان 28 روشن است كه منظور از فلان
همان شخصی است كه او را به گمراهی كشانده : شیطان یا دوست بد یا خویشاوند گمراه
، و فردی همچون ابی برای عقبه كه در شان
نزول آمده بود . در واقع این آیه و آیه قبل دو حالت نفی و اثبات را در
مقابل هم قرار می دهد در یكجا می گوید : ای كاش راهی به پیامبرصلی الله علیه وآله
وسلّم پـیدا كرده بودم و در اینجا می گوید : ای كاش فلان شخص را دوست خود انتخاب
نكرده بودم كه تمام بدبختی درترك رابطه با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم و
قبول رابطه با این دوست گمراه بود . باز ادامه می دهد و می گوید : بیداری و آگاهی
به سراغ من آمده بود و سعادت در خانه مرا كوبید ولی این دوست بی ایمان مرا گمراه
ساخـت : لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ ج اءَنی ، اگر از ایمان و سعادت جاویدان ، فاصله
زیادی می داشتم ، این اندازه جای تاسف نبود ، ولی تا نزدیك مرز پیش رفتم ، یك گام
بیشتر نمانده بود كه برای همیشه خـوشبخـت شوم ، اما این كور
دل متعصب لجوج مرا از لب چشمه آب حیات تشنه بازگرداند و در گرداب بدبختی فرو
برد . ذكر در جـمله بالا معنی وسیعی دارد و تمام آیات الهی را كه در كتب آسمانی
نازل شده شامل می شود ، بلكه هر چیز كه موجب بیداری و آگاهی انسان باشد در آن جمع
است . و در پـایان آیه می گوید : شیطـان همیشه
مخـذول كننده انسان بوده است : وَكانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً فرقان 29 چرا كه
انسان را به بیراهه ها و مناطق خطر می كشاند و بعد او را سرگردان رها كرده و به
دنبال كار خـود می رود . باید توجـه داشت كه
خـذول صیغه مبالغه است و به معنی بسیار مخذول كننده . حقیقت خذلان این است كه كسی
دل به یاری دیگری ببندد ولی او درست در لحظات حساس دست از كمك و یاریش بردارد .
در اینكه جمله اخیر وَكانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولا ، گفتار خداوند است به عنوان هشدار
برای همه ظالمان و گمراهان و یا دنباله گفتار این افراد حسرت زده در قیامت است ، مفسران
دو تفسیر ذكر كرده اند ، و هر دو با معنی آیه متناسب است ولی گفتار خدا بودن تناسب
بیشتری دارد ..
نكته : نقش دوست در سرنوشت انسان.
بدون شك عامل سازنده شخصیت انسان - بعد از اراده و خواست و تصمیم او ـ امور مختلفی
است كه از اهم آنها همنشین و دوست و معاشر است ، چرا كه انسان خواه و ناخواه تاثیر پذیر
است ، و بخـش مهمی از افكار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش می گیرد ، این
حقیقت هم از نظر علمی و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسی به ثبوت رسیده است . این
تاثیرپـذیری از نظـر منطق اسلام تا آن حد است كه در روایات اسلامی از پیامبر خدا
حضرت سلیمان علیه السلام چنین نقل شده : لَا تَحْكُمُوا عَلَی رَجُلٍ بِشَیْءٍ حَتَّی تَنْظُرُوا
إِلَی مَنْ یُصَاحِبُ فَإِنَّمَا یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْكَالِهِ وَأَقْرَانِهِ وَیُنْسَبُ إِلَی أَصْحَابِهِ وَأَخْدَانِهِ.
درباره كسی قضاوت نكنید تا به دوستانش نظر بیفكنید چرا كه انسان بوسیله دوستان و
یاران و رفقایش شناخته می شود ..
امام امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام در گفتار گویای خود می فرماید :
فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْكُمْ أَمْرُهُ وَلَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ فَانْظُرُوا إِلَی خُلَطَائِهِ فَإِنْ كَانُوا أَهْلَ دِینِ
اللَّهِ فَهُوَ عَلَی دِینِ اللَّهِ وَإِنْ لَمْ یَكُونُوا عَلَی دِینِ اللَّهِ فَلَا حَظَّ لَهُ فِی دِینِ اللَّهِ ..
هر گاه وضع كسی بر شما مشتبه شد و دین او را نشناختید به دوستانش نظر كنید ، اگر
اهل دین و آئین خـدا باشند او نیز پیرو آئین خدا است ، و اگر بر آئین خدا نباشند او نیز
بهره ای از آئین حق ندارد ..
وسائل الشیعة ج16 ص265
|
و براستی گاه نقش دوست در خوشبختی و بدبختی یك انسان از هر عاملی مهمتر است ، گاه او را تا سر حد فنا و نیستی پیش می برد و گاه او را به اوج افتخار می رساند . آیات مورد بحث و شان نزول آن به خـوبی نشان می دهد كه انسان چگونه ممكن است تا مرز سعادت پـیش برود ، اما یك وسوسه شیطـانی از ناحیه یك دوست بد او را به قهقرا بازگرداند و سرنوشتی مرگبار برای او فراهم سازد كه از حسرت آن روز قیامت هر دو دست را به دندان بگزد ، و فریاد یا ویلتی از او بلند شود . در كتاب العشرة (آداب معاشرت) روایات بسیاری در همین زمینه وارد شده كه نشان می دهد تا چه اندازه اسلام در مساله انتخـاب دوست سخـتگیر و دقیق و موشكاف است . این بحث كوتاه را با نقل دو حدیث در این زمینه پـایان می دهیم ، و آنها كه اطلاعات بیشتری در این زمینه می خـواهند به كتاب العشرة بحار الانوار جلد 74 مراجعه كنند . در حدیثی از نهمین پیشوای بزرگ اسلام امام محمد تقی الجواد علیه السلام می خوانیم : إِیَّاكَ وَمُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ كَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَیَقْبُحُ أَثَرُهُ : از همنشینی بدان بپرهیز كه همچون شمشیر برهنه اند ، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است ! پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلّم فرمود :
أَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ الذَّنْبُ عَلَی الذَّنْبِ ... وَمُجَالَسَةُ
الْمَوْتَی قِیلَ وَمَا الْمَوْتَی قَالَ كُلُّ غَنِیٍّ مُتْرَفٍ
چهار چیز است كه قلب انسان را می
میراند : تكرار گناه ـ تا آنجا كه فرمود : و همنشینی با مردگان ، كسی پرسید ای
رسول خدا مردگان كیانند ؟! فرمود : ثروتمندانی كه مست ثروت
تفسیر نمونه ج15 ص68 تا 74
|
در تفسیر برهان از امام كاظـم علیه السلام از علی علیه السلام نقل شده كه می فرماید از پـیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم شنیدم : شَفَاعَتِی لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِی ... شفاعت من برای مرتكبین گناهان كبیره است راوی حدیث كه ابن ابی عمیر است می گوید : از امام كاظم علیه السلام پرسیدم چگونه برای مرتكبان گناهان كبیره شفاعت ممكن است در حالی كه خداوند می فرماید : وَلا یَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی ، مسلم است كسی كه مرتكب كبائر شود مورد ارتضاء و خشنودی خدا نیست . امام علیه السلام در پـاسخ فرمود هر فرد با ایمانی كه مرتكب گناهی می شود طبعا پشیمان خواهد شد و پـیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم فرموده پشیمانی از گناه ، توبه است ... و كسی كه پـشیمان نگردد مؤمن واقعی نیست ، و شفاعت برای او نخـواهد بود و عمل او ظلم است ، و خداوند می فرماید ظالمان دوست و شفاعت كننده ای ندارند . مضمون صدر حدیث این است كه شفاعت شامل مرتكبان كبائر می شود . ولی ذیل حدیث روشن می كند كه شرط اصلی پذیرش شفاعت واجد بودن ایمانی است كه مجرم را به مرحله ندامت و خود سازی و جبران برساند ، و از ظلم و طغیان و قانون شكنی برهاند ..
» ظالمین ، شفیع ندارند :
ما لِلظّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ وَلاشَفیعٍ یُطاعُ
ظـالمین ، دوست و شفیع ندارند .
سوره غافر آیه 18
|
این آیه شریفه ، صلاحیت شفاعت شدن را از بعضی از مجرمان سلب می كند و به این ترتیب داشتن عهد و پیمان الهی یعنی ایمان ، و رسیدن به مقام خشنودی پروردگار و پرهیز از گناهانی چون ظلم و ستم ، جزء شرائط حتمی شفاعت است . آیات شفاعت بخوبی نشان می دهد كه مساله شفاعت از نظر منطق اسلام یك موضوع بی قید و شرط نیست بلكه قیود و شرایطی از نظر جرمی كه در باره آن شفاعت می شود از یك سو ، شخص شفاعت شونده از سوی دیگر ، و شخص شفاعت كننده از سوی سوم دارد كه چهره اصلی شفاعت و فلسفه آن را روشن می سازد . مثلا گناهانی همانند ظلم و ستم بطـور كلی از دایره شفاعت بیرون شمرده شده و قرآن می گوید : ظالمان شفیع مطاعی ندارند ! و اگر ظلم را به معنی وسیع كلمه آنچنان كه در بعضی از احادیث آمده - تفسیر كنیم شفاعت منحصر به مجرمانی خواهد بود كه از كار خود پشیمان ، و در مسیر جبران و اصلاحند ، و در این صورت شفاعت پشتوانه ای خواهد بود برای توبه و ندامت از گناه .از طـرف دیگر طـبق آیه 28 سوره انبیاء تنها كسانی مشمول بخشودگی از طریق شفاعت می شوند كه به مقام ارتضاء رسیده اند و طبق آیه 87 سوره مریم دارای عهد الهی هستند . این دو عنوان ، همان گونه كه از مفهوم لغوی آنها و از روایاتی كه در تفسیر این آیات وارد شده ، استفاده می شود به معنی ایمان به خدا و حساب و میزان و پـاداش و كیفر و اعتراف به حسنات و سیئات نیكی اعمال نیك و بدی اعمال بد و گواهی به درستی تمام مقرراتی است كه از سوی خدا نازل شده ، ایمانی كه در فكر و سپس در زندگی آدمی انعكاس یابد ، و نشانه اش این است كه انسان ، خـود را از صفت ظـالمان طـغیانگر كه هیچ اصل مقدسی را به رسمیت نمی شناسند بیرون آورد و به تجدید نظر در برنامه های خـود وادارد . در آیه 64 سوره نساء در مورد آمرزش گناهان در سایه شفاعت می خوانیم :
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظـَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا
اللّهَ تَوّاباً رَحیماً
و اگر بعد از ظلم و گناه ، پشیمان شدند و برای توبه و طلب آمرزش
نزد تو آمدند ، خداوند را مهربان و توبه پذیر می یابند . در این آیه توبه و استغفار
مجرمان مقدمه ای برای شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم شمرده شده است ..
تفسیر نمونه ج1 ص229
|
» شرائط سازنده شفاعت
با توجـه به اینكه شفاعت به معنی صحیح قیود و شرائط فراوانی در چند جهت دارد ، كسانی كه معتقد به این اصلند برای اینكه مشمول آن شوند ناگزیرند شرائط آن را فراهم سازند ، و از گناهانی همانند ظلم كه امید شفاعت را به صفر می رساند بپرهیزند ، برنامه خود را از یك دگرگونی عمیق و همه جانبه در وضع خویش شروع كنند ، و برای رسیدن به مقام ارتضاء و بر قرار ساختن عهد الهی و ازگناه توبه كنند ، و یا حداقل در آستانه توبه قرار گیرند . خلافكاری و شكستن سد قوانین الهی را متوقف سازند و یا لااقل تقلیل دهند و ایمان به خدا و دادگاه بزرگ رستاخیز را در خود زنده نگاهدارند و قوانین و مقررات او را محترم بشمرند ..
» ادامه ظلم ، سبب ایجاد پرده ای بر حس تشخیص انسان :
اصرار و لجـاجـت آنها در برابر حق و ادامه به ظلم و بیدادگری و كفر سبب می شود كه
پرده ای بر حس تشخیص آنها بیفتد ، در سوره نساء آیه 155 می خوانیم :
بَلْ طَبَعَ اللّهُ عَلَیْها بِكُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاّ قَلیلاً ..
خداوند بواسطه كفرشان ، مهر بر دلهاشان نهاده !
|
و در سوره جـاثیه آیه 23 چنین آمده است :
أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخـَذَ
إِلهَهُ هَواهُ وَأَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً
فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ أَفَلا تَذَكَّرُونَ
آیا مشاهده كردی كسی را كه هوای
نفس (نامشروع) را خدای خود قرار داده ؟ و لذا گمراه شده ، و خدا مهر بر گوش و قلبش
نهاده و پرده بر چشمش افكنده است ..
جاثیه 23
|
ملاحظـه می كنید كه سلب حس تشخیص و از كار افتادن ابزار شناخت در آدمی در این آیات معلول عللی شمرده شده است ، كفر ، تكبر ، ستم ، پیروی هوسهای سركش (نامشروع) ، لجـاجـت و سرسخـتی در برابر حق ، در واقع این حالت عكس العمل و بازتاب اعمال خود انسان است نه چیز دیگر ..
» هفت درب جهنم برای ظالمین امتها :
روایت شده كه چون آیه
لَها سَبْعَةُ أَبْواب برای دوزخ هفت باب است حجـر 44
نازل شد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از جبرئیل پرسید آیا این درب ها همچون درب های ما
است ، جبرئیل گفت نه ، و لكن تمام این درب ها گشوده است ، بعضی پائین تر از بعضی
دیگر است و از هر بابی تا باب دیگر هفتاد
سال راه است و هر یك از این ها هفتاد برابر آن باب قبلی است ، دشمنان خدا باین ابواب
رانده می شوند . چون درب ها بپـایان برسد شعله های آتش با
غل و زنجـیر به استقبال آنها می آید پـس یكی را می بینی كه زنجیر از دهانش
داخـل شده و از شكمش خـارج گشته و دست چپش را بگردنش بسته اند و دست راستش را
داخـل در قلب او نموده و از پشت سر خارج نموده و با زنجیر بسته اند ، و هر كسی را با
شیطـانی در یك زنجیر بسته و بر روی میكشند و ملائكه با پتك هائی از آهن بر سر او
كوبند و هر گاه اراده كند كه از آنجا خارج شود او را باز گردانند رسولخدا صلّی اللّه
علیه و آله فرمود بمن خبر بده از مكان این ابواب ..
جـبرئیل گفت اما باب اول ، جایگاه منافقین و كسانی از اصحاب مائده كه كافر شدند و
آل فرعون و اسم آن هاویة است . باب دوم جایگاه مشركین است و اسم آن حجیم است و باب
سوم جایگاه ستاره پرستان است و اسم آن سقر است ، باب چهارم جایگاه ابلیس و پیروان
او و مجوسیان است و اسم آن لظی است ، و باب پنجم جایگاه یهود است و اسم آن حطمة است
. باب ششم جـایگاه نصاری است واسم آن سقر است سپـس
جـبرئیل ساكت شد ، رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود آیا از مكان باب هفتم مرا خبر
نمیدهی جـبرئیل گفت ای محمد از آن از من سؤال منما . رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله
فرمود : مرا از باب هفتم خـبر ده ، جـبرئیل گفت باب هفتم جـایگاه
اهل كبائر از امت تو است آنانكه بدون توبه از دنیا رفته اند پیامبر صلّی اللّه علیه و
آله بیهوش بر زمین افتاد جبرئیل سر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را بدامن گرفت
پـیامبر صلّی اللّه علیه و آله بهوش آمد آنگاه فرمود ای
جـبرئیل مصیبت من بزرگ و اندوهم بسیار گشت آیا از امت من هم كسی
داخـل آتش میشود ؟ جـبرئیل گفت بلی اهل كبائر از امت تو
داخـل آتش میشوند باز رسولخـدا صلّی اللّه علیه و آله گریست و
جـبرئیل هم گریست ، سپـس پـیامبر صلّی اللّه علیه و آله
بمنزل خود رفت و در را بروی خود بست و جز برای نماز خارج نمی شد و نماز را هم كه
بجـای می آورد بدون اینكه با كسی سخـنی بگوید
بمنزل باز می گشت و در نماز بسیار گریه و زاری مینمود چون روز سوم شد أ بو بكر
به در خـانه آن حضرت رفت و گفت السّلام علیكم یا
اهل بیت الرحمة ، آیا اجازه دیدار رسول.
خـدا صلّی اللّه علیه و آله هست ، كسی جواب نداد و او گریان بازگشت ، دیگری رفت و
همین كار را كرد بدون جـواب گریان بازگشت سلمان آمد او را هم كسی جواب نگفت او
گریه كنان به در خـانه فاطمه زهرا علیها السّلام آمد و بر در ایستاد و گفت السّلام
علیكم یا اهل بیت المصطفی ، و علی علیه السّلام در آن زمان در خانه نبود ، پس از سلام
گفت ای دخـتر رسول خدا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از مردم كناره گرفته و جز برای
نماز از خـانه خـارج نمیشود و با احدی سخن نمی گوید و كسی را اجازه اینكه خدمتش
برسد نمی دهد فاطمه علیها السّلام عبا بر سر افكند و رو بخانه پیامبر صلّی اللّه
علیه و آله نهاد تا اینكه به در خـانه رسید سلام كرد و گفت ای
رسول خـدا من فاطمه هستم پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در سجده بود و می گریست پس
سر را بلند نمود و فرمود چه شده است كه فاطمه نور چشم مرا پشت در نگه - داشته اید
درب را باز كنید ، چون چشم فاطمه بر رسول خدا افتاد و رنگ زرد پیامبر صلّی اللّه
علیه و آله را مشاهده كرد كه از شدت گریه و حزن آنقدر نحیف و لاغر شده است شروع
بگریه نمود و خطاب به پدر گفت : ای رسول خدا چه میشود شما را پیامبر صلّی اللّه
علیه و آله فرمود جبرئیل نزد من آمد و ابواب جهنم را برای من وصف نمود و بمن خبر داد كه
باب بالای آن از آن اهل كبائر امت من است این بود كه مرا غمگین ساخت و گریان نمود
فاطـمه علیها السّلام گفت ای رسولخـدا آیا از او سؤال فرمودی كه آنان چگونه داخـل جـهنم می شوند ، فرمود ملائكه آنها را بسوی آتش
میرانند درحالیكه نه چهره های آنها سیاه گشته و نه دیدگانشان كبود شده و نه بر
دهانهای آنها مهر زده شده و نه با شیطـانی قرین گشته و نه
غل و زنجـیری بر آنها نهاده شده است فاطمه علیها السّلام گفت ملائكه چگونه آنها را
بسوی آتش میكشند فرمود مردان را با ریش های آنها وزن ها را با گیسوان و موی های جلو
سر آنها ، چه بسیار سالخوردگانیكه بموی سپیدش گرفته شده و بسوی آتش كشیده می
شود در حالیكه فریاد میزند وا شیبتاه وا ضعفاه ، و چه بسیار جوانانی از امت من كه موی
صورتش گرفته شده و بسوی آتش برده می شود و او فریاد میزند وا شباباه ، وا حسن
صورتاه ، و چه بسیار از زنان امت من كه موی جلو سر آنها گرفته شده و ب آتش كشیده
میشوند و آنها فریاد میزنند وا فضیحتاه ، وا هتك ستراه ، تا آنها را بنزد مالك دوزخ
میرسانند چون چشم مالك بر آنها می افتد بملائكه میگوید اینان چه كسانی هستند كه تا
بحال در میان اشقیاء عجـیب تر از این ها ندیده ام نه چهره شان سیاه گشته و نه
غل و زنجیری بر گردن آنها نهاده شده ملائكه میگویند بما چنین دستور داده شده او خطاب
ب آنها میگوید : ای گروه اشقیا شما كیستید ، و در روایتی دیگر آمده است كه چون ملائكه
آنها را با این كیفیت بطرف دوزخ بكشند فریاد میزنند وا محمداه چون مالك را ببینند از هیبت
او نام محمد را فراموش كنند ، پس ب آنها میگوید شما كیستید میگویند ما از كسانی هستیم كه
قرآن بر آنها نازل شد و ماه رمضان را روزه می داشتند ، مالك میگوید قرآن جز بر محمد
نازل نشده است چون اسم محمد را می شنوند فریاد میزنند كه ما از امت محمد هستیم مالك
میگوید آیا در قرآن آنچه شما را از معصیت خدا باز بدارد نبود ، چون آنها را بر لبه جهنم
آورند و چشمشان بر آتش افتد میگویند ای مالك آیا اجازه می دهی كه ما بر خویشتن
بگرییم پس آن قدر میگریند كه خون از دیدگانشان جاری می شود ، مالك میگوید چه نیكو
بود این گریه ها اگر در دنیا و از ترس خدا می بود ، و اگر چنین بود امروز طعمه آتش
نمی شدید پـس خـطـاب به نگهبانان دوزخ میگوید آنها را در آتش افكنید همگی فریاد
میزنند لا اله الا اللّه آتش از آنها باز میگردد مالك ب آتش میگوید آنها را فرا گیر ،
میگوید چگونه ممكن است در حالیكه آنها این كلمه طیبه را بر زبان میرانند مالك میگوید
ولی پروردگار تو چنین امر نموده است پس آتش آنها را فرا گیرد بعضی را آتش تا مچ
پـا فرا گیرد و بعضی را تا زانو و بعضی را تا سینه و بعضی را تا حلق و هر گاه
كه آتش بچهره های آنها میزند مالك میگوید صورت های آنها حال از او زیباتر در دنیا ندیده ایم كیست ؟ مالك میگوید این
جبرئیل است كه نزد خدا مقامی والا دارد آنكه وحی را برای محمد می آورد ..
چون
اسم محمد می شنوند جـملگی فریاد میزنند كه ای
جـبرئیل سلام ما را بمحمد برسان و به او خبر ده كه گناهان ما بین ما و او
جدائی افكند و
از حالت بد ما او را آگاه ساز ، جبرئیل باز می گردد ذات اقدس حق از او می
پرسد كه امت
محمد را در چه حالی یافتی میگوید چه بد حالی كه داشتند و چه جایگاه تنگی كه
برای
آنها بود . می پـرسد آیا از تو چیزی هم خـواستند ؟
جـبرئیل میگوید بلی ازمن خـواستند كه سلامشان را به پـیامبرشان برسانم
و از حال بد آنها او را آگاه سازم ، می فرماید برو و او را با خـبرساز پـس
جبرئیل خدمت پیامبر میرسد در حالیكه آن حضرت در خیمه ای از در سفید كه چهار
هزار باب
دارد و هر باب دو لنگه درب از طلا دارد بسر میبرد ، و به آن حضرت می فرماید
: ای محمد
من از نزد گروهی ازگناهكاران امت تو می آیم كه درآتش معذبند آنها خدمت تو
سلام
رساندند و از حال خویش و جایگاه تنگ خود شكایت داشتند پیامبر نزد عرش خدا
می آید و
به سجـده می افتد و ثناء او میگوید : ثنائی كه احدی
مثل آن نگفته باشد خـطـاب میرسد سرت را بلند نما و هر چه می خـواهی سؤال
نما كه داده می شوی و شفاعت نما كه شفاعتت پـذیرفته می شود ،
رسول خدا میگوید اشقیاء امت من كه حكمت را در مورد آنان تنفیذ نمودی خطاب
میرسد شفاعتت
را درباره آنها پذیرفتم پس به دوزخ برو و هر كه را كه لا اله الا اللّه
میگوید از آنجا
خـارج نما پـیامبر می آید چون چشم مالك به پیامبر می افتد درهای دوزخ را
میگشاید و
سرپـوش بر میگیرد چون آنها چشمشان به رسول خدا می افتد فریاد می زنند كه
آتش
پـوست بدن ما را سوزانید و جگرهای ما را سوخت پس همگی را از آتش خارج میكند
در حالی
كه ذغال گشته اند و آتش چیزی از آنها بر جای نگذاشته است و به نهری كه بر
در
بهشت جـاری است و حیوان نام دارد میروند و در آن آب
غسل میكنند پـس همگی جـوان و زیبا از آن خـارج می شوند و با چهره هائی چون
ماه
داخل در بهشت می شوند ..
در بسیاری از موارد ، وقتی انسان ، ظـلم وحق كشی می كند ، دنبال كسب یك موفقیت یا رسیدن به یك چیزی است كه در آن وقت ، فكرش ، فقط رسیدن به آن چیز است ولی اگر بداند و بفهمد كه با این روش غلطی كه در پیش گرفته ، چه ضررهای جـبران ناپـذیری را بر خـوشبخـتی و سعادت خـود میزند ، ودر عین حال ، تجـربه نشان داده كه به هدفی هم كه دارد نمی رسد . فرعون ، به خاطر جلو گیری از تولد حضرت موسی علیه السلام ، چقدر اطـفال بی گناه را پـس از تولد كشت ، این همه قتل و ظلم ، سر انجام موسی علیه السلام ، نه تنها تولد یافت بلكه به خواست خدا در كنار خـود فرعون ، بزرگ شد و دیدیم كه عاقبت ، ظلم فرعون ، او و لشكریانش را در دریا غرق كرد . در زمان خودمان ، صدام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در آغاز حكومت نو پـای جـمهوری اسلامی ، با تحریك استكبار جهانی و آمریكای جهانخوار ، به قصد سرنگون كردن نظـام اسلامی و تصرف تمام یا قسمتی از كشور عزیز اسلامیمان ، ناجـوانمردانه به ایران حمله كرد و چقدر در طـول هشت سال جـنایت كرد ، ولی همه دیدیم كه عاقبت ، آن كه به مقصودش نرسید و ذلیلانه سرنگون شد ، چه بسا كه اگر این چنین نمی كرد ، دچار چنین سرنوشتی نمی شد . و قطـعا ظلم ، انسان را به مقصود نمی رساند . و همینطور كه از آیات و روایاتی كه مشروحا آوردیم استفاده می شود ، ظالم هم در دنیا از عمرش خیر نمی بیند وبدبخت می شود وهم در آخـرت ، در قعر جهنم معذب است . و شاید بشود گفت : یكی از بزرگترین مشكلات و موانع خوشبختی بشر ، اعتماد نكردن به واقعی ترین دوست خود یعنی خدای مهربان و اعتماد به راه های غلطی است كه شیطان ملعون پیش پای او می گذارد . خدایا به ما این شعور را عطا كن كه باور كنیم كه هر كار ظالمانه ، فقط ، به بدبختی ما كمك می كند و هرگز مرتكب آن نشویم .
منبع اصلی مطلب : http://www.tarbiat.org/Html/MAINHADIS/Ahadis/np/zolm.htm