كلنگ
هایی كه بی هدف بر زمین خوردند و شكستند!
هارای نیوز : استانی كه هنوز هم در رویای
گذشته پرافتخار خویش باقی مانده و از صدر تا ذیل مسئولان و مردم و
نویسندگانش برای سرپوش گذاشتن به عقب ماندگی ها و پس رفت هایش دست به
دامان آن افتخارات تاریخی سده های گذشته می شود. غافل از اینكه در عصر متلاطم و
پرشتاب جهان امروزی آنچه اهمیت دارد «داشتم داشتم نیست، دارم دارم» است.
كثرت
و تعدد طرح های عمرانی و خدماتی در یك جامعه ی در حال توسعه می تواند نشانه
مثبتی باشد از روند رو به رشد آن جامعه و به دنبال آن كاهش نرخ بیكاری و
تورم و دهها آسیب و ناهنجاری دیگر. و در نهایت كثرت طرح های اجرایی در یك
شهر می تواند نمادی از پویایی آن شهر و فعال بودن مردمانش باشد. اما آن
تعدد و تكثر الزاماتی دارد كه اگر فراهم نباشند همه ی آن طرح ها تنها در
حد پوسته و شعار باقی می مانند و راه به جایی نمی برند. همان پدیده ای كه
آذربایجان شرقی اكنون با آن دست به گریبان است.
این
تشتت و بی برنامگی را می توان حداقل از دو منبع برداشت كرد.
اول:
حجم طرح های نیمه تمام و بلاتكلیفی كه مدت های مدیدی است به حال خود رها
شده اند.
دوم:
سخنان و انتقادات و گلایه های اخیر استاندار آذربایجان شرقی كه به صراحت
از طرح های مطالعه نشده و تامین اعتبار نشده ای سخن می گوید كه تنها برای
آمارسازی و خودنمایی و چه بسا عوام فریبی در طی سالهای گذشته شروع شدند و
بعد از ایجاد مطالبه در بین مردم و احساس نیاز كاذب به حال خود رها شده
اند.
به
گفته ی دكتر اسماعیل جبارزاده بیش از 30 هزار میلیارد تومان طرح نیمه تمام
در سطح استان وجود دارد كه در طی دوره گذشته در استان و بی شك بدون مطالعه
و تامین محل های تامین اعتبار كلنگ شان بر زمین خورده اما حالا این ماشین
قراضه طرح های بی برنامه، در نیمه راه، هم بنزین تمام كرده و هم به روغن
سوزی افتاده است.
ده
ها پروژه از صنایع نفت و پتروشیمی گرفته تا راه و ترابری و معادن و فلزات
و خودروسازی و و ورزش و عمران شهری تنها بر روی كاغذ و بخشنامه موجودیت
یافتند و سپس كلنگ تبلیغاتی شان بر زمین خورده اما حالا برای به ثمر نشستن
آنها حتی با فرض تخصیص 100 درصد بودجه عمرانی، حداقل به 30 سال زمان و
بودجه ای معادل با چندین برابر بودجه استانی نیاز است.
وقتی
كه سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت گذشته بی هیچ دلیل توجیهی و به
رغم مخالفت جدی كارشناسان از سیستم مدیریتی ما حذف شد باید هم شاهد چنین
آشفتگی در سیستم های نظارتی، تحقیقاتی و برنامه ریزی باشیم. به عبارت دیگر
این حجم طرح های نیمه تمام «نان بیاتی بود كه دولت نهم و دهم بر سر سفره ی
دولت های بعد از خود گذاشت» و بدین ترتیب همه ی مناطق كشور و به ویژه
آذربایجان شرقی با انبوه طرح های نیمه تمام و بلاتكلیف دست به گریبان شده
است.
اولین
طفل ناقص الخلقه ی این شیوه ی پراشتباه مدیریتی، استهلاك سنگین و پرهزینه
طرح ها است. از كارگاه های نیمه فعال گرفته تا ابزار و مواد خام و
تداركاتی كه به حال خود رها شده اند تا در طوفان حوادث طبیعی و غیر طبیعی،
هدر رفت سرمایه های ملی و استانی و در نهایت بدبینی و نارضایتی مردم را
رقم بزنند.
استانی
كه هنوز هم در رویای گذشته پرافتخار خویش باقی مانده و از صدر تا ذیل
مسئولان و مردم و نویسندگانش برای سرپوش گذاشتن به عقب ماندگی ها و پس رفت
هایش دست به دامان آن افتخارات تاریخی سده های گذشته می شود. غافل از
اینكه در عصر متلاطم و پرشتاب جهان امروزی آنچه اهمیت دارد «داشتم داشتم
نیست، دارم دارم» است.
دستاورد
شوم دیگر چنین رفتار نسنجیده ای در حوزه مدیریت منابع و آمارسازی در نهایت
به عقب ماندگی استان در بحث توسعه می انجامد. همان نكته ای كه استاندار
منتقد آذربایجان شرقی هم به آن اشاره می كند:
«متاسفانه
در طول سالهای گذشته وضعیت استان از نظر شاخصهای توسعه افت كرده و امروز
جایگاه خوبی برای استان متصور نیست!»
هر
چند جبارزاده به صراحت در مورد رتبه و جایگاه استانی كه روزگاری بر اولین
بودنش در عرصه تولید و مدیریت و صنعت و بودجه می بالیدیم اشاره نكرده اما
ناگفته پیداست كه رتبه آذربایجان شرقی در مباحث توسعه متوازن حداقل دو
رقمی بوده و در میانه های جدول مقایسه ای قرار دارد.
بنا
به اعلام استاندار آذربایجان شرقی، افزایش نرخ بیكاری، كاهش سن اعتیاد و
افزایش آمار معتادان و بروز بحران در واحدهای صنعتی و تولیدی از جمله
معضلات اساسی استان است كه از دوره های گذشته به یادگار مانده است. معضلاتی
كه هر یك از آنها می تواند برای شكستن كمر یك جامعه پویا و در حال گذار
كافی باشد.
در
چنین شرایطی، درك شرایط موجود و واقع بینی به جای آرمانگرایی غیر واقعی و
اجتناب از آمارسازی های منسوخ تنها نسخه ای است كه می توان برای عبور از
این بحران های بزرگ تجویز كرد.
گذشته
از كنار فرضیات و شكل تئوریك این مشكلات، برای رها شدن از بار سنگین طرح
های نیمه تمام باید در باورهای غیر علمی مدیریتی تجدید نظر كرد و دست بخش
خصوصی و غیر دولتی را به گرمی فشرد. مانع تراشی و بهانه جویی در این مقطع،
بزرگترین جفا در حق سرنوشت آینده این جامعه و فرزندان آن است. در این
شرایط دیكته كردن برخی مقررات دست و پاگیر و سنگ اندازی پیش پای سرمایه
گذاران و تحمیل برخی نظرات نسنجیده می تواند به فرار سرمایه ها و تكرار
تراژدی تلخ دهه های شصت و هفتاد یعنی «فرار مغزها» و « فرار سرمایه ها»
منتهی شود.
توسعه
استان و پویایی طرح های عمرانی و ختم به خیر آنها آرزوی هر آذربایجانی
عاشق پیشه است.
منبع : امید
تبریز/ محمد امین خوش نیت
|