به گزارش امید تبریز ، حتی در این میان بعضی از طرفداران دولت نیز به جمع منتقدین پیوسته اند. در چند روز اخیر برخی از اظهارنظرهای صادق زیباكلام در ارتباط با دولت و سایر موضوعات سیاسی و اجتماعی باعث واكنش از سوی بعضی از مسئولان دولتی و فعالان اجتماعی شده است.

زیباكلام چندی پیش گفته بود كه با روحانی و نزدیكانش در برخی موضوعات مخالف است به دلیل اینكه اطرافیانش مدتی است می گویند ما مستقل هستیم و برای خودمان هستیم و پیروزی ما مدیون هیچ كس نیست. زیباكلام معتقد است این گونه اظهارات از طرف دولت گزافه گویی است چرا كه روحانی بیش از یك میلیون رای نداشت و این حمایت اصلاح طلبان بود كه باعث پیروزی دولت روحانی شد. یا در اظهار نظر دیگری زیبا كلام مطلبی درباره پیروزی فوتبال ایران در جام جهانی نوشت. در آن نوشته آرزو كرد بود، كاش فوتبال ایران در همان روزهای اول ببازد و برود پی كارش .

در همین رابطه دكتر صادق زیباكلام در گفت و گو با «تابناك» به علت اظهارنظرهای اخیر و افزایش انتقادات از دولت پرداخته است.

آقای دكتر در چند روز اخیر شما صحبت های انجام داده اید كه باعث واكنش های متفاوتی شده است. به عنوان مثال گفته اید كه روحانی بیش از یك میلیون نفر رای نداشته است؟ دلیل شما برای چنین اظهاراتی چیست؟

صورت مسئله این نبوده است كه من از ابتدا بگویم، روحانی یك میلیون بیشتر رای نداشته است. داستان این گونه بود كه اقای سعید حجاریان در اظهار نظری می گوید بدنه اجتماعی رای آقای روحانی اصلاح طلبان هستند و اگر اصلاح طلبان از ایشان ناامید شوند، چیزی برای اقای روحانی و دولتش نمی ماند. بعد از این سخنان اقای حجاریان، اقای حجت الاسلام اكرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری حرف بدی زد و به اقای حجاریان بی احترامی كرد. ایشان گفت اقای حجاریان بی كار است و خدا كاری برای ایشان جور كند تا ایشان سرش گرم شود تا اینقدر حرف های بی جا نزند. اقای نوبخت نیز پاسخی كه به اقای حجاریان دادند پاسخ بی ادبانه ای بوده است. من از رفتار اینها خیلی خوشم نیامد. البته دوست هم نداشتم به این داستان بپردازم كه روحانی چقدر رای دارد.

پس چرا شما به این موضوع پرداختید كه اقای روحانی چقدر رای داشت؟

كبریت را اقای اكرمی و نوبخت كشیدند و من مصاحبه ای كردم با یكی از سایت ها و گفتم اتفاقا این طور نیست كه آقای حجاریان الاف و بی كار باشد. در واقع این كه بگویند اگر اقای حجاریان سرگرم باشد چنین حرف هایی نمی زند و بعد این را تسری به من دادند حرف اشتباهی است. بنده گفتم بدنه اجتماعی حامی اقای روحانی در حقیقت از اصلاح طلبان است. از طرف دیگر حمایت اقایان هاشمی، خاتمی و جریان اصلاح طلب سرنوشت ساز بود. رای دهندگان بالقوه اصلاح طلب امدند به اقای روحانی رای دادند. چهره و شخصیت های اصلاح طلب نیز یكی پس از هم امدند و به نفع اقای روحانی اظهار نظر كردند.

حرفی كه ما زدیم در اساس درست است. اگر اصلاح طلبان و رای دهندگانی كه بطور سنتی به اصلاح طلبان رای می دهند در انتخابات شركت نكرده بودند؛ اقای روحانی چقدر رای می اورد. اصولگرایان كه به ایشان رای ندادند. اقای روحانی چه فرقی با اقای ولایتی داشت. این تصور از كجا برای اقای نوبخت و اكرمی و بعضی دیگر در بدنه دولت بوجود آمده است كه این ها بودند برای روحانی رای اوردند. اصلاح طلبان انچه كردند به خاطر نظام بوده است. اصلاح طلبان ادعایی ندارند ولی اینكه مورد تحقیر قرار بگیرند نهایت بی انصافی از طرف دولت است. اصلاح طلبان ادعای ارث و میراث از دولت نكرده اند كه می گویند اصلاح طلبان سهمی نداشته اند. رای اجتماعی اصلاح طلبان بود كه 19 میلیون رای برای دولت به همراه آورد.

اقای روحانی گفته است كسانی كه با دولت همراه و همسو نیستند و در پست های دولتی می باشند، باید بركنار شوند. به نظر شما مرز همسو شدن با دولت چیست؟ در واقع دولت برای اینكه افراد همسو با دولت را بكار بگمارد باید از اصلاح طلبان استفاده كند؟

ظرف یك سال گذشته بنده به شهرهای زیادی برای حمایت از دولت سفر كرده ام و در تمام سخنرانی ها از اقای روحانی دفاع كردم. اما هر كجا رفتم بدون استثنا گلایه ای داشتند كه خیلی از كسانی كه در دوران اقای احمدی نژاد مسئول بودند همچنان مسئول مانده اند. حالا اگر این ها مدیر خوبی بودند اشكالی نداشت. ما نذر نكرده ایم كه هر كس در زمان احمدی نژاد بوده است بركنار شود. كسانی كه صلاحیت دارند باید همچنان بمانند. ولی گلایه این است كه این ها نه تنها مدیران احمدی نژاد هستند بلكه برخی انها به شدت مخالف سیاست های دولت یازدهم هستند. خیلی از انها عملكردشان بسیار نامطلوب بوده است. چرا اقای رحمانی فضلی انها را عوض نكرده است. عمده گلایه ها نسبت به وزیر كشو.ر یعنی اقای رحمانی فضلی است. این گلایه ها به اقای روحانی رسیده است و وی نیز واكنش نشان داده است.

شما در یك اظهار نظر دیگر گفته اید كه دوست دارید ایران در مسابقات فوتبال جام جهانی ببازد؟ علت این علاقه شما چیست!؟

خیلی ها كه بعدا به من حمله كردند و گفتند خائن،مزدور،وطن فروش و....انها حتی مقاله ای را كه من در آن این مسئله را مطرح كرده بودم را نخوانده بودند. اینكه من گفته بودم كه دوست ندارم ایران در جام جهانی پیروزی شود مبتنی بر یك تجزیه و تحلیل و استدلال هایی بوده است. وقتی شما ان عقبه را نخوانید، این همه اهانت به من كار درستی نیست.

دلیل من برای این حرف این است كه ما به دلایل پیچیده جامعه شناسی و روانشناسی فعلی جامعه ایران، مسئله برد و باخت در فوتبال برای ما مسئله صرفا مسئله فوتبال نیست بلكه اغشته به گرایشات سیاسی و به نمادها و نمودهای سیاسی شده است. وقتی از آرژانتین باختیم علی رغم اینكه خوب بازی كردیم مردم امدند در خیابان شادی كردند. فردا وقتی روزنامه اصولگراها را نگاه می كردید یك كلام از شادی حرفی به میان نیامده بود. مردم از این شادی در فوتبال به عنوان یك بهانه استفاده می كنند تا بگویند شادی در جامعه ما كم است.

ما متاسفانه به دلیل فقدان توسعه سیاسی در جامعه مان پیروزی در فوتبال بزرگ و معنادار می شود. در حالی كه فلان كشور كه در امریكای جنوبی كه خیلی كشور عقب مانده ای است و قتی دو گل به اسپانیا می زند دچار این توهم نمی شوند كه ملت بزرگ شیلی پیروز شد. شما فقط نگاه كنید وقتی ما بازی را به ارژانتین باختیم و تا به حال یك گل در جام جهانی نزدیم ببینید چه فضایی درست شده است كه این دلاوران ، بزرگان، قهرمانان ایران در جام جهانی چه كرده اند. این روحیه ملی گرایی و این روحیه ایرانی پرستی و روحیه نگاه كردن به دیگران به چشم حقارت به نظرم جامعه سالمی نیست كه این طوری به مسئله فوتبال نگاه می كنند. یا در فردای ان روز نوشته بودند كه ای كاش مسئولین ما از كی روش، ولاسكو و ورزشگاران درس بگیرند. ببیند با چه روحیه جنگندگی كار می كنند. این ها طعنه می زدند به تیم هسته ای كه ای كاش اینها غیرت داشتند و مقاومت می كردند. این ها بیماری است. به خاطر همین است كه من خیلی خوشحال نمی شوم تیم ایران ببرد. معتقدم وقتی پیروزی به دست می اوریم توهم زده می شویم و متوجه نمی شویم كه فوتبال، فوتبال است و صرف برد فوتبال مشكلات و كمبودها جبران نمی شود.

شما به عنوان یك استاد علوم سیاسی مجموعه ا ی از دروس جدید ارائه كردند به نظر شما این دورس جدید می تواند علوم سیاسی را اسلامی كند؟

آنچه كه جدیدا در حوزه علوم سیاسی به عنوان كتب جدید امده است، فاجعه است. كسانی كه اندیشه و تفكرشان دائی جان ناپلئونیزم و تئوری توطئه است این پیشنهادات را داده اند. كسانی كه همه چیز را به گردن امریكا و انگلیس می اندازند و معتقدند روشن فكرها خیانت كرده اند؛ امدند یك سری كتاب و طرح درس را معرفی كردند. اكثر این مطالب غیر علمی و ایدولوژیك زده، سیاسی و اسیر گفتمان تئوری توطئه است. این ها ارزش تحلیلی ندارند و به نیروهای اجتماعی نپرداخته است. فقط به موضوعات غیر مرتبط پرداخته است. متاسفانه چند نفر ادم انگشت شمار آمدند این دروس و كتاب را ردیف كرده اند.

شما اخیرا به 18 ماه زندان محكوم شده اید دلیل آن چیست؟

بعد از توافق ژنو در آذرماه جبهه پایداری به شدت شروع كردند به توافق ژنو حمله كنند. حتی گفتند كه معاهده ژنو از تركمن چای بدتر است. بنده یك نامه ای نوشتم به آقای رسایی و به این حرف ایشان انتقاداتی وارد كردم. انها هم به من دوباره جواب دادند. از طرف دیگر من در نامه ای دیگر به روند رسیدگی پرونده سه هزار میلیاردی اعتراض نموده بودم.حال به خاطر این نامه ها بنده به جرم تشویش اذهان عمومی به 18 ماه در مجموع محكوم شده ام كه البته روی این حكم اعتراض كرده ام و منتظر دادگاه تجدیدنظر هستم.