+0 به یه ن / بپسند
حجاب و ساپورت:
عصرایران ؛ جعفر محمدی - نمایندگان مجلس شورای اسلامی،چندی پیش با احضار وزیر كشور به مجلس، از وی درباره وضعیت حجاب و عفاف در جامعه سؤال كردند. آنها بعد نمایش تصاویری از زنان و دختران ساپورت پوش در نمایشگرهای بزرگ صحن علنی، در اعتراض به وضعیت موجود و با این انتقاد كه چرا با زنان ساپورت پوش برخورد نمی شود، به وزیر كشور ،كارت زرد دادند.
در این باره نكاتی چند قابل توجه است:
1 - حجاب و عفاف، دغدغه همه متدینین جامعه است و انتظار می رود در جامعه ای با اكثریت مسلمان، این فریضه دینی هم به شكلی قابل قبول به جا آورده شود. اما آن طور كه مجلسی ها می پندارند، راه ترویج حجاب و عفاف در جامعه،برخورد و بگیر و ببند نیست.
اساساً یكی از مشكلات مردم ما این است كه برخی مسؤولان و نمایندگان شان برای هر مشكلی راه حلی سلبی در جیب دارند:برای افزایش جمعیت، 2 تا 5 سال زندان برای وازكتومی كنندگان در نظر می گیرند و برای ترویج حجاب و عفاف ، از وزیر كشور می خواهند با زنان و دخترانی كه حجاب شان محل ایراد است برخورد پلیسی كند و همین طور درباره مسائل دیگر!
اگر قرار بود برخوردهای پلیسی جواب دهد، اكنون مردم ایران در خانه های شان هم حجاب داشتند! در برخورد با این مسأله كه از دهه 60 نمی شود فراتر رفت. دیگر چه برخوردی مانده كه انجام شود؟
مجلسی ها اگر راه دیگری بلد هستند ، بسم الله! این گوی و میدان ؛ اگر هم بلد نیستند، جای شان را به كار بلد ها بسپارند.
2 - واقعاً مجلسی ها از وزارت كشور چه انتطاری دارند؟ آیا جز این است كه اهرم وزارت كشور ، نیروی انتظامی است؟ و مگر نیروی انتظامی برخورد نمی كند؟ مگر گشت ارشاد ندارد؟ مگر ماهواره ها را جمع نمی كند؟ مگر بگیر و ببند نمی كند؟
چرا؟ همه این كارها را می كند ولی مشكل اینجاست كه در مقولات فرهنگی، برخوردهای فیزیكی و پلیسی فایده ندارد.
گیریم كه از فردا ، در كنار گشت ارشاد ، یگان ویژه هم وارد خیابان ها شود و شدیدترین برخوردها صورت گیرد و بازداشتگاه ها هم پر شوند از زنان و دخترانی كه موهایشان بیرون بوده یا ساپورت پوشیده اند.
در چنان صورتی ، آیا جز این است كه فقط نارضایتی عمومی افزایش می یابد؟
اصلاً مگر پلیس چقدر نیرو و امكانات دارد كه در كنار مرزبانی و مبارزه با مواد مخدر و سرقت و قتل و نزاع و آدم ربایی و كیف قاپی ، كنترل اماكن، مدیریت گذرنامه و صدها عنوان دیگر، هر روز و هر جا به دنبال زنان و دختران مردم باشد كه ببیند چه پوشیده اند و مدام دستگیرشان كند؟
كنار گود نشستن و غر زدن كه لنگش كن ،هنر نیست.
3 - طبق قانون ،26 دستگاه در قبال مسأله حجاب و عفاف مسؤول اند اما مجلسی ها به وزیر كشور كارت زرد نشان می دهند. آیا این نشانه سیاسی كار نیست؟
4 - اما گذشته از همه این ها و بینادی ترین بحثی كه معمولاً بدان پرداخته نمی شود این است كه علت اصلی گسترش بدحجابی در كشور ، "سست شدن ایمان" است.
مادرها و مادر بزرگ های اغلب ما ، چه در رژیم گذشته و چه در نظام جمهوری اسلامی ، حجاب كامل را رعایت می كردند و می كنند ، بی آن كه 26 نهاد حكومتی برای حجاب آنها برنامه ریزی كنند. حتی در زمانی كه حجاب ممنوع بود یا بی حجابی آزاد بود هم حجاب شان را رعایت كردند.
علت چه بود؟ آیا جز این بود كه به آموزه های دینی باور داشتند؟ آیا جز این است كه همین الان هم كسانی كه متدین هستند، فارغ از این كه دولت چه می گوید و كدام جناح سركار است، حجاب شان را رعایت می كنند؟
به جای همه بحث های بیهوده ای كه درباره حجاب در كشور می شود و به جای صرف منابع كشور برای بگیر و ببند و نشان دادن كارت زرد به وزیر و ... باید ایمان عمومی جامعه را تقویت كرد.
اما مسوول مستقیم این كار كیست؟ هر چند همه دراین باره مسوولیت دارند اما در تقسیم وظایف، این حوزه های علمیه هستند كه عهده دار ترویج دین و ارتقای سطح ایمان مردم اند.
آیا حوزه های علمیه توانسته اند در این باره عملكرد موفقی داشته باشند؟ این همه امكانات در اختیار حوزه است ، از وجوهات شرعیه كه متدینین می دهند تا بودجه سالانه و در اختیار داشتن رادیو و تلویزیون و ترییون های عمومی و مساجد و حسینیه ها و ادارات و پادگان ها و مدارس و دانشگاه ها و ... .
آیا جز این است كه همه این ها برای آن است كه حوزه علمیه به وظیفه ذاتی خود برای ترویج دین و ارتقای سطح ایمان جامعه عمل كند؟
اگر ایمان در جامعه ضعیف شده و نمود بیرونی این ضعف درونی، بدحجابی و رشوه و دروغگویی و كلاهبرداری و ... شده ، یكی از مهم ترین علت هایش این است كه حوزه های علمیه نتوانسته اند كاركردی كه از آنها انتظار می رفت را داشته باشند.
مگر در قرآن كریم نیامده است كه " فَلَوْ لاَ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ "* و مگر طبق این آیه نباید عده ای برای یادگیری دین هجرت كنند و سپس به شهر و دیارشان برگردند و با كار فرهنگی ، مردم را به تقوا دعوت كنند؟
چرا بسیاری از روحانیون،به ابتدای این آیه یعنی هجرت برای یادگیری دین عمل می كنند ولی كار ترویج دین را وا می گذارند و كارهای اداری را عهده دار می شوند؟
سال هاست كه می گویند كمبود روحانی داریم و راست هم می گویند چون بسیاری از مساجد حتی برای اقامه نماز هم روحانی ندارند ولی در عین حال ، بسیاری از روحانیون به جای مقیم شدن در محلات مختلف و عهده دار شدن امور دینی مناطق خود، كارهای اجرایی و اداری می كنند. آیا مردم وجوهات شرعیه می دهند كه افرادی برای تبلیغ دین محمد(ص) تربیت شوند یا افرادی كه مثلاً مدیر كل فلان اداره دولتی باشند؟
یك اشتباه تاریخی در درك همخوانی بودن دیانت و سیاست رخ داده و آن این است كه تصور شده باید روحانیون عهده دار امور اداری شوند حال آن كه شأن روحانیت واقعی فراتر است و اگر هم می خواهد سیاست پیشه كند باید از منظر بالا عمل كند نه این كه خود وارد اجرا شوند. مگر آیت الله بروجردی یا امام خمینی كه در زمان شاه ، كار اداری نمی كردند قدرت واقعی نداشتند؟ بنابراین، همخوانی سیاست و دیانت، ملازمه اش ورود متولیان دین به امور اداری نیست. روحانیون می توانند در عین پرداختن به مسوولیت اصلی خویش در حفظ و ارتقای دینداری مردم، بر سیاست نیز نظارت كنند و هدایت نمایند ولی وقتی وقت و توان شان را مصروف روزمرگی های اداری و اجرایی می كنند،انرژی و زمانی برای پرداختن به وظیفه اصلی خود یعنی هدایتگری ندارند و نتیجه می شود همینی كه هست.
در چنین وضعیتی، نه كارت زرد كه هزار كارت قرمز هم كارساز نیست چه آن كه دین، اساساً باید از درون بجوشد تا در بیرون جلوه كند.
* پس چرا از هر گروهى از آنان، طایفهاى كوچ نمى كنند تا در دین دانا شوند و چون بازگشتند قوم خود را انذار كنند شاید آنها از معاصى بر حذر باشند (توبه . 122 )
از كارت زرد به وزیر تا مسؤولیت حوزه های علمیه
مادرها و مادر بزرگ های اغلب ما ، چه در رژیم گذشته و چه در نظام جمهوری اسلامی ، حجاب كامل را رعایت می كردند و می كنند ، بی آن كه 26 نهاد حكومتی برای حجاب آنها برنامه ریزی كنند. حتی در زمانی كه حجاب ممنوع بود یا بی حجابی آزاد بود هم حجاب شان را رعایت كردند. علت چه بود؟ آیا جز این بود كه به آموزه های دینی باور داشتند؟ آیا جز این است كه همین الان هم كسانی كه متدین هستند، فارغ از این كه دولت چه می گوید و كدام جناح سركار است، حجاب شان را رعایت می كنند؟عصرایران ؛ جعفر محمدی - نمایندگان مجلس شورای اسلامی،چندی پیش با احضار وزیر كشور به مجلس، از وی درباره وضعیت حجاب و عفاف در جامعه سؤال كردند. آنها بعد نمایش تصاویری از زنان و دختران ساپورت پوش در نمایشگرهای بزرگ صحن علنی، در اعتراض به وضعیت موجود و با این انتقاد كه چرا با زنان ساپورت پوش برخورد نمی شود، به وزیر كشور ،كارت زرد دادند.
در این باره نكاتی چند قابل توجه است:
1 - حجاب و عفاف، دغدغه همه متدینین جامعه است و انتظار می رود در جامعه ای با اكثریت مسلمان، این فریضه دینی هم به شكلی قابل قبول به جا آورده شود. اما آن طور كه مجلسی ها می پندارند، راه ترویج حجاب و عفاف در جامعه،برخورد و بگیر و ببند نیست.
اساساً یكی از مشكلات مردم ما این است كه برخی مسؤولان و نمایندگان شان برای هر مشكلی راه حلی سلبی در جیب دارند:برای افزایش جمعیت، 2 تا 5 سال زندان برای وازكتومی كنندگان در نظر می گیرند و برای ترویج حجاب و عفاف ، از وزیر كشور می خواهند با زنان و دخترانی كه حجاب شان محل ایراد است برخورد پلیسی كند و همین طور درباره مسائل دیگر!
اگر قرار بود برخوردهای پلیسی جواب دهد، اكنون مردم ایران در خانه های شان هم حجاب داشتند! در برخورد با این مسأله كه از دهه 60 نمی شود فراتر رفت. دیگر چه برخوردی مانده كه انجام شود؟
مجلسی ها اگر راه دیگری بلد هستند ، بسم الله! این گوی و میدان ؛ اگر هم بلد نیستند، جای شان را به كار بلد ها بسپارند.
2 - واقعاً مجلسی ها از وزارت كشور چه انتطاری دارند؟ آیا جز این است كه اهرم وزارت كشور ، نیروی انتظامی است؟ و مگر نیروی انتظامی برخورد نمی كند؟ مگر گشت ارشاد ندارد؟ مگر ماهواره ها را جمع نمی كند؟ مگر بگیر و ببند نمی كند؟
چرا؟ همه این كارها را می كند ولی مشكل اینجاست كه در مقولات فرهنگی، برخوردهای فیزیكی و پلیسی فایده ندارد.
گیریم كه از فردا ، در كنار گشت ارشاد ، یگان ویژه هم وارد خیابان ها شود و شدیدترین برخوردها صورت گیرد و بازداشتگاه ها هم پر شوند از زنان و دخترانی كه موهایشان بیرون بوده یا ساپورت پوشیده اند.
در چنان صورتی ، آیا جز این است كه فقط نارضایتی عمومی افزایش می یابد؟
اصلاً مگر پلیس چقدر نیرو و امكانات دارد كه در كنار مرزبانی و مبارزه با مواد مخدر و سرقت و قتل و نزاع و آدم ربایی و كیف قاپی ، كنترل اماكن، مدیریت گذرنامه و صدها عنوان دیگر، هر روز و هر جا به دنبال زنان و دختران مردم باشد كه ببیند چه پوشیده اند و مدام دستگیرشان كند؟
كنار گود نشستن و غر زدن كه لنگش كن ،هنر نیست.
3 - طبق قانون ،26 دستگاه در قبال مسأله حجاب و عفاف مسؤول اند اما مجلسی ها به وزیر كشور كارت زرد نشان می دهند. آیا این نشانه سیاسی كار نیست؟
4 - اما گذشته از همه این ها و بینادی ترین بحثی كه معمولاً بدان پرداخته نمی شود این است كه علت اصلی گسترش بدحجابی در كشور ، "سست شدن ایمان" است.
مادرها و مادر بزرگ های اغلب ما ، چه در رژیم گذشته و چه در نظام جمهوری اسلامی ، حجاب كامل را رعایت می كردند و می كنند ، بی آن كه 26 نهاد حكومتی برای حجاب آنها برنامه ریزی كنند. حتی در زمانی كه حجاب ممنوع بود یا بی حجابی آزاد بود هم حجاب شان را رعایت كردند.
علت چه بود؟ آیا جز این بود كه به آموزه های دینی باور داشتند؟ آیا جز این است كه همین الان هم كسانی كه متدین هستند، فارغ از این كه دولت چه می گوید و كدام جناح سركار است، حجاب شان را رعایت می كنند؟
به جای همه بحث های بیهوده ای كه درباره حجاب در كشور می شود و به جای صرف منابع كشور برای بگیر و ببند و نشان دادن كارت زرد به وزیر و ... باید ایمان عمومی جامعه را تقویت كرد.
اما مسوول مستقیم این كار كیست؟ هر چند همه دراین باره مسوولیت دارند اما در تقسیم وظایف، این حوزه های علمیه هستند كه عهده دار ترویج دین و ارتقای سطح ایمان مردم اند.
آیا حوزه های علمیه توانسته اند در این باره عملكرد موفقی داشته باشند؟ این همه امكانات در اختیار حوزه است ، از وجوهات شرعیه كه متدینین می دهند تا بودجه سالانه و در اختیار داشتن رادیو و تلویزیون و ترییون های عمومی و مساجد و حسینیه ها و ادارات و پادگان ها و مدارس و دانشگاه ها و ... .
آیا جز این است كه همه این ها برای آن است كه حوزه علمیه به وظیفه ذاتی خود برای ترویج دین و ارتقای سطح ایمان جامعه عمل كند؟
اگر ایمان در جامعه ضعیف شده و نمود بیرونی این ضعف درونی، بدحجابی و رشوه و دروغگویی و كلاهبرداری و ... شده ، یكی از مهم ترین علت هایش این است كه حوزه های علمیه نتوانسته اند كاركردی كه از آنها انتظار می رفت را داشته باشند.
مگر در قرآن كریم نیامده است كه " فَلَوْ لاَ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ "* و مگر طبق این آیه نباید عده ای برای یادگیری دین هجرت كنند و سپس به شهر و دیارشان برگردند و با كار فرهنگی ، مردم را به تقوا دعوت كنند؟
چرا بسیاری از روحانیون،به ابتدای این آیه یعنی هجرت برای یادگیری دین عمل می كنند ولی كار ترویج دین را وا می گذارند و كارهای اداری را عهده دار می شوند؟
سال هاست كه می گویند كمبود روحانی داریم و راست هم می گویند چون بسیاری از مساجد حتی برای اقامه نماز هم روحانی ندارند ولی در عین حال ، بسیاری از روحانیون به جای مقیم شدن در محلات مختلف و عهده دار شدن امور دینی مناطق خود، كارهای اجرایی و اداری می كنند. آیا مردم وجوهات شرعیه می دهند كه افرادی برای تبلیغ دین محمد(ص) تربیت شوند یا افرادی كه مثلاً مدیر كل فلان اداره دولتی باشند؟
یك اشتباه تاریخی در درك همخوانی بودن دیانت و سیاست رخ داده و آن این است كه تصور شده باید روحانیون عهده دار امور اداری شوند حال آن كه شأن روحانیت واقعی فراتر است و اگر هم می خواهد سیاست پیشه كند باید از منظر بالا عمل كند نه این كه خود وارد اجرا شوند. مگر آیت الله بروجردی یا امام خمینی كه در زمان شاه ، كار اداری نمی كردند قدرت واقعی نداشتند؟ بنابراین، همخوانی سیاست و دیانت، ملازمه اش ورود متولیان دین به امور اداری نیست. روحانیون می توانند در عین پرداختن به مسوولیت اصلی خویش در حفظ و ارتقای دینداری مردم، بر سیاست نیز نظارت كنند و هدایت نمایند ولی وقتی وقت و توان شان را مصروف روزمرگی های اداری و اجرایی می كنند،انرژی و زمانی برای پرداختن به وظیفه اصلی خود یعنی هدایتگری ندارند و نتیجه می شود همینی كه هست.
در چنین وضعیتی، نه كارت زرد كه هزار كارت قرمز هم كارساز نیست چه آن كه دین، اساساً باید از درون بجوشد تا در بیرون جلوه كند.
* پس چرا از هر گروهى از آنان، طایفهاى كوچ نمى كنند تا در دین دانا شوند و چون بازگشتند قوم خود را انذار كنند شاید آنها از معاصى بر حذر باشند (توبه . 122 )