+0 به یه ن / بپسند
میللت سَسی سوزی ( 4) پیامگیر : 09143038544 ایمیل : sahand20100@gmail.com
سهم ما از اینهمه ثروت ملی چیست...؟!
آیا سهم ما، فقط پرداخت مالیات به خزانه است...؟!
در ایرانی زندگی می كنیم كه به آخر تمام جملات زندگی آن باید یك یا سه علامت سوال و تعجب گذاشت...!!!؟؟؟
آقای روحانی وعده داده بود كه اقتصاد ایران را سر و سامان خواهد داد. در حالی كه هر چند به گفته كارشناسان امر تورم كاهش یافته است اما نقدینگی هم در بازار نیست. كاهش تورمی كه با حذف نقدینگی توام باشد و كل نقدینگی را هم از بازار جمع كند نوعی اقتصاد دستوری است كه می خواهد مردم پول در دست نداشته باشد یا به نوعی دیگر جلو فعالیت اقتصادی مردم گرفته می شود.
حال، بازار در ركود كامل بسر می برد. چندان رونقی در بازار شهرستان های ایران مشاهده نمی شود. در شهرستان مرند كه پولها و سرمایه های مردم توسط دو موسسه اعتباری : فرهنگیان و شفامهر به نوعی بلوكه و مصادره شده و هر روز هم خبر می دهند با یك بانكی ادغام شده و به زودی پولهای مردم پرداخت خواهد شد...!!! در حالی كه فعلا همه اینها دروغ از آب درآمده است و هنوز پرداختی هم در كار نبوده و نیست.
« این بحران، اقتصاد مرند را صد البته بدتر از اقتصاد كشوری كرده و تا جایی كه اقتصاد مرند كاملا ایست كرده است.»
ما از دولت روحانی هم چیزی نخواستیم اما این را حداقل می خواهیم كه از پولهای ما خوب محافظت و امانتداری نماید نه این كه سپرده های ما را در اختیار دزدان قرار دهد و آنها هم براحتی پول ما را بالا بكشند...
از طرفی دیگر این ادارات برق ، مخابرات، آب ، شهرداری، اداره مالیات و دارایی هم پدر مردم را درآورنده اند. هنوز آخرین مهلت پرداخت قبوض نابسامان برق، تلفن ، آب ، گاز نرسیده كه دائم پیام می هند هشدار می دهند برق تان را ، گازتان را، تلفن تان را ،آب تان و ... را قطع می كنیم... و رگ تان!؟ را می زنیم...!؟ اگر قبض تان را پرداخت نكنید...!!! بیچاره مردمی كه در این ركودی بازار نشسته اند و پول تخمه را هم ندارند تا بخرند سرشان را مشغول كنند این ادارات هم مردم را واقعا كلافه كرده اند و اعصاب مردم را واقعا خراب كرده اند..
برای گاز یك سماور، ماهیانه 50 هزار تومان قبض گاز صادر می كنند...! بدین ترتیب انرژی ما را چند برابر گرانتر كرده اند و ماهیانه به ما 45 هزار تومان یارانه ! می دهند در حالی كه 45 هزار بلا بر سر ما آورده اند كه مگو!
در كشوری نفت خیز و دارای معادن و ذخایر غنی زندگی می كنیم و آن وقت انرژی را با قیمت بالا تامین می كنیم.! پس بهتر است دولت از چاههای نفتی و معادن ما دست بردارد و از ما مالیات هم نگیرد چرا كه دولت هیچ خدمتی به ملت نمی كند. پس چه لزومی دارد مردم به دولت مالیات پرداخت كند!
كسب و كار و بازار در رمود مطلق بسر می برد. در چنین ركودی اقتصاد و بازار ، اداره مالیات سراغ بازار و اصناف می رود و از همه آنها مالیات می خواهد اما هرگز سوال نمی كند آیا درآمدی دارید... مالیات را بر درآمد تعریف كرده اند نه مالیات بر هزینه و اینها از هزینه های جاری بازاریان هم مالیات می گیرند ...!عجبا...! از ناآگاهی بخش از اصناف و بازار هم سوء استفاده می كنند...
بیچاره مغازه داری كه قادر به پرداخت اجاره سرسام آور ماهیانه اش هم نیست و جوانی است كه با صدها امید ازدواج كرده و می خواهد زندگی كند اما به خود می گوید: این كه شاید نامش زندگی باشد اما اصلش زنده مانی است و مرگ بهتر از این زندگی توام با ننگ است...
آری هستند كسان زیادی و جوانان بسیاری كه دیگر افسرده شده و در زیر فشارهای نهادهای دولتی له شده اند. در چنین روز و روزگاری به خاطر فشارات مضاعف این ادارات یا سكته می كنند یا آرزوی مرگ را در سر می پرورانند...
آقا...! از جون این بیچارگان و این جوانان این مرز و بوم چه می خواهید...!؟ نفت ما را غارت می كنید و می فروشید...! معادن طلا و مس ما را غارت می كنید و می فروشید ...! جنگل های ما را غارت می كنید و می فروشید ...! شیلات ما را غارت می كنید و می فروشید ...! دیگر منابع طبیعی و زیر زمینی ما را هم غارت می كنید و می فروشید ...! اما باز سیر نمی شوید و از ما بیچارگان مالیات هم می خواهید... در ركودی بازار از مردم كه مالیات نمی خواهند... بلكه از فعالان بازار و اقتصاد حمایت می كنند...
در كشوری ثروتمند زندگی می كنیم كه متاسفانه ثروت آن در اختیار 20 درصد جمعیت است و 80 درصد ملت در زیر فقر و فلاكت زندگی می كنند آن وقت 20 درصد كل ثروت این كشور را غارت و چپاول می كنند و اسمش را می گذارند عدالت!!! كجای این سیاست عدالت است!؟
بر خلاف قانون اساسی نه بهداشت و درمانی رایگان در كار است و نه سوخت و انرژی رایگان..!
نه آموزش رایگانی در كار است و یواش یواش همه مدارس و دانشگاهها را پولی می كنند ...!
نه رسانه آزادی داریم تا از حقوق مردم دفاع كند و نه حزب مردمی داریم تا از حقوق تضییع شده ملت دفاع كند...!!!
آری ! برادر ما از نسلی سوخته ایم و جوانی مان هم نابود شد. ما كه دو بار عمر نمی كنیم و خدا به نسل آینده كمك كند كه چطور زندگی خواهد كرد ما كه هزار بار ساختیم و سوختیم و از سوختن مان حتی خاكستری هم برجای نماند...
پولی هم به ما نمی دهند و سهم ما را پرداخت نمی كنند و به ما می گویند حق هم ندارید بخندید اما حق تان این است كه همیشه گریه كنید. در میلاد ها و جشن ها هم برای مان نوحه سرایی و مرثیه سرایی می كنند و نمی گذارند ملت كمی بخندد و شاد باشد و شاد زندگی كند... اینها اقلیتی هستند كه مخالف هرگونه شادی ملت اند و می خواهند ملت همیشه بر سر و صورت بزند تا براحتی با افسرده كردن ملت ، اموال و دارایی و ثروت ملت را بدزدند و ...
از طرفی اكثر مردم با این گونه سیاست ضد نشاط و سلامتی بیمار شده و مطب پزشكان و بیمارستان ها را پر كرده اند. در حال حاضر فقط بازار پزشكان به گردش درآمده است و بقیه اصناف نیمه تعطیل و در ركود مطلق بسر می برند...
آری برادر! عصر حجر !! و قرون وسطایی و ... عصر قجر و ... عصر ... یعنی این...! ما همیشه به گذشته بر می گردیم. دیگران به جلو می روند و پیشرفت می كنند در حالی كه ما به عقب بر می گردیم. دولت هم پول نفت را بالا می كشد و با پول نفت به راحتی زندگی می كند و به فكر رفاه و آسایش ملت كه نیست احساس فشار كند !
آقا...! زورتان به بیچاره این مردم نرسد ! ، بروید دنبال گردن كلفت تان و بروید دنبال كسانی كه به نام ارزش ها و به نام سردار مردار ، اسكله های غیر مجاز در دریاهای نفت خیز كشور زده اند و نفت ما را بدون حساب و كتاب به تاجران نفتی بیگانگان می فروشند و پول شان را به جیب شان می گذارند و این پولها متعلق به نسل حاضر و نسل آینده این كشور است... نه پول و سهم شما و اجدادتان... اینها حق و سهم ملت هستند نه حق شما ...!
در زمان حالی كه خودروهای تولید سایر كشورهای صنعتی و پیشرفته با انرژی پاك و خورشیدی كار می كنند و سیستم ایمنی در خودروها آنتقدر پیشرفت كرده كه در حین رانندگی هشدارهای ایمنی را هم به راننده می گوید. خودروها ، كاملا به 4 تا 10 تا كیسه هوا مجهز می شوند و جاده ها كاملا استاندارد و كلا یا بزرگراه یا اتوبان اند. در چنین جاده هایی یا تصادفی در كار نیست و یا در صورت تصادف به علت وجود خودروهای كاملا استاندارد از نظر بدنه و ایمنی و فنی كسی كشته نمی شود یا كمتر كشته به بار دارد اما در كشور ما آمار كشته های جاده ای از آمارهای كشته های فلسطینی و بمبهای روزانه عراق هم بالاتر رفته است...
در ایران ما آهن گرازه هایی به نام خودروی ملی !!! با اخذ دهها میلیون تومان پول تحمیل می كنند. در ایران ما، نظامیان برای ما جاده هایی می سازند كه از هیچ گونه ایمنی و استاندار لازم برخوردار نبوده و نیست. این در حالی است كه بیچاره مردم در حوادث رانندگی با تمام خانواده های شان در جاده ها به طور فجیع كشته می شوند ، بعد خودروی شان بلافاصله آتش می گیرد و آنها غرق در آتش و خون می شوند و آخر هم به طور وحشتناك كشته می شوند كه چشم هر بیننده ای قادر به دیدن این صحنه های جهنمی هولناك كه ساخته بشر امروزی به نام مدیران ما، نیست و جهنمی كه با دستان تنی چند مسئول و مدیر ...!!! درست می شود و جهنمی كه شاید اینها معتقد به این هم باشند كه سرنوشت این ملت و این بندگان خدا این بوده است و اینها به خاطر اعمال بد شان!! باید اینگونه فجیعانه كشته شوند و بلای الهی بوده و ...!! و یا می گویند قسمت شان این بوده است.
در حالی كه آیا آدم های خارج نشین در كشورهای در حال توسعه و پیشرفته قسمت شان این نبوده و باید اینها در این دنیا بهشت را تجربه كنند و ما ایرانیان هم باید جهنم ساختگی آقایان را تجربه كنیم و در آتش بی عرضگی و ظلم و ستم این مدیران بسوزیم...
آری برادر! به ما می گویند تدبیر و سرنوشت و حق شما این است و بس...!!! و خود كرده را تدبیر نیست...!!!
آقا! بروید دنبال اون بابك زنجانی و دلارهای نفتی مان را از حلقوم شان و از دار و دسته های شان كه به بدنه حاكمیت هم وصل است، بگیرید و همه ملت می دانند كه در زمان احمدی نژاد اینها چه فسادی بپا كردند كه تا دنیا دنیاست چنین فسادی سابقه نداشته و نخواهد داشت... البته شاید هم به نوعی دیگر تكرار خواهد شد...
آری ! برادر ! سهم ما را بدهید و باید مشخص شود كه این ملت چه سهمی و چه حق و حقوقی از اینهمه دارایی ها و ثروت ملی دارد...؟! آیا سهم ما این است كه تحریم را شاهد باشیم و زیر فشار زندگی كنیم و دیگران هم با ابزار تحریم فعالیت اقتصادی كنند و با تحریم سودهای هنگفتی به جیب بزنند! و به ریش این ملت بخندند...!
چرا ملت باید فقط كتك بخورد اما عده ای نفع و سودی از كتك مردم و فشار مردم برداشت كند...
ایران سرزمینی است پهناور و زمینی است حاصلخیز كه ظاهرا ملت فقط شخم می زند اما دو سه نفر محصول آن را برداشت می كند و سهم شخم زدگان و ملت، گرسنگی و فقر و شكنجه و درد و عذاب است... !!! عجبا...!!!
عده ای كه ظاهرا به گفته اعلمی بزرگ، ملت ما را به گروگان... گرفته اند نه سهم ما و نه حق ما را نمی دهند ...! اینها به ما می گویند تا جنگ بود وظیفه تان جنگیدن بود...! تا آمریكا هست وظیفه تان نه گفتن به آمریكاست... و مرگ بر آمریكا گفتن است ! تا نفت است وظیفه تان خفه شدن است و چیزی نگفتن و ننوشتن است...!!
آری برادر! در ایرانی زندگی می كنیم كه به آخر تمام جملات زندگی آن باید یك یا سه علامت سوال و علامت تعجب گذاشت...!!!؟؟؟
سهم ما از اینهمه ثروت ملی چیست...؟!
آیا سهم ما، فقط پرداخت مالیات به خزانه است...؟!
در ایرانی زندگی می كنیم كه به آخر تمام جملات زندگی آن باید یك یا سه علامت سوال و تعجب گذاشت...!!!؟؟؟
آقای روحانی وعده داده بود كه اقتصاد ایران را سر و سامان خواهد داد. در حالی كه هر چند به گفته كارشناسان امر تورم كاهش یافته است اما نقدینگی هم در بازار نیست. كاهش تورمی كه با حذف نقدینگی توام باشد و كل نقدینگی را هم از بازار جمع كند نوعی اقتصاد دستوری است كه می خواهد مردم پول در دست نداشته باشد یا به نوعی دیگر جلو فعالیت اقتصادی مردم گرفته می شود.
حال، بازار در ركود كامل بسر می برد. چندان رونقی در بازار شهرستان های ایران مشاهده نمی شود. در شهرستان مرند كه پولها و سرمایه های مردم توسط دو موسسه اعتباری : فرهنگیان و شفامهر به نوعی بلوكه و مصادره شده و هر روز هم خبر می دهند با یك بانكی ادغام شده و به زودی پولهای مردم پرداخت خواهد شد...!!! در حالی كه فعلا همه اینها دروغ از آب درآمده است و هنوز پرداختی هم در كار نبوده و نیست.
« این بحران، اقتصاد مرند را صد البته بدتر از اقتصاد كشوری كرده و تا جایی كه اقتصاد مرند كاملا ایست كرده است.»
ما از دولت روحانی هم چیزی نخواستیم اما این را حداقل می خواهیم كه از پولهای ما خوب محافظت و امانتداری نماید نه این كه سپرده های ما را در اختیار دزدان قرار دهد و آنها هم براحتی پول ما را بالا بكشند...
از طرفی دیگر این ادارات برق ، مخابرات، آب ، شهرداری، اداره مالیات و دارایی هم پدر مردم را درآورنده اند. هنوز آخرین مهلت پرداخت قبوض نابسامان برق، تلفن ، آب ، گاز نرسیده كه دائم پیام می هند هشدار می دهند برق تان را ، گازتان را، تلفن تان را ،آب تان و ... را قطع می كنیم... و رگ تان!؟ را می زنیم...!؟ اگر قبض تان را پرداخت نكنید...!!! بیچاره مردمی كه در این ركودی بازار نشسته اند و پول تخمه را هم ندارند تا بخرند سرشان را مشغول كنند این ادارات هم مردم را واقعا كلافه كرده اند و اعصاب مردم را واقعا خراب كرده اند..
برای گاز یك سماور، ماهیانه 50 هزار تومان قبض گاز صادر می كنند...! بدین ترتیب انرژی ما را چند برابر گرانتر كرده اند و ماهیانه به ما 45 هزار تومان یارانه ! می دهند در حالی كه 45 هزار بلا بر سر ما آورده اند كه مگو!
در كشوری نفت خیز و دارای معادن و ذخایر غنی زندگی می كنیم و آن وقت انرژی را با قیمت بالا تامین می كنیم.! پس بهتر است دولت از چاههای نفتی و معادن ما دست بردارد و از ما مالیات هم نگیرد چرا كه دولت هیچ خدمتی به ملت نمی كند. پس چه لزومی دارد مردم به دولت مالیات پرداخت كند!
كسب و كار و بازار در رمود مطلق بسر می برد. در چنین ركودی اقتصاد و بازار ، اداره مالیات سراغ بازار و اصناف می رود و از همه آنها مالیات می خواهد اما هرگز سوال نمی كند آیا درآمدی دارید... مالیات را بر درآمد تعریف كرده اند نه مالیات بر هزینه و اینها از هزینه های جاری بازاریان هم مالیات می گیرند ...!عجبا...! از ناآگاهی بخش از اصناف و بازار هم سوء استفاده می كنند...
بیچاره مغازه داری كه قادر به پرداخت اجاره سرسام آور ماهیانه اش هم نیست و جوانی است كه با صدها امید ازدواج كرده و می خواهد زندگی كند اما به خود می گوید: این كه شاید نامش زندگی باشد اما اصلش زنده مانی است و مرگ بهتر از این زندگی توام با ننگ است...
آری هستند كسان زیادی و جوانان بسیاری كه دیگر افسرده شده و در زیر فشارهای نهادهای دولتی له شده اند. در چنین روز و روزگاری به خاطر فشارات مضاعف این ادارات یا سكته می كنند یا آرزوی مرگ را در سر می پرورانند...
آقا...! از جون این بیچارگان و این جوانان این مرز و بوم چه می خواهید...!؟ نفت ما را غارت می كنید و می فروشید...! معادن طلا و مس ما را غارت می كنید و می فروشید ...! جنگل های ما را غارت می كنید و می فروشید ...! شیلات ما را غارت می كنید و می فروشید ...! دیگر منابع طبیعی و زیر زمینی ما را هم غارت می كنید و می فروشید ...! اما باز سیر نمی شوید و از ما بیچارگان مالیات هم می خواهید... در ركودی بازار از مردم كه مالیات نمی خواهند... بلكه از فعالان بازار و اقتصاد حمایت می كنند...
در كشوری ثروتمند زندگی می كنیم كه متاسفانه ثروت آن در اختیار 20 درصد جمعیت است و 80 درصد ملت در زیر فقر و فلاكت زندگی می كنند آن وقت 20 درصد كل ثروت این كشور را غارت و چپاول می كنند و اسمش را می گذارند عدالت!!! كجای این سیاست عدالت است!؟
بر خلاف قانون اساسی نه بهداشت و درمانی رایگان در كار است و نه سوخت و انرژی رایگان..!
نه آموزش رایگانی در كار است و یواش یواش همه مدارس و دانشگاهها را پولی می كنند ...!
نه رسانه آزادی داریم تا از حقوق مردم دفاع كند و نه حزب مردمی داریم تا از حقوق تضییع شده ملت دفاع كند...!!!
آری ! برادر ما از نسلی سوخته ایم و جوانی مان هم نابود شد. ما كه دو بار عمر نمی كنیم و خدا به نسل آینده كمك كند كه چطور زندگی خواهد كرد ما كه هزار بار ساختیم و سوختیم و از سوختن مان حتی خاكستری هم برجای نماند...
پولی هم به ما نمی دهند و سهم ما را پرداخت نمی كنند و به ما می گویند حق هم ندارید بخندید اما حق تان این است كه همیشه گریه كنید. در میلاد ها و جشن ها هم برای مان نوحه سرایی و مرثیه سرایی می كنند و نمی گذارند ملت كمی بخندد و شاد باشد و شاد زندگی كند... اینها اقلیتی هستند كه مخالف هرگونه شادی ملت اند و می خواهند ملت همیشه بر سر و صورت بزند تا براحتی با افسرده كردن ملت ، اموال و دارایی و ثروت ملت را بدزدند و ...
از طرفی اكثر مردم با این گونه سیاست ضد نشاط و سلامتی بیمار شده و مطب پزشكان و بیمارستان ها را پر كرده اند. در حال حاضر فقط بازار پزشكان به گردش درآمده است و بقیه اصناف نیمه تعطیل و در ركود مطلق بسر می برند...
آری برادر! عصر حجر !! و قرون وسطایی و ... عصر قجر و ... عصر ... یعنی این...! ما همیشه به گذشته بر می گردیم. دیگران به جلو می روند و پیشرفت می كنند در حالی كه ما به عقب بر می گردیم. دولت هم پول نفت را بالا می كشد و با پول نفت به راحتی زندگی می كند و به فكر رفاه و آسایش ملت كه نیست احساس فشار كند !
آقا...! زورتان به بیچاره این مردم نرسد ! ، بروید دنبال گردن كلفت تان و بروید دنبال كسانی كه به نام ارزش ها و به نام سردار مردار ، اسكله های غیر مجاز در دریاهای نفت خیز كشور زده اند و نفت ما را بدون حساب و كتاب به تاجران نفتی بیگانگان می فروشند و پول شان را به جیب شان می گذارند و این پولها متعلق به نسل حاضر و نسل آینده این كشور است... نه پول و سهم شما و اجدادتان... اینها حق و سهم ملت هستند نه حق شما ...!
در زمان حالی كه خودروهای تولید سایر كشورهای صنعتی و پیشرفته با انرژی پاك و خورشیدی كار می كنند و سیستم ایمنی در خودروها آنتقدر پیشرفت كرده كه در حین رانندگی هشدارهای ایمنی را هم به راننده می گوید. خودروها ، كاملا به 4 تا 10 تا كیسه هوا مجهز می شوند و جاده ها كاملا استاندارد و كلا یا بزرگراه یا اتوبان اند. در چنین جاده هایی یا تصادفی در كار نیست و یا در صورت تصادف به علت وجود خودروهای كاملا استاندارد از نظر بدنه و ایمنی و فنی كسی كشته نمی شود یا كمتر كشته به بار دارد اما در كشور ما آمار كشته های جاده ای از آمارهای كشته های فلسطینی و بمبهای روزانه عراق هم بالاتر رفته است...
در ایران ما آهن گرازه هایی به نام خودروی ملی !!! با اخذ دهها میلیون تومان پول تحمیل می كنند. در ایران ما، نظامیان برای ما جاده هایی می سازند كه از هیچ گونه ایمنی و استاندار لازم برخوردار نبوده و نیست. این در حالی است كه بیچاره مردم در حوادث رانندگی با تمام خانواده های شان در جاده ها به طور فجیع كشته می شوند ، بعد خودروی شان بلافاصله آتش می گیرد و آنها غرق در آتش و خون می شوند و آخر هم به طور وحشتناك كشته می شوند كه چشم هر بیننده ای قادر به دیدن این صحنه های جهنمی هولناك كه ساخته بشر امروزی به نام مدیران ما، نیست و جهنمی كه با دستان تنی چند مسئول و مدیر ...!!! درست می شود و جهنمی كه شاید اینها معتقد به این هم باشند كه سرنوشت این ملت و این بندگان خدا این بوده است و اینها به خاطر اعمال بد شان!! باید اینگونه فجیعانه كشته شوند و بلای الهی بوده و ...!! و یا می گویند قسمت شان این بوده است.
در حالی كه آیا آدم های خارج نشین در كشورهای در حال توسعه و پیشرفته قسمت شان این نبوده و باید اینها در این دنیا بهشت را تجربه كنند و ما ایرانیان هم باید جهنم ساختگی آقایان را تجربه كنیم و در آتش بی عرضگی و ظلم و ستم این مدیران بسوزیم...
آری برادر! به ما می گویند تدبیر و سرنوشت و حق شما این است و بس...!!! و خود كرده را تدبیر نیست...!!!
آقا! بروید دنبال اون بابك زنجانی و دلارهای نفتی مان را از حلقوم شان و از دار و دسته های شان كه به بدنه حاكمیت هم وصل است، بگیرید و همه ملت می دانند كه در زمان احمدی نژاد اینها چه فسادی بپا كردند كه تا دنیا دنیاست چنین فسادی سابقه نداشته و نخواهد داشت... البته شاید هم به نوعی دیگر تكرار خواهد شد...
آری ! برادر ! سهم ما را بدهید و باید مشخص شود كه این ملت چه سهمی و چه حق و حقوقی از اینهمه دارایی ها و ثروت ملی دارد...؟! آیا سهم ما این است كه تحریم را شاهد باشیم و زیر فشار زندگی كنیم و دیگران هم با ابزار تحریم فعالیت اقتصادی كنند و با تحریم سودهای هنگفتی به جیب بزنند! و به ریش این ملت بخندند...!
چرا ملت باید فقط كتك بخورد اما عده ای نفع و سودی از كتك مردم و فشار مردم برداشت كند...
ایران سرزمینی است پهناور و زمینی است حاصلخیز كه ظاهرا ملت فقط شخم می زند اما دو سه نفر محصول آن را برداشت می كند و سهم شخم زدگان و ملت، گرسنگی و فقر و شكنجه و درد و عذاب است... !!! عجبا...!!!
عده ای كه ظاهرا به گفته اعلمی بزرگ، ملت ما را به گروگان... گرفته اند نه سهم ما و نه حق ما را نمی دهند ...! اینها به ما می گویند تا جنگ بود وظیفه تان جنگیدن بود...! تا آمریكا هست وظیفه تان نه گفتن به آمریكاست... و مرگ بر آمریكا گفتن است ! تا نفت است وظیفه تان خفه شدن است و چیزی نگفتن و ننوشتن است...!!
آری برادر! در ایرانی زندگی می كنیم كه به آخر تمام جملات زندگی آن باید یك یا سه علامت سوال و علامت تعجب گذاشت...!!!؟؟؟