امام جمعه شمیرانات: فتنه یك سر بیشتر نداشت آن هم احمدی نژاد بود |
هارای نیوز : امام جمعه شمیرانات را به خطبههای صریح و انتقادیاش میشناسند، او كه زمانی از تریبون نماز جمعه انتقادهای تندی را روانه دولت اصلاحات میكرد، در دولت احمدی نژاد نیز عملكرد او و كابینهاش را بارها و بارها به نقد كشید. |
به گزارش هارای نیوز به نقل از مامه نیوز امام جمعه شمیرانات را به خطبههای صریح و انتقادیاش
میشناسند، او كه زمانی از تریبون نماز جمعه انتقادهای تندی را روانه دولت
اصلاحات میكرد، در دولت احمدی نژاد نیز عملكرد او و كابینهاش را بارها و
بارها به نقد كشید. خطبههای انقادی حجت الاسلام محسن دعاگو به دولت احمدی
نژاد بعد از انتخابات سال 88 و حوادث آن بیش از همه مورد توجه اصلاح طلبان و
رسانههای منتسب به آنان قرار گرفت و شیخ تبدیل به روحانی محبوب اصلاح
گرایان شد.
این چهره روحانی كه سبقهاش به جامعه روحانیت مبارز تهران بازمیگردد، نه تنها تاكید زیادی دارد كه نه اصولگراست و نه اصلاح طلب بلكه معتقد است جامعه روحانیت و جامعه مدرسین و هر تشكل روحانی دیگر نباید وارد موضعگیریهای سیاسی شوند و در دایره جناحبندیهای سیاسی قرار گیرند. او از همین منظر نقدهایی را به تشكل متبوعش وارد میكند. او كه خود زمانی مسئولیت بخش ایدئولوژیك حزب جمهوری اسلامی را عهده دار بوده است، می گوید گرچه امام حزب را قبول داشتند اما معتقد به آن نبودند كه كشور با نگرش حزبی اداره شود. از امام جمعه شمیرانات درباره خاتمی و احمدی نژاد پرسیدیم، او گرچه نقدهایی را به تفكرات لبیرالیستی و سكولار اصلاح طلبان دارد و معتقد است نشانه هایی از این تفكر را در گفتارهای خاتمی نیز می دیده است، اما می گوید اگر خاتمی نگاهش را اصلاح كند مرید او خواهد شد. حجت الاسلام دعاگو اما دل پردردی از احمدی نژاد دارد، او را نه در حد ریاست جمهوری كه متخصص در خراب كردن كشور می داند و... صحبت از آیت الله هاشمی كه میشود، معتقد است آیت الله دومین شخصیت سیاسی كشور بعد از رهبری است، انتقاد جدی دارد به برخی اقدامات كه تلاش دارند دو قطبی رهبری-هاشمی را در كشور جا بیندازند تا از این طریق منافع شان تامین شود. گفتگوی مشروح نامه نیوز با امام جمعه شمیرانات و عضور جامعه روحانیت مبارز را در ادامه مطالعه فرمایید؛
******
حاج آقا دعاگو! ما باید شما را اصولگرا
بدانیم یا اصلاح طلب، شما زمانی در دوره اصلاحات خطبههای انتقادی تندی
نسبت به دولت اصلاحات داشتید، در دوره احمدی نژاد خطبههای شما در نقد
احمدی نژاد بود و بسیاری از اصلاح طلبان طرفدار پروپاقرص خطبههای شما
بودند؟
جامعه روحانیت مبارز یك تشكل فرهنگی است كه كار سیاسی هم میكند
ولی با توجه به سبغه شما كه به جامعه روحانیت باز میگردد قاعدتا در طیف اصولگرایان تعریف می شوید؟
برخی مواضع جامعه روحانیت و جامعه مدرسین فراجناحی نیست و گرفتار جناحبندیهای سیاسی شده است
اما این دستهبندیهای گروهی و سیاسی
وارد فضای درونی جامعه روحانیت مبارز هم شده است، حتی بعضا شاهد برخی ریزش
ها به دلیل این اختلافات سیاسی هم بوده ایم، مانند دور شدن آقایان هاشمی و
ناطق نوری از جلسات جامعه. در جامعه مدرسین هم چنین وضعیتی مشهود است، طیف
آقای مصباح یك دسته بندی را در درون این تشكل روحانی ایجاد كرده است
به برخی تشكلهای سیاسی مانند جبهه پایداری كه زیر پوشش یك شخصیت روحانی شكل میگیرند اعتقادی ندارم
البته چیزی كه از سوی چهره های شاخص جامعتین هم عنوان می شود این است كه این دو تشكل می خواهند نقش محوریت و وحدت بخش را ایفا كنند.
نگرش امام غیرحزبی بود
به جبهه پایداری اشاره كردید، اخیرا
برخی اعضای این جبهه مباحثی مطرح كردهاند مبنی براینكه جامعه روحانیت و
جامعه مدرسین چون فعالیت حزبی میكنند باید مجوز داشته باشند، برخی مانند
آقای بادامچیان معتقدند این دو تشكل روحانی نهادهایی هستند كه با مجوز امام
تشكیل شده اند و حزب محسوب نمی شوند كه نیاز به مجوز داشته باشند، این قسم
اظهارنظرها را تا چه اندازه درست یا غرض ورزانه می دانید؟
اختلاف عقیده باعث انحلال حزب جمهوری نشد
اختلافاتی كه درنهایت منجر به انحلال حزب شد چه بود؟
تلاش برای كسب قدرت سیاسی حزب جمهوری را به انحلال كشاند
می توانم بگویم یك مقدار اختلافات به تلاشها برای كسب قدرت سیاسی بر
میگشت. از بیرون حزب جریاناتی بودند كه نمایندگانی در درون حزب داشتند و
آنها تلاش میكردند كه جناح بازار و جناح دانشگاه را مقابل یكدیگر قرار
دهند. این دو جریان در درون حزب با یكدیگر درگیر بودند. مثلا اقای مهندس
موسوی در راس جریان دانشگاه بود، آقای عسگراولادی در راس جریان بازار. هر
دو وفادار به امام و انقلاب بودند، هیچكدام وابستگی به خارج از كشور و
بیگانگان نداشتند، هیچ اندیشه خارجی اینها را هدایت نمی كرد، هیچ تشكل
خارجی اینها را هدایت نمیكرد، منتهی به طور طبیعی آقای عسگراولادی و مجموع
شان دوست داشتند كه عرصههای حكومتی بیشتری در اختیار داشته باشند، جناح
آقای موسوی هم همین تلاش را داشتند.
امام مخالف اداره كشور براساس تفكر حزبی بودند
امام برای حل و فصل اختلافات درونی حزب و از بین رفتن این دو قطبی ورود می كردند؟
جریان آقای خاتمی از سكولاریسم دفاع میكرد
نقد دوم من به سكولاریسم بود. جریان اقای خاتمی از سكولاریسم دفاع
میكردند و من با سكولاریسم مخالف بودم. سكولاریسم یعنی دین زدایی از
عرصههای حكومتی. جمهوری اسلامی براین اساس تشكیل شد كه ما اصلا سكولاریسم
را قبول نداشتیم بلكه اسلام را قبول داشتیم. اگر میخواستیم سكولار باشیم
كه حكومت دینی تشكیل نمیدادیم.
خاتمی از لیبرالیسم و سكولاریسم دفاع می كرد
شما اطرافیان آقای خاتمی را می گویید یا خود دولت و اقای خاتمی را؟
نگاه خاتمی تغییر كن از مریدهای او می شوم
این چیزی كه می گویید مربوط به چه زمانی
بود، خیلی ها معتقدند خاتمی دوره اول با خاتمی دوره دوم فرق داشت و در
دوره دوم از تندروهای اطرافش فاصله گرفت
می گفتند رفراندوم اصلاحات تا از این طریق قانون اساسی را اصلاح كنند
نقد سوم من به جریان آقای خاتمی به موضوع اصلاح قانون اساسی باز میگردد.
مرتب مطرح می كردند كه انتخابات 80 رفراندوم اصلاحات. رفراندم اصلاحات یعنی
چی؟ رفراندوم و همه پرسی یعنی مراجعه به افكار عمومی، چه چیزی را می
خواستند به رای افكار عمومی بگذارند؟ در نظام جمهوری اسلامی ما برای نظام و
برای قانون اساسی رفراندوم برگزار كردیم، به جز این موارد رفراندوم دیگر
معنایی ندارد. میگفتند رفراندوم اصلاحات تا از این طریق قانون اساسی را
اصلاح كند. و من از لابلای مواضع جریان آقای خاتمی احساس كردم كه دنبال حذف
یا اصلاح اصل ولایت فقیه از قانون اساسی هستند.
خاتمی اعتبار جمهوری اسلامی را در دنیا بالا برد
در مقابل من از نقاط قوت آقای خاتمی و جریان اصلاحات دفاع كردم. تحمل اقای خاتمی خیلی بیشتر از آقای احمدی نژاد بود من از این ویژگی ایشان دفاع كردم. اقای خاتمی توانست رابطه سیاسی جمهوری اسلامی با كشورهای همسایه سازماندهی كرده و بهبود ببخشد. اقای خاتمی توانست اعتبار جمهوری اسلامی را در دنیا بالا ببرد.
نگاههای سیاسی خاتمی نگاه خوبی بود و مواضع عاقلانه ای داشت
مواضع ایشان عاقلانه بود، ادبیات خوبی داشتند و فردی مودب بودند. من از این مواضع و این ادبیات ایشان دفاع كردم. نگاه های سیاسی آقای خاتمی نگاه های خوبی بود. من از همه اینها دفاع كردم در ضمن آنكه آن سه اشكال را هم همواره داشتم.
خاتمی با رهبری همراه تر بود تا احمدی نژاد
یا اینكه من احمدی نژاد را نقد می كردم، چون نقطه ضعف آقای احمدی نژاد
غالبا نقطه قوت آقای خاتمی بود مطبوعات و جریان اصلاحات از آن استقبال می
كرد. من حتی معتقدم كه آقای خاتمی با رهبری هم همراه تر بود تا آقای احمدی
نژاد.
فتنه یك سر بیشتر نداشت آن هم احمدی نژاد بود/ احمدی نژاد در تاریخ ایران فتنه ساز بود
از من سؤال میكردند كه نظرت در مورد سران فتنه چیه؟ من میگفتم؛ فتنه یك سر بیشتر ندارد و آن آقای احمدینژاد است. آقای احمدینژاد در تاریخ ایران فتنهساز بود. اگر الان هم مطالعه كنید، متوجه خواهید شد كه یك سر بسیاری از فتنههایی كه در كشور ایجاد شده زیر سر آقای احمدینژاد بوده است و جریان احمدی نژاد. جریان انحراف نقاط ضعف بزرگی داشت كه من در صحبتهایم به آنها اشاره میكردم و چون دولت آقای خاتمی بسیاری از آن نقاط ضعف را نداشت، مطبوعات از صحبتهای من استقبال میكردند. بنابراین دیدگاه من تغییر نكرده است و هنوز بسیاری از نقدهایی كه بر احمدینژاد داشتم، دارم.
احمدی نژاد به من گفت مصلی میخوایم چه كار، باید به مدیریت جهانی فكر كنیم
قبل از سال 88 هم آقای احمدینژاد را میشناختید یا در حوادث سال 88 به این نتیجه رسیدید.
تندروها اول زبانشان كار می كند بعد عقل شان
در اولین نماز جمعهای كه شركت كردم به نقد آقای احمدینژاد پرداختم كه در
مقابل دوستان تندرو كه همیشه اول زبانشان كار میكند، آنهم زبان
ناسزاگویی و اتهام زنی شان، بعد ممكن است عقلشان كار كند به من انتقاد
كردند. گفتند هنوز كار را شروع نكرده شما نقدت را شروع كردی و ...
در دولت احمدی نژاد تا رده های بالاتر از وزارت آلوده شدند
یك تفاوتی كه وجود داشت این بود كه اگر در دولت آقای هاشمی سود سپرده ها بالا رفت به این خاطر بود كه پول مردم در بانك ها جمع شود و بتوانند سرمایه ملی مدیریت درستی انجام دهند. اما دوره آقای احمدی نژاد با اینكه این سیاست دولت سازندگی را نقد كرد بود باز هم سودها را بالا برد. از داخل همین مدیریت ایشان اختلاس سه هزار میلیاردی بیرون آمد، مانند بابك زنجانیها و مه آفرید خسروی از دولت ایشان بیرون آمدند و تا حوزههای مسئولیتی بالاتر از وزارت آلوده شدند.
قدو قامت احمدی نژاد برای ریاست جمهوری كوتاه بود
الان اگر از من بپرسید كه آیا آقای احمدینژاد مناسب اداره كشور بود یا
نه؟ میگویم كه حتی یك لحظه در طول مدت ریاست جمهوری ایشان احساس نكردم كه
ایشان مناسب رئیسجمهوری هستند و بدرد این پست می خورند. من از ابتدا قد و
قامت او را برای ریاست جمهوری كوتاه میدانستم. همیشه چنین نظری داشتم و هر
فشاری كه بر من وارد شد موضعم را تغییر ندادم. من عضو حزب یا تریبون حزبی
نیستم و تنها نظریات خود را بیان میكنم. نماز جمعه من تریبون من است.
معتقدم او مغز فرهنگی و مغز سیاسی و مغز اقتصادی در حد ریاستجمهوری ندارد.
تا روز آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد هرگز به عنوان كسی كه به درد ریاست
جمهوری می خورد ایمان نیاوردم.
مهرههای اثرگذار جریان انحرافی هنوز در دولت روحانی حضور دارند
امروز از طریق تریبونهای نماز جمعه در
تهران و شهرهای مختلف نقدهایی كه بعضاً تند هستند بر دولت وارد میشود. چرا
چنین حمایتهایی امروز دیده نمیشود؟ چرا نقدها اینگونه آشكار شده است.
هیچ آدمی را در دنیا نمی توانید پیدا كنید كه مانند احمدی نژاد بتواند كشور را درب و داغون كنند
آقای احمدینژاد بدون استفاده از نظر كارشناسان تصمیمگیری میكرد.
تصمیمگیری نادرست و غیركارشناسانه از ویژگیهای او بود. آقای احمدینژاد
هر دستگاهی كه بر انجام كارها در چارچوب قانون نظارت میكرد، از بین
میبرد. مانند شورای پول و اعتبار، سازمان مدیریت و برنامهریزی و سازمان
برنامه و بودجه. احمدی نژاد اصلا تفكر نمی كرد یا نمی خواست در مسیرهای
كارشناسی معقول قرار گیرد. می گفت اینجور شود، خب برچه اساسی اینجور شود؟
برچه مبنای عقلانی؟آقای احمدینژاد همه دستگاههای نظارتی كه جریان اقتصاد
كشور را از كنترل یك انسان خودكامه خارج میكرد، از بین برد. من می دیدم كه
هر جریانی كه می خواهد كشور را نظام مند و منطقی كند منحل می كرد.
بنابراین معتقدم باید از مهرههایی كه تفكر احمدینژادی دارند، دوری كرد.
معتقدم اگر دانشگاهی بخواهد برای از بین بردن یك كشور متخصص تربیت كند كه
بالاترین قدرت برای به هم ریختگی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را داشته باشد،
بهتر از آقای احمدینژاد نمیتواند، تربیت كند. چون او مغزی است كه
میتواند تمام یك كشور را با چنین تفكراتی از بین ببرد و درب و داغون كند.
نمی توانیم یك آدمی در دنیا پیدا كنیم، همه سازمان های اطلاعاتی دنیا او را
آموزش داده باشند كه نتیجه و محصول آن احمدی نژاد شود. حرف من این است كه
اتفاقاً دولت آقای روحانی هم باید حفظ كند و هم باید حذف كند. باید نیروهای
معتدل عاقل كارشناس ولایتمدار و قانونمدار را حفظ كند و نیروهای تند،
بیمنطق و منحرف از اعتدالگرایی را حذف كند.
كسانی كه به اصل مذاكرات هسته ای انتقاد دارند، ماهیت مذاكرات را نمیشناسند
اما خیلی از هم صنفان شما در تریبون نماز جمعه نقد جدی به مذاكرات و تیم مذاكره كننده دارند؟
برخی با تندروی صفا می كنند
از این مجموعه انسانهای تندرو كه فكر نمی كنند و حرف می زنند هم كم نیستند اگر تندروی را از این افراد بگیرید چیزی ندارند كه با آن زندگی كنند. اینها با تندروی زندگی می كنند، با تندروی صفا می كنند.
هسته اصلی جریان احمدی نژاد پشت پرده تندرویها علیه روحانی هستند
بعد از انتخابات اخیر و در این چندماه این تندروی ها شدت گرفته است، پشت پرده این تندروی ها را كجا و چه چیزی می دانید؟
برخی برای ایجاد درگیری درون نظام می گویند آقای هاشمی در مقابل رهبری است
آقای دعاگو! یك موضوعی كه در مورد شما
مطرح می شود این است كه شما جز باند هاشمی و حامیان هاشمی هستید، این باند و
این اصطلاح ناشی از چه چیزی است و از كجا آمده است؟
آیت الله هاشمی بعد از رهبری، مهمترین شخصیت و جایگاه سیاسی را در نظام دارد
من صادقانه این را بگویم من شاگرد مقام معظم رهبری، مرید و مقلد ایشان هستم و آنچه می گویم اعتقاد من است. مقام رهبری اول هر چیزی در این كشور و نظام هستند، هرچه ایشان بگویند من اطاعت می كنم، هم اعتقادی اطاعت می كنم هم براساس قانون ما موظف به اطاعت هستم. جایگاه رهبری برای من اینگونه است. جایگاه آقای هاشمی را بعد از رهبری می دانم. ایشان بعد از رهبری مهمترین شخصیت سیاسی و فرهنگی و سرمایه انسانی نظام می دانم.
یك جریانی برای منافعش تلاش دارد دو قطبی رهبری-هاشمی را ایجاد كند
من این دوقطبی كه می گویند رهبری – هاشمی را اصلا قبول ندارم. یك زمانی یك مصاحبه ای با روزنامه كارگزاران كردم، حرف من درباره دولت احمدی نژاد تیتر اول این روزنامه شده بود. آقای حسین شریعتمدار كه متاسفانه دارای نگرش های افراطی است و در بیان مواضعش هم دقت نمی كند در روزنامه اش مطلبی را علیه من زد كه چون كارگزاران نزدیك به آقای هاشمی است شما به آقای هاشمی علاقمند هستی با این روزنامه مصاحبه كردی، جان كلام او این بود كه چرا با كارگزاران مصاحبه كردی و چرا گفتی خوارج جدید. من در آن مصاحبه جریان فتنه ساز را خوارج جدید نامیدم. استدلال و دلیل هم داشتم. این اتفاق افتاد و ایشان من را نقد كردم، من هم انتقاد را جواب دادم، در جوابم گفتم یك جریانی وجود دارد كه می خواهد دوتا جبهه درست كند جبهه آقای هاشمی جبهه مقام رهبری و این دوتا را رودروی هم قرار دهد. این سر همین جریان فتنه است. این ها می خواهند این دو جبهه را در كشور ایجاد كنند كه هر زمانی كه منافعشان ایجاب می كند پشت یكی از این دو جبهه قرار گیرند. اگر منافع اقتصادی و سیاسی شان حكم كند می روند پشت آقای هاشمی و به جبهه رهبری حمله می كنند، اگر منافعشان ایجاب كند پشت جبهه رهبری قرار می گیرند به هاشمی حمله كنند. گفتم اینكار خطرناكی است، اینكار را نكنید. این حركت حركت دشمنان نظام و اسلام است.
رهبر انقلاب و آقای هاشمی در چارچوب جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی نمی گنجند
آیت الله خامنه ای و آقای هاشمی هردو هم اصولگرا هستند هم اصلاح طلب. من
معتقدم این دو چهره در جناح ها وجریانات سیاسی نمی گنجند. این دو نفر را در
جناح سیاسی نیاورید. آقای هاشمی هرجا كه از اطاعت شرعی و قانونی نسبت به
حوزه رهبری خارج شود آنجا نقطه ضعفش است اما هرجا كه اطاعت می كند دارای هر
تفكری باشد مورد احترام است. آقای هاشمی از نیروهایی است كه در كشور در
حوزه سیاسی، اجرایی و فرهنگی از صاحب نظران بسیار كم نظیر است. من اول مقام
معظم رهبری را قبول دارم بعد از ایشان هم آقای هاشمی را. بقیه را هم به
تناسب توانایی هایشان قبول دارم .
هاشمی اندیشه سیاسی به نفع نظام را از تریبون نماز جمعه منتقل می كند
نبودن آیت الله هاشمی در نماز جمعه را چقدر برای این تریبون خسران و آسیب می دانید؟
هاشمی در جبهه رهبری قرار دارد و هرگز از ایشان جدا نمی شود
اگر ایشان به نماز جمعه برود ولی آن جریان تند جمع شوند و علیه ایشان شعار بدهند و سعی كنند كه باز هم تضادی بین دو جبهه رهبری و هاشمی را دامن بزنند و بخواهند این رهبری و هاشمی را كه در یك جبهه هستند دو جبهه نشان دهند و این دو فرد را از هم جداكنند. نمی شود. در حالیكه من معتقدم رهبر و آقای هاشمی هرگز از هم جدا نمی شوند. هم مقتضای شرع است و هم مقتضای عقل است كه این دو نفر با هم باشند اما اگر قرار باشد در نماز جمعه و با شعار دادن اینها را از هم جدا كنند خیلی رفتار مناسبی نیست. باید شرایط اقامه نماز جمعه فراهم شود.
نماز جمعه جای تندروی، ناسزاگویی و توهین نیست
نماز جمعه جای تندروی، جای توهین جای ناسزاگویی نیست. باید این شرایط اصلاح شود وقتی این شرایط اصلاح شد آقای هاشمی هم اگر مایل باشند می توانند نماز جمعه را بخوانند. یه طرف قضیه هم خودشان هستند كه تمایل داشته باشند و آمادگی داشته باشند كه نماز جمعه را اقامه كنند.
به نفع نظام است آقای هاشمی به نماز جمعه بازگردد
منبع : نامه
نیوز |
+0 به یه ن / بپسند
�