+0 به یه ن / بپسند
نگاهی به نحوه تفسیر مذاكرات ایران و آمریكا در رسانه ملی
این
درد را به كجا باید برد كه لحن شبكه های ماهواره ای فارسی زبان درباره
مذاكرات قابل قبول تر از لحن صدا و سیماست كه به نظر می رسد از هیچ اتفاقی
به اندازه شكست مذاكرات خرسند و ذوق زده نمی شود؟
امروز و فردا - 19 و 20 خرداد- هیات ایرانی به سرپرستی عباس عراقچی معاون وزارت امور خارجه به صورت مستقیم با هیات آمریكایی مذاكره می كند.
با این كه سرپرستی تیم مذاكره كننده آمریكایی در گفت و گوهای هسته ای با «وندی شرمن» معاون وزیر خارجه آمریكاست اما در مذاكرات امروز و فردا به جز او، ویلیام برنز و جیك سولیوان نیز حضور دارند كه مستقیما با رییس جمهوری ایالات متحده در ارتباط هستند. مقامات ایرانی به درستی اعلام كرده اند كه برچیدن تحریم هایی كه فراتر از سازمان ملل و توسط آمریكایی ها وضع شده مستلزم گفت و گوی مستقیم با طرف آمریكایی است و در قالب مذاكره با 6 كشور نمی گنجد.
اهمیت مذاكرات امروز و فردا به حدی است كه گفته می شود موفقیت یا شكست آن می تواند در دور نهایی مذاكرات برای تنظیم پیش نویس نهایی در هفته آینده تاثیر بگذارد. این گفتار اما به قصد دیگری تحریر می شود و آن نوع مواجهه تفسیر سیاسی خبر ساعت 21 شبكه اول سیمای جمهوری اسلامی با این رخداد مهم است كه از چند نظر قابل تامل بود:
1- صدا وسیما اصرار دارد هر گونه مذاكره هسته ای را بی حاصل و محكوم به شكست بداند. شاید در هیچ كشور دیگر دنیا نتوان نمونه ای سراغ گرفت كه تلویزیون حكومتی یا دولتی آن به استقبال شكست مذاكره كنندگان همان حكومت و دولت برود! در این میان كمترین سوالی كه برای یك بیننده پیش می آید این است كه اگر مذاكرات بی حاصل و بی نتیجه و از پیش محكوم به شكست است چرا اقدام به یك كار لغو و عبث می شود؟ آیا با هزینه های بسیار قدم در یك عرصه بی حاصل می گذارند و وقت و انرژی خودشان را تلف می كنند؟
2- در حالی كه وزیر خارجه ایران و اعضای ارشد تیم مذاكرات هسته ای به صورت صریح و شفاف به موضوعات مورد اختلاف اشاره نمی كنند و این موارد را محرمانه می دانند در این تفسیر خبری گفته شد كه آمریكایی ها بر تعداد 4 هزار سانتریفیوژ تاكید دارند در حالی كه تامین سوخت مورد نیاز نیروگاه اتمی بوشهر از نظر ایران به فعالیت 54 هزار سانتریفیوژ نیاز دارد.
موضوع دیگر زمان برچیدن تحریم هاست. ایران بر مدت زمانی یك سال تاكید دارد و طرف آمریكایی – به ادعای این تفسیر- بازه 10 ساله را مطرح كرده است. موضوع دیگر ادامه فعالیت رآكتور آب سنگین اراك و توان دفاعی – نظامی است. اینها همه، مواردی است كه در یك تفسیر رسمی مطرح شد و این پرسش را به میان می آورد كه اگر موضوعات مذاكرات باید محرمانه بماند چرا صدا و سیما اصرار دارد آنها را فاش كند؟ در این تفسیر به مذاكرات محرمانه قبلی در مسقط (عمان) به طرفیت همین ویلیام برنز اشاره شد؛ در این باره هم یا این خبر راست است یا دروغ. اگر راست است چرا رسانه رسمی افشا می كند حال آن كه این كار را معمولا مجاری غیر رسمی انجام می دهند و اگر دروغ است كه دیگر جای بحث نمی ماند. با این اوصاف چه نتیجه ای می توان جز این گرفت كه اینها به شكست مذاكرات دل بسته اند؟
تنها و تنها یك هدف را در این تفسیرها دنبال می كنند و آن این كه بیننده بپذیرد طرف آمریكایی «زیاده خواه» است. در هر خبر و تفسیر تنها این واژه تكرار می شود و انگار نه انگار كه ما با عبور از این مرحله حساس می توانیم به رشد اقتصادی و رفاه نسبی برسیم. البته كه زیاده خواه اند و اگر نبودند كه نیاز به گفت و گو نبود. به تعبیر ظریفِ آقای ظریف اگر اختلاف نداشتیم كه مذاكره نمی كردیم! صدا و سیما اما به جای برخورد ملی از موضع ارگان یك نحله سیاسی پیشاپیش به استقبال شكست رفته است!
3- از عجایب دیگر این كه تلویزیون فارسی بی بی سی مصاحبه تازه آقای عراقچی را پخش كرد اما سیمای جمهوری اسلامی گفت و گوی قبلی مقام ایرانی را پخش كرد كه دلایل توقف مذاكرات در وین- 4 را توضیح داده بود و هیچ ارتباطی با مذاكرات امروز ندارد. شاید به این خاطر كه شیفته این یك جمله هستند :«اگرهم مذاكرات به نتیجه نرسد فاجعه رخ نداده و دنیا به آخر نمی رسد».
شگفت آورتر این كه صداو سیما برای اثبات مدعای خود - كه هر گاه مذاكرات به مشكل می خورد نماینده مستقیم رییس جمهوری آمریكا وارد عمل می شود- مصاحبه یكی از اعضای شورای ملی ایرانیان آمریكا با بی بی سی فارسی را پخش كرد. بی آن كه به منبع آن اشاره كند. در اینجا نیز این پرسش شكل می گرفت كه آیا تنها همین چند جمله قابل استناد بود یا به دیگر سخنان او نیز می توان استناد كرد؟
تلاش صدا و سیما برای تخطئه مذاكرات ایران و آمریكا كه در این سطح و به صورت رویارو بی سابقه بوده درحالی است كه ایران با بهره برداری از این موقعیت می تواند دست بالا را در منطقه پیدا كند. همین حالا هم با تضعیف موقعیت تركیه در مصر و سوریه ایران را به منبع مطمئن تری برای توافقات منطقه ای بدل ساخته است.
این درد را به كجا باید برد كه لحن شبكه های ماهواره ای فارسی زبان درباره مذاكرات قابل قبول تر از لحن صدا و سیماست كه به نظر می رسد از هیچ اتفاقی به اندازه شكست مذاكرات خرسند و ذوق زده نمی شود؟ شاید بتوان از این تمثیل استفاده كرد كه رابطه رسانه ملی با مذاكره و توافق به رابطه جن و بسم الله می ماند.
پس جا دارد توصیه كنیم: مذاكره كنندگان، بسم الله گویان به مذاكره بروند تا علاوه بر تبركی كه به كارشان می دهد شاید روح اجنه را هم از جام جم بیرون براند.
____________________
منبع : عصر ایران؛ مهرداد خدیر
با این كه سرپرستی تیم مذاكره كننده آمریكایی در گفت و گوهای هسته ای با «وندی شرمن» معاون وزیر خارجه آمریكاست اما در مذاكرات امروز و فردا به جز او، ویلیام برنز و جیك سولیوان نیز حضور دارند كه مستقیما با رییس جمهوری ایالات متحده در ارتباط هستند. مقامات ایرانی به درستی اعلام كرده اند كه برچیدن تحریم هایی كه فراتر از سازمان ملل و توسط آمریكایی ها وضع شده مستلزم گفت و گوی مستقیم با طرف آمریكایی است و در قالب مذاكره با 6 كشور نمی گنجد.
اهمیت مذاكرات امروز و فردا به حدی است كه گفته می شود موفقیت یا شكست آن می تواند در دور نهایی مذاكرات برای تنظیم پیش نویس نهایی در هفته آینده تاثیر بگذارد. این گفتار اما به قصد دیگری تحریر می شود و آن نوع مواجهه تفسیر سیاسی خبر ساعت 21 شبكه اول سیمای جمهوری اسلامی با این رخداد مهم است كه از چند نظر قابل تامل بود:
1- صدا وسیما اصرار دارد هر گونه مذاكره هسته ای را بی حاصل و محكوم به شكست بداند. شاید در هیچ كشور دیگر دنیا نتوان نمونه ای سراغ گرفت كه تلویزیون حكومتی یا دولتی آن به استقبال شكست مذاكره كنندگان همان حكومت و دولت برود! در این میان كمترین سوالی كه برای یك بیننده پیش می آید این است كه اگر مذاكرات بی حاصل و بی نتیجه و از پیش محكوم به شكست است چرا اقدام به یك كار لغو و عبث می شود؟ آیا با هزینه های بسیار قدم در یك عرصه بی حاصل می گذارند و وقت و انرژی خودشان را تلف می كنند؟
2- در حالی كه وزیر خارجه ایران و اعضای ارشد تیم مذاكرات هسته ای به صورت صریح و شفاف به موضوعات مورد اختلاف اشاره نمی كنند و این موارد را محرمانه می دانند در این تفسیر خبری گفته شد كه آمریكایی ها بر تعداد 4 هزار سانتریفیوژ تاكید دارند در حالی كه تامین سوخت مورد نیاز نیروگاه اتمی بوشهر از نظر ایران به فعالیت 54 هزار سانتریفیوژ نیاز دارد.
موضوع دیگر زمان برچیدن تحریم هاست. ایران بر مدت زمانی یك سال تاكید دارد و طرف آمریكایی – به ادعای این تفسیر- بازه 10 ساله را مطرح كرده است. موضوع دیگر ادامه فعالیت رآكتور آب سنگین اراك و توان دفاعی – نظامی است. اینها همه، مواردی است كه در یك تفسیر رسمی مطرح شد و این پرسش را به میان می آورد كه اگر موضوعات مذاكرات باید محرمانه بماند چرا صدا و سیما اصرار دارد آنها را فاش كند؟ در این تفسیر به مذاكرات محرمانه قبلی در مسقط (عمان) به طرفیت همین ویلیام برنز اشاره شد؛ در این باره هم یا این خبر راست است یا دروغ. اگر راست است چرا رسانه رسمی افشا می كند حال آن كه این كار را معمولا مجاری غیر رسمی انجام می دهند و اگر دروغ است كه دیگر جای بحث نمی ماند. با این اوصاف چه نتیجه ای می توان جز این گرفت كه اینها به شكست مذاكرات دل بسته اند؟
تنها و تنها یك هدف را در این تفسیرها دنبال می كنند و آن این كه بیننده بپذیرد طرف آمریكایی «زیاده خواه» است. در هر خبر و تفسیر تنها این واژه تكرار می شود و انگار نه انگار كه ما با عبور از این مرحله حساس می توانیم به رشد اقتصادی و رفاه نسبی برسیم. البته كه زیاده خواه اند و اگر نبودند كه نیاز به گفت و گو نبود. به تعبیر ظریفِ آقای ظریف اگر اختلاف نداشتیم كه مذاكره نمی كردیم! صدا و سیما اما به جای برخورد ملی از موضع ارگان یك نحله سیاسی پیشاپیش به استقبال شكست رفته است!
3- از عجایب دیگر این كه تلویزیون فارسی بی بی سی مصاحبه تازه آقای عراقچی را پخش كرد اما سیمای جمهوری اسلامی گفت و گوی قبلی مقام ایرانی را پخش كرد كه دلایل توقف مذاكرات در وین- 4 را توضیح داده بود و هیچ ارتباطی با مذاكرات امروز ندارد. شاید به این خاطر كه شیفته این یك جمله هستند :«اگرهم مذاكرات به نتیجه نرسد فاجعه رخ نداده و دنیا به آخر نمی رسد».
شگفت آورتر این كه صداو سیما برای اثبات مدعای خود - كه هر گاه مذاكرات به مشكل می خورد نماینده مستقیم رییس جمهوری آمریكا وارد عمل می شود- مصاحبه یكی از اعضای شورای ملی ایرانیان آمریكا با بی بی سی فارسی را پخش كرد. بی آن كه به منبع آن اشاره كند. در اینجا نیز این پرسش شكل می گرفت كه آیا تنها همین چند جمله قابل استناد بود یا به دیگر سخنان او نیز می توان استناد كرد؟
تلاش صدا و سیما برای تخطئه مذاكرات ایران و آمریكا كه در این سطح و به صورت رویارو بی سابقه بوده درحالی است كه ایران با بهره برداری از این موقعیت می تواند دست بالا را در منطقه پیدا كند. همین حالا هم با تضعیف موقعیت تركیه در مصر و سوریه ایران را به منبع مطمئن تری برای توافقات منطقه ای بدل ساخته است.
این درد را به كجا باید برد كه لحن شبكه های ماهواره ای فارسی زبان درباره مذاكرات قابل قبول تر از لحن صدا و سیماست كه به نظر می رسد از هیچ اتفاقی به اندازه شكست مذاكرات خرسند و ذوق زده نمی شود؟ شاید بتوان از این تمثیل استفاده كرد كه رابطه رسانه ملی با مذاكره و توافق به رابطه جن و بسم الله می ماند.
پس جا دارد توصیه كنیم: مذاكره كنندگان، بسم الله گویان به مذاكره بروند تا علاوه بر تبركی كه به كارشان می دهد شاید روح اجنه را هم از جام جم بیرون براند.
____________________
منبع : عصر ایران؛ مهرداد خدیر