نیاز امروز اصلاح طلبی؛ انتخاب هیئت رئیسه یا وحدت فراگیر:
زنگ هشداری برای اصلاح طلبی
هارای نیوز: اصلاح طلبان باید بدانند آنچه در سال ۸۴ حادث شد نه توان اصولگرایان بلكه نتیجه اشتباهات و خودكامگی نیروهای اصلاح طلب بود.
به گزارش هارای نیوز به نقل از امید تبریز، ( سفر دو هفته پیش ) دكتر عارف به تبریز بهانه ای بود برای دور هم جمع شدن نیروهای اصلاح طلب استان آذربایجانشرقی آن هم به صورت محدود وگزینشی ، اما همین حضور گزینشی نیروهای اصلاح طلب استان در جلسه مذكور ، حتی دكتر عارف را نیز نگران كرد، عارف در صحبت های خود در جمع شورای هماهنگی اصلاح طلبان بارها بر این نكته تاكید كرد كه شورای هماهنگی یا كار تشكیلاتی در قاموس اصلاح طلبی این نیست كه چند نفر در یك اتاق دور هم جمع شوند و برای جریانی تصمیم بگیرند و الگو دیكته كنند.
اصلاح طلبی همواره با مشاركت فراگیر همه نیروهای اصلاح طلب در كنار مردم محقق خواهد شد و در غیر این صورت محكوم به شكست است . دكتر عارف به یقین نمی توانست خاطرات تلخ و تجربیات ۸ سال گذشته را فرموش كند كه چطور خود محوری و خودكامگی نیروهای اصلاح طلب در سال ۸۴ باعث ظهور فردی ناشناس به نام محمود احمدی نژاد در سپهر سیاسی ایران گردید كه امروز ما و مردم این سرزمین نه تنها میراث دار عملكرد نادرست دولت نهم و دهم بلكه میراث دار عملكرد قبیله ای و تكبر و خود برتر بینی برخی نیروهای اصلاح طلب هستیم .
اما به نظر می رسد هنوز برخی نیروهای اصلاح طلب استان آذربایجانشرقی نه سخن دكتر عارف در وجودشان اثر كرده و نه از گذشته درس گرفته اند و همچنان بر طبل خودكامگی و تكبر می كوبند ، دایره ای كشیده و چند نفر را در آن محصور نموده و اصرار دارند كه اصلاح طلبان فقط این ها هستند و اینها بودند كه خاتمی و روحانی را پاستور نشین نمودند و لا غیر .
تمامی صاحبنظران برجسته حوزه علم سیاست بر این نظر متفق القولند كه نتیجه انتخابات سال ۷۶ و هم سال ۹۲ نه كار تشكیلاتی و ستادی بلكه حاصل مشاركت تمامی لایه های مدنی و اجتماعی حوزه عمومی جامعه ایرانی اعم از دانشجویان ، جوانان ، رسانه ها ، مطبوعات و طبقات مختلف اجتماعی در امر انتخابات و میل آنها در جهت آری گفتن به اصلاحات بود.
این نكته كه اصولگرایان از نظر تشكیلاتی و بسیج تمام منابع مادی و معنوی به لحاظ نفوذ در لایه های مختلف قدرت ، بسیار قوی تر از اصلاح طلبان هستند ، شكی نیست لذا با روحیاتی كه از برخی نیروهای اصلاح طلب سراغ داریم ، می دانیم كه همیشه برای رسیدن به انسجام و یكی بودن با مشكل روبرو هستند و بسیار روشن است اگر برخی نیروهای اصلاح طلب مجددا بخواهند بر انحصاری نمودن اصلاحات به جمعی محدود اصرار بورزند ، از هم اكنون باید شكست اصلاح طلبی را نه در افق بسیار دور بلكه در همین انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی متصور بود.
در مكتب اصلاح طلبی نه خاتمی اش ادعای زعامت و سردمداری اصلاح طلبان كشور را داشت و نه عارف و نه حجاریان ، اصلاح طلبان واقعی و آنان كه به مرام اصلاح طلبی اعتقاد قلبی دارند به یقین می دانند كه تحقق اصلاحات با مشاركت و انسجام همه ی گروههای اصلاح طلب در كنار هسته اصلی پیش برنده یعنی لایه های مردمی و اجتماعی ممكن خواهد بود و پر واضح است كه انتخاب ۷ نفر به عنوان هیئت رئیسه شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان آذربایجانشرقی كه برآیند یك جمع بسیار محدود است ، در مسلك اصلاحات و اصلاح طلبی نه تنها جایی ندارد بلكه تاثیری هم بر روند آتی اصلاح طلبی نداشته و محكوم به شكست است.
سعی این نوشتار این نیست كه آب به آسیاب اصولگرایان بریزد و عده ای را در جناح مقابل مسرور و سرخوش نماید بلكه امید است زنگ هشداری باشد برای برخی نیروهای اصلاح طلب در استان كه بیایند و روحیه كار تشكیلاتی را در خود تقویت نمایند و با رعایت اصول كار جمعی ، هسته ی فراگیر اصلاح طلبی را با حضور تمامی نیروها و پتانسیل های موجود اصلاح طلبی تشكیل دهند و از تكرار تجربیات تلخ تاریخ نه چندان دور، پیشگیری نمایند.
سید جواد كاظمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هارای نیوز : البته وضع اصلاحات نه تنها در تبریز بلكه در تمام شهرستانهای استان بخصوص در مرند نیز بر همین منوال فوق است . در مرند ما دو سه نفر اصلاح طلب فرصت طلب كه در دوران 8 سال حكومت احمدی نژاد كاملا در حاشیه بودند و هیچ فعالیت سیاسی آشكار نداشتند و با جناح اصولگرایان بر سر منافع اقتصادی معامله كرده بودند ، حالا به میدان آمده اند و در دولت روحانی ، ادعای اصلاح طلبی می كنند و با در اختیار گرفتن هسته مركزی و تصمیم گیری اصلاحات سعی در حذف نمودن بسیاری از اصلاح طلبان ناب و حقیقی هستند اما غافل از آنند كه با این رویه ضربه بزرگ و غیر قابل جبرانی می خواهند به اصلاحات بزنند و فردای چنین روزی ، آقای دكتر روحانی هم مثل آقای خاتمی اما با این تفاوت شاید بعد از 4 سال نه 8 سال خواهد گفت : « بنده هم یك تداركاتچی بودم...! »